کلمه جو
صفحه اصلی

eventuality


معنی : احتمال، امکان
معانی دیگر : پیامد، نتیجه، پسایند، شدنی بودن، شایش

انگلیسی به فارسی

( possibility =) امکان، احتمال


احتمالی، احتمال، امکان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: eventualities
• : تعریف: something that might happen; contingent occurrence.
مشابه: contingency

- Her having a stroke is an eventuality that her doctor would like to prevent.
[ترجمه ترگمان] یه سکته بوده که دکترش میخواد ازش جلوگیری کنه
[ترجمه گوگل] او دچار یک سکته مغزی است که احتمال دارد دکترش از آن جلوگیری کند
- They tried to prepare for all eventualities before embarking on their trip.
[ترجمه ترگمان] آن ها قبل از آغاز سفر تلاش کردند تا برای همه eventualities آماده شوند
[ترجمه گوگل] آنها سعی کردند تا قبل از شروع سفر به همه موارد احتمالی آماده شوند

• possibility, contingency
an eventuality is a possible future event; a formal word.

مترادف و متضاد

احتمال (اسم)
supposition, possibility, likelihoood, expectancy, expectance, aptness, probability, contingency, eventuality, presumption, verisimilitude

امکان (اسم)
possibility, facility, eventuality, possible, feasibility

something that probably will happen


Synonyms: aftereffect, aftermath, any case, case, chance, consequence, contingency, effect, event, go-down, goings-on, happening, issue, likelihood, outcome, possibility, probability, result, sequel, toss-up, upshot


Antonyms: improbability, unlikelihood


جملات نمونه

1. preparation for the eventuality of war
آماده سازی برای احتمال بروز جنگ

2. We are prepared for every eventuality.
[ترجمه ترگمان]ما برای هر احتمالی آماده ایم
[ترجمه گوگل]ما برای هر موقعیتی آماده هستیم

3. We were prepared for every eventuality .
[ترجمه ترگمان]ما برای هر احتمالی آماده بودیم
[ترجمه گوگل]ما برای هر فرصتی آماده شدیم

4. We must consider every eventuality.
[ترجمه ترگمان]ما باید هر احتمالی رو در نظر بگیریم
[ترجمه گوگل]ما باید هر موقعیتی را در نظر بگیریم

5. Every eventuality is covered, from running out of petrol to needing water.
[ترجمه ترگمان]هر یک از این احتمالات پوشیده از بنزین است تا نیاز به آب داشته باشد
[ترجمه گوگل]هر یک از این موارد پوشش داده می شود، از بین رفتن بنزین تا نیاز به آب

6. In the eventuality of your passport being stolen, contact the embassy at once.
[ترجمه ترگمان]به احتمال اینکه پاسپورت شما دزدیده شود، با سفارت در یک زمان ارتباط برقرار کنید
[ترجمه گوگل]در صورت امکان گذرنامه خود را به سرقت برده، با یک بار به سفارتخانه تماس بگیرید

7. I must be ready for any eventuality.
[ترجمه ترگمان]من باید برای هر احتمالی آماده باشم
[ترجمه گوگل]من باید برای هر احتمالی آماده باشم

8. If not, then the constraint into the actual eventuality might or might not have the suggested psychological component.
[ترجمه ترگمان]در صورت عدم وجود محدودیت در شرایط احتمالی، ممکن است عوامل روانی پیشنهاد شده نداشته باشند
[ترجمه گوگل]اگر نه، محدودیت به واقعیت واقعی ممکن است یا ممکن است جزء روانشناختی پیشنهاد شده را نداشته باشد

9. We have to be prepared for every eventuality.
[ترجمه ترگمان]ما باید برای هر احتمالی آماده باشیم
[ترجمه گوگل]ما باید برای هر فرصتی آماده شویم

10. That is an unlikely eventuality.
[ترجمه ترگمان]این یه احتمال غیر محتمل - ه
[ترجمه گوگل]این احتمال غیرممکن است

11. The eventuality, however, did not arise.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، این امکان وجود نداشت
[ترجمه گوگل]این حادثه، با این حال، ایجاد نشد

12. We've tried to anticipate the most likely problems, but it's impossible to be prepared for all eventualities/every eventuality.
[ترجمه ترگمان]ما تلاش کرده ایم که محتمل ترین مشکلات را پیش بینی کنیم، اما این امکان وجود ندارد که برای همه احتمالات، تمام احتمالات، آماده باشیم
[ترجمه گوگل]ما سعی کرده ایم پیش بینی های احتمالا مشکل را پیش بینی کنیم، اما غیر ممکن است که بتوانیم برای تمام موارد احتمالی / هر فرصتی آماده شویم

13. I'm looking for a travel insurance policy that will cover me for any eventuality.
[ترجمه ترگمان]من به دنبال یک سیاست بیمه مسافرتی هستم که هرگونه احتمال را برای من پوشش دهد
[ترجمه گوگل]من به دنبال یک سیاست بیمه مسافرتی هستم که برای هر گونه حادثه پوشش می دهد

14. The money had been saved for just such an eventuality.
[ترجمه ترگمان]پول برای چنین چیزی نجات پیدا کرده بود
[ترجمه گوگل]پول فقط برای چنین احتمالی ذخیره شده است

15. A newly constructed police encampment on the outskirts of the city underlines that the authorities are prepared for any eventuality.
[ترجمه ترگمان]یک اردوگاه تازه ساخته شده پلیس در حومه شهر تاکید می کند که مقامات برای هر گونه احتمال آماده هستند
[ترجمه گوگل]یک محوطه پلیس ساخته شده در حومه شهر بر این نکته تاکید دارد که مقامات برای هر گونه امکان پذیر آماده شده اند

Some eventualities cannot be foreseen.

برخی از پیامدها قابل‌پیش‌بینی نیستند.


preparation for the eventuality of war

آماده‌سازی برای احتمال بروز جنگ


under certain eventualities

تحت برخی امکانات


پیشنهاد کاربران

پیشامد، احتمال

رخداده


کلمات دیگر: