1. Thomas made a little grimace, perhaps he thought the wine was sour.
[ترجمه ترگمان]توماس اخم کرد، شاید فکر می کرد که شراب ترش است
[ترجمه گوگل]توماس کمی خجالتی کرد، شاید او فکر کرد شراب ترش است
2. His face twisted in a grimace of pain.
[ترجمه ترگمان]چهره اش درهم رفت
[ترجمه گوگل]چهره او در خراش درد پیچ خورده است
3. An ugly grimace twisted her face.
[ترجمه ترگمان]چهره زشت و زشتی صورتش را درهم کشید
[ترجمه گوگل]یک گرگ زشتی چهره اش را پیچید
4. He acknowledged his mistake with a wry grimace.
[ترجمه ترگمان]او اشتباه خود را با اخم ادا کرد
[ترجمه گوگل]او تصور اشتباه خود را با کریسمس کریسمس
5. She made a wry grimace.
[ترجمه ترگمان]او اخم کرد
[ترجمه گوگل]او یک تکه تکه تکه ساخت
6. 'What's that?' she asked with a grimace.
[ترجمه ترگمان]این دیگه چیه؟ با چهره درهم کشیده پرسید:
[ترجمه گوگل]'آن چیست؟' او با صدای جیر جیر پرسید:
7. His face twisted into a grimace.
[ترجمه ترگمان]چهره اش درهم رفت
[ترجمه گوگل]چهره اش به صورت خمیده پیچیده شده است
8. Helen made a grimace of disgust when she saw the raw meat.
[ترجمه ترگمان]هلن با دیدن گوشت خام چهره بیزاری از خود نشان داد
[ترجمه گوگل]وقتی گوئر خام را دیدم، هلن گریزان شد
9. Occasionally he would grimace and swallow hard, his lips going tight.
[ترجمه ترگمان]گاهی اخم می کرد و دهانش را به سختی قورت می داد، لب هایش به هم فشرده می شدند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او سخت می لرزید و فرو برد، لب هایش تنگ شد
10. His expression ranges from a painful grimace to a slight smile.
[ترجمه ترگمان]قیافه اش از یک چهره دردناک به یک لبخند باریک کشیده می شود
[ترجمه گوگل]بیان او از یک گرمای دردناک به یک لبخند خفیف متغیر است
11. With a grimace she grabbed her hair and twisted it into a knot on top of her head.
[ترجمه ترگمان]با اخمی به موهایش چنگ زد و آن را به یک گره در بالای سرش چرخاند
[ترجمه گوگل]با یک کرم خاکستری، او موهایش را برداشت و آن را به یک گره در بالای سرش پیچید
12. Even its grimace is empty, Warted with quartz pebbles from the sea's womb.
[ترجمه ترگمان]حتی چهره آن هم خالی است و با سنگ های کوارتز که از رحم دریا بیرون زده است
[ترجمه گوگل]حتی گرمای خالی آن خالی است، سنگریزه کوارتز از رحم دریا است
13. Adam's simile, not his, thought Rufus with a grimace.
[ترجمه ترگمان]روفوس با چهره ای درهم کشیده فکر کرد: \" تشبیه به آدم، نه او
[ترجمه گوگل]شبیه سازی آدم، نه او، روفوس را با یک تلخی فروتنانه فکر کرد
14. Danjit's Mars-tanned features smoothed in a sensual grimace of pleasure.
[ترجمه ترگمان]چهره برنزه و برنزه کننده Danjit چهره شهوانی خود را صاف کرد
[ترجمه گوگل]ویژگی های مانی مونث Danjit در یک خلسه جسمانی از لذت برافروخته شده است