1. a runny nose
بینی دارای ترشح (در اثر سرماخوردگی)
2. The sauce looked runny so I added some more flour.
[ترجمه ترگمان]سس به looked می رسید و مقداری آرد اضافه کردم
[ترجمه گوگل]سس به نظر می رسد آبیاری شده است، بنابراین من برخی از آرد اضافه شده است
3. Warm the honey until it becomes runny.
[ترجمه ترگمان]عسل را گرم کنید تا it شود
[ترجمه گوگل]عسل را گرم کن تا آبریزش شود
4. This strawberry jam is still runny: I can't get it to jell.
[ترجمه ترگمان]این مربای توت فرنگی هنوز شل است: نمی توانم آن را به ژله بخورم
[ترجمه گوگل]این مربا توت فرنگی هنوز آبریزش است و نمی توانم آن را تحمل کنم
5. I have a runny nose.
[ترجمه ترگمان] من آبریزش بینی دارم
[ترجمه گوگل]من آبریزش بینی دارم
6. That child's nose is runny because she has a cold.
[ترجمه ترگمان]آن بینی کودک گرفته شده است چون سرماخوردگی دارد
[ترجمه گوگل]این بینی کودک به علت سرماخوردگی، آبریزش است
7. The butter had gone runny in the heat.
[ترجمه ترگمان]کره از گرما سرازیر شده بود
[ترجمه گوگل]کره در گرما رنج می برد
8. Rachel had a sore throat and runny nose all day yesterday.
[ترجمه ترگمان]را شل، دیروز یک گلو درد داشت و دماغش را پایین اورده بود
[ترجمه گوگل]راشل روزی روزگاری گلو درد و آبریزش بینی داشت
9. I've got a runny nose today.
[ترجمه ترگمان]امروز آبریزش بینی دارم
[ترجمه گوگل]من امروز آب آشامیدنی دارم
10. He suffered from a snotty nose, runny eyes and a slight cough.
[ترجمه ترگمان]او از یک بینی فین فینی، که چشم های آبی داشت و سرفه کوچکی داشت، رنج می برد
[ترجمه گوگل]او از بینی بینی، چشمانداز و سرفه جزئی رنج می برد
11. Robin has a sore throat and a runny nose.
[ترجمه ترگمان]رابین گلو درد داره و آبریزش بینی داره
[ترجمه گوگل]رابین یک گلو درد و آبریزش بینی دارد
12. If the marmalade is a low-sugar, rather runny one, you will need 3 egg yolks.
[ترجمه ترگمان]اگر مربا یک قند پایین باشد، به جای آن که آن را runny، به ۳ yolks تخم مرغ نیاز خواهید داشت
[ترجمه گوگل]اگر مارمالاد یک قند کم و غلیظ باشد، شما به 3 زرده تخم مرغ نیاز دارید
13. The woman's dark like runny chocolate, her skin all smooth and beautiful.
[ترجمه ترگمان]موهای سیاه مثل runny، پوستش نرم و زیبا است
[ترجمه گوگل]زن تیره مانند شکلات آبیاری، پوست او صاف و زیبا است
14. I've caught Tom's horrid runny cold!
[ترجمه ترگمان]سرماخوردگی تام را گرفته بودم!
[ترجمه گوگل]من سرماخوردگی سردمدار تام را گرفتم!