کلمه جو
صفحه اصلی

animistic


وابسته به جان گرایی یا همزادگرایی

انگلیسی به فارسی

وابسته به جان‌گرایی یا هم‌زادگرایی


انگلیسی به انگلیسی

• of animists or animism (belief that everything in nature has a soul)

جملات نمونه

1. And the animistic interpretations of the religions of nature are in principle not annulled by monopolisation.
[ترجمه ترگمان]و تفسیر animistic از ادیان طبیعت از طریق انحصار طلبی نیست
[ترجمه گوگل]و تفسیرهای ممتازی از ادیان طبیعت در اصل انحصاری نیستند

2. The Uktena tribe is composed of animistic ( some would say primitive ) peoples from throughout the world.
[ترجمه ترگمان]قبیله Uktena از animistic تشکیل شده است (برخی می گویند انسان های اولیه از سراسر جهان
[ترجمه گوگل]قبیله Uktena متشکل از مودبانه (برخی می گویند ابتدایی) مردم از سراسر جهان است

3. In the old animistic world view, people believed that nature was organised by invisible souls.
[ترجمه ترگمان]در دیدگاه جهانی animistic، مردم معتقد بودند که طبیعت توسط ارواح نامرئی سازماندهی شده است
[ترجمه گوگل]در دیدگاه دینی قدیمی، مردم اعتقاد داشتند که طبیعت توسط روحهای نامرئی سازماندهی شده است

4. Werewolves have an animistic view of creation, believing that spirits lurk behind everything around them.
[ترجمه ترگمان]گرگ نماها منظره زیبایی دارند و اعتقاد دارند که ارواح در پشت سرشان کمین می کنند
[ترجمه گوگل]Werewolves یک دیدگاه احساسی از خلقت دارند، معتقدند که روح در پشت همه چیز در اطراف آنها لرزان است

5. With this animistic background, it is natural that man is also a manifestation of the spirit.
[ترجمه ترگمان]با این پس زمینه animistic، طبیعی است که انسان نیز تجلی روح است
[ترجمه گوگل]با توجه به این پیشینه ی حیوانی، طبیعی است که انسان نیز ظاهری از روح است

6. Fetish, also fetich:an object that is believed to have magical or spiritual powers, especially such an object associated with animistic or shamanistic religious practices.
[ترجمه ترگمان]Fetish، also: یک شی که اعتقاد بر داشتن قدرت های جادویی و معنوی دارد، به خصوص این که یک شی مرتبط با فعالیت های مذهبی animistic یا shamanistic باشد
[ترجمه گوگل]طلسم، همچنین fetich: یک شیء است که معتقد است که دارای قدرت جادویی یا معنوی است، به ویژه به عنوان یک هدف در ارتباط با شیوه های مذهبی شیعه یا شیعه

پیشنهاد کاربران

روح گرا، روح باور، مربوط به روح گرایی/باوری


کلمات دیگر: