تقویت کننده
enhancer
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• improver, strengthener, intensifier (of taste or odor); (biology) segment of dna that is found near a gene and increases the appearance of the gene's visible phenotypes
جملات نمونه
1. Salt is a common flavour enhancer.
[ترجمه ترگمان] نمک یه مقدار حس خوبی داره
[ترجمه گوگل]نمک یک عصاره دهنده شایع است
[ترجمه گوگل]نمک یک عصاره دهنده شایع است
2. Cinnamon is an excellent flavour enhancer.
[ترجمه ترگمان]دارچین عطر بسیار خوبی دارد
[ترجمه گوگل]دارچین یک عصاره دهنده عالی است
[ترجمه گوگل]دارچین یک عصاره دهنده عالی است
3. Music can be a mood enhancer.
[ترجمه ترگمان]موسیقی می تواند حالت روحی خوبی داشته باشد
[ترجمه گوگل]موسیقی می تواند یک تقویت کننده حالت باشد
[ترجمه گوگل]موسیقی می تواند یک تقویت کننده حالت باشد
4. As a flavour enhancer, lemon is unbeatable.
[ترجمه ترگمان]به عنوان افزایش حس، لیمو شکست ناپذیره
[ترجمه گوگل]لیمو به عنوان یک تقویت کننده طعم دهنده، بی نظیر است
[ترجمه گوگل]لیمو به عنوان یک تقویت کننده طعم دهنده، بی نظیر است
5. As a mood enhancer, ginger's cineole content may help contribute to stress relief.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک حالت روحی، محتوای cineole زنجبیل (ginger)ممکن است به کمک به تسکین استرس کمک کند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک تقویتکننده حالت، محتوای سینوئیدی زنجبیل ممکن است به تسکین استرس کمک کند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک تقویتکننده حالت، محتوای سینوئیدی زنجبیل ممکن است به تسکین استرس کمک کند
6. It explained the principle of line spectrum enhancer, and provided the values of the software parameters giving from experiments, and hardware design of an adaptive line spectrum enhancer.
[ترجمه ترگمان]این کار اصل طیف خطی enhancer را توضیح داد و مقادیر پارامترهای نرم افزاری که از آزمایش ها و طراحی سخت افزار یک طیف خطی انطباقی استفاده می کنند را فراهم کرد
[ترجمه گوگل]این اصل افزایش دهنده طیف خط توضیح داده شد و مقادیر پارامترهای نرم افزاری را از آزمایشات و طراحی سختافزار تقویت کننده طیف خط تطبیقی ارائه داد
[ترجمه گوگل]این اصل افزایش دهنده طیف خط توضیح داده شد و مقادیر پارامترهای نرم افزاری را از آزمایشات و طراحی سختافزار تقویت کننده طیف خط تطبیقی ارائه داد
7. That is, until she found LifeWave Energy Enhancer patches.
[ترجمه ترگمان]یعنی، تا وقتی که این لکه های انرژی رو پیدا کنه
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، تا زمانی که پلاگین های LifeWave Energy Enhancer را پیدا کرد
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، تا زمانی که پلاگین های LifeWave Energy Enhancer را پیدا کرد
8. Conclusion D-limonene was the most effective enhancer which had the greater transdermal flux of LH and the least lag time.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری D - limonene موثرترین enhancer بود که شار transdermal بزرگ تر LH و کم ترین زمان تاخیر را داشت
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: D-limonene موثرترین داروی تقویت کننده ای بود که شار ترادردانه LH و زمان کم زمان را داشت
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: D-limonene موثرترین داروی تقویت کننده ای بود که شار ترادردانه LH و زمان کم زمان را داشت
9. GOSHAWK Fuel Enhancer is the better multi-functional liquid nanotechnology fuel enhancer on the market.
[ترجمه ترگمان]goshawk سوخت goshawk سوختی چند کارکردی بهتر از فن آوری نانو فن آوری نانو در بازار است
[ترجمه گوگل]GOSHAWK Fuel Enhancer - یک دستگاه افزایش دهنده نانوتکنولوژی مایع چند منظوره در بازار است
[ترجمه گوگل]GOSHAWK Fuel Enhancer - یک دستگاه افزایش دهنده نانوتکنولوژی مایع چند منظوره در بازار است
10. Once again, evolutionary changes in an enhancer are responsible. There are no coding changes in the Pitx1 protein between different forms of the stickleback.
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، تغییرات تکاملی در an مسیول هستند هیچ تغییر کدگذاری در پروتئین Pitx۱ بین اشکال مختلف of وجود ندارد
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر، تغییرات تکاملی در تقویت کننده مسئول هستند تغییرات برنامه نویسی در پروتئین Pitx1 بین شکل های مختلفی از چوب چوب وجود ندارد
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر، تغییرات تکاملی در تقویت کننده مسئول هستند تغییرات برنامه نویسی در پروتئین Pitx1 بین شکل های مختلفی از چوب چوب وجود ندارد
11. Traditional short-term autocorrelation-based adaptive line spectrum enhancer (SABALSE) becomes low in suppressing Gaussian noise when input signal-to-noise ratio becomes low.
[ترجمه ترگمان]در سرکوب نویز گاوسی، هنگامی که نسبت سیگنال به نویز پایین می شود، طیف خطی مبتنی بر خودهمبستگی کوتاه مدت (SABALSE)در سرکوب نویز گاوسی کم می شود
[ترجمه گوگل]سنتز تقویت کننده طیف خط تطبیقی (SABALSE) مبتنی بر اتخاذ زمانی وابسته به ارتباط خودکار، در سرکوب سر و صدای گاوسی پایین می رود در حالی که نسبت سیگنال به نویز ورودی کم می شود
[ترجمه گوگل]سنتز تقویت کننده طیف خط تطبیقی (SABALSE) مبتنی بر اتخاذ زمانی وابسته به ارتباط خودکار، در سرکوب سر و صدای گاوسی پایین می رود در حالی که نسبت سیگنال به نویز ورودی کم می شود
12. Treat yourself to a "waiting enhancer" Carry a favorite magazine or paperback book in your bag to while away the time pleasantly.
[ترجمه ترگمان]با یک \"enhancer منتظر\" درمان شوید یک مجله یا کتاب مورد علاقه خود را در کیف خود داشته باشید تا در عین حال زمان را با خوشی کنار بگذارید
[ترجمه گوگل]خودتان را به یک 'تقویت کننده انتظار' بچرخانید یک مجله مورد علاقه یا کتاب کاغذی را در کیسه خود حمل کنید تا زمان را با دلخواه خود دور کنید
[ترجمه گوگل]خودتان را به یک 'تقویت کننده انتظار' بچرخانید یک مجله مورد علاقه یا کتاب کاغذی را در کیسه خود حمل کنید تا زمان را با دلخواه خود دور کنید
13. Its sodium salt is the food flavour enhancer monosodium glutamate ( MSG ).
[ترجمه ترگمان]نمک سدیم آن مزه غذا در گلوتامات (MSG)است
[ترجمه گوگل]نمک سدیم آن یک مونوسیدیم گلوتامات (MSG) تقویت کننده طعم غذا است
[ترجمه گوگل]نمک سدیم آن یک مونوسیدیم گلوتامات (MSG) تقویت کننده طعم غذا است
14. All hot dogs contain the flavour enhancer, MSG ( monosodium glutamate ) which causes headaches and allergic reactions.
[ترجمه ترگمان]تمام سگ های داغ حاوی بوی flavour، MSG (گلوتامات مونو سدیم)هستند که باعث سردرد و واکنش های آلرژیک می شود
[ترجمه گوگل]تمام سگ ها شامل عصاره دهنده، MSG (glutamate monosodium) است که باعث سردرد و واکنش های آلرژیک می شود
[ترجمه گوگل]تمام سگ ها شامل عصاره دهنده، MSG (glutamate monosodium) است که باعث سردرد و واکنش های آلرژیک می شود
15. This article introduces a adaptive exercise ECG signal enhancer with manual neural network.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیگنال ECG معمولی را با شبکه عصبی دستی معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله یک تقویت دهنده سیگنال ECG ورزش با شبکه عصبی دستی ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله یک تقویت دهنده سیگنال ECG ورزش با شبکه عصبی دستی ارائه می دهد
پیشنهاد کاربران
تقویت کننده
محرک
محرک
افزاینده که بخشی از سامان دهنده ی همسو درDNAیوکاریوت هاست.
enhancer ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: افزایشگر
تعریف: یک توالی دِنا که موجب افزایش میزان رونویسی ژن ها در بافت های خاص میشود|||متـ . عنصر افزایشگر enhancer element ||| توالی افزایشگر enhancer sequence ||| افزایشگر رونویسی transcriptional enhancer
واژه مصوب: افزایشگر
تعریف: یک توالی دِنا که موجب افزایش میزان رونویسی ژن ها در بافت های خاص میشود|||متـ . عنصر افزایشگر enhancer element ||| توالی افزایشگر enhancer sequence ||| افزایشگر رونویسی transcriptional enhancer
کلمات دیگر: