1. Ill-gotten gain [goods] never prosper.
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت موفق نمیشیم
[ترجمه گوگل]بدست آوردن سود [کالاها] هرگز موفق نشد
2. May the gods prosper our city!
[ترجمه ترگمان]امیدوارم خدایان شهر ما رو سربلند کنند
[ترجمه گوگل]خدایان می توانند شهر ما را شاد کنند!
3. The high street banks continue to prosper.
[ترجمه ترگمان]بانک های بزرگ خیابان به پیشرفت ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]بانک های خیابانی همچنان به موفقیت ادامه می دهند
4. Ill-gotten goods never prosper.
[ترجمه ترگمان]من - هیچ وقت موفق نشدم
[ترجمه گوگل]کالاهایی که به دست آورده اید، هرگز موفق نخواهند شد
5. Cheats never prosper.
[ترجمه someone] متقلب ها هرگز موفق نمیشوند
[ترجمه ماک] با تقلب چیزی بدست نمی آید
[ترجمه محمد] آدم فریبنده هرگز موفق نمی شود
[ترجمه ترگمان]cheats هرگز موفق نخواهد شد
[ترجمه گوگل]تقلب هرگز موفق نشدم
6. Live long and prosper!
[ترجمه ترگمان]زنده و موفق باشی!
[ترجمه گوگل]زندگی طولانی و موفق
7. Highly motivated and highly skilled individuals will prosper in this environment.
[ترجمه ترگمان]افراد بسیار با انگیزه و بسیار ماهر در این محیط رشد خواهند کرد
[ترجمه گوگل]افراد با انگیزه و بسیار ماهر در این محیط موفق خواهند بود
8. Men prosper for a decade, and demons dare not draw near!
[ترجمه ترگمان]مردان برای یک دهه موفق می شوند و شیاطین جرات نمی کنند به آن نزدیک شوند!
[ترجمه گوگل]مردان برای یک دهه شادی می کنند و شیاطین جرات نزدیک شدن را ندارند!
9. Only the best operations will survive and prosper in the future for accident repair.
[ترجمه ترگمان]تنها بهترین عملیات جان سالم به در خواهد برد و در آینده برای تعمیر به دست خواهد آمد
[ترجمه گوگل]تنها بهترین عملیات در آینده برای بهبود حوادث ادامه خواهد یافت
10. Where great, wild creatures ranged, the vermin prosper.
[ترجمه ترگمان]جایی که موجودات وحشی و وحشی در آن جمع می شوند، حشرات موفق می شوند
[ترجمه گوگل]جایی که حیوانات بزرگ و وحشی در آن قرار دارند، ریزمغذی ها رونق می گیرند
11. In other words, capitalists must prosper if there is to be progress and landlords can not help reaping its fruits.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، اگر پیشرفت وجود داشته باشد، سرمایه داران باید پیشرفت کنند و landlords نمی توانند به درو کردن میوه ها کمک کنند
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، سرمایه گذاران باید پیشرفت کنند، اگر پیشرفت وجود داشته باشد و صاحبخانه نمی توانند از آن استفاده کنند
12. The hotels and restaurants failed to prosper.
[ترجمه ترگمان]هتل ها و رستوران ها نتوانستند موفق شوند
[ترجمه گوگل]هتل ها و رستوران ها موفق نشدند
13. We need to create a climate in which business can prosper.
[ترجمه ترگمان]ما باید محیطی ایجاد کنیم که در آن کسب وکار می تواند پیشرفت کند
[ترجمه گوگل]ما باید محیطی ایجاد کنیم که در آن کسب و کار بتواند موفق شود
14. With her at the wheel, the company began to prosper.
[ترجمه ترگمان]همراه او به فرمان، شرکت به موفقیت رسید
[ترجمه گوگل]با چرخش، شرکت شروع به رشد کرد
15. With the advent of the new chairman, the company began to prosper.
[ترجمه ترگمان]با ظهور رئیس جدید، این شرکت شروع به پیشرفت کرد
[ترجمه گوگل]با ظهور رئیس جدید، این شرکت شروع به رشد کرد