کلمه جو
صفحه اصلی

human race

انگلیسی به انگلیسی

• mankind, human beings, human species, humankind
you can refer to the whole of mankind as the human race.

جملات نمونه

1. Can the human race carry on expanding and growing the same way that it is now?
[ترجمه ترگمان]آیا نژاد بشر می تواند به همین شکل رشد کند و رشد کند؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم نژاد بشر را در حال گسترش و رشد در همان حال که در حال حاضر است؟

2. The human race has one really effective weapon, and that is laughter. Mark Twain
[ترجمه ترگمان]نژاد بشر یک سلاح واقعا موثر دارد و این خنده است مارک تواین
[ترجمه گوگل]نژاد بشر یک سلاح واقعا موثر دارد و این خنده است مارک تواین

3. He's a prize specimen of the human race!
[ترجمه ترگمان]او نمونه ای از نژاد بشر است!
[ترجمه گوگل]او نمونه ای از نژاد بشر است!

4. The human race has enough weapons to annihilate itself.
[ترجمه ترگمان]نژاد بشر سلاح کافی برای نابود کردن خودش دارد
[ترجمه گوگل]نژاد بشر به اندازه کافی سلاح برای نابودی خود است

5. Berkoff's customary disgust with the human race is here directed at male dominance and brutality.
[ترجمه ترگمان]بیزاری عادی از نژاد انسانی در اینجا به برتری و خشونت مردان هدایت می شود
[ترجمه گوگل]بی تفاوتی عادی برکف با نژاد بشر در اینجا به تسلط و خشونت مردانه است

6. The progress of the human race in understanding the universe has established a small corner of order in an increasingly disordered universe.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت نوع بشر در فهم جهان یک گوشه کوچک از نظم را در یک جهان آشفته به طور فزاینده ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]پیشرفت نژاد بشر در فهم جهان، یک گوشه کوچک از نظم را در یک جهان به طور فزاینده ناسازگار ایجاد کرده است

7. It was to change the life of the human race as much as had steam.
[ترجمه ترگمان]این بود که زندگی نوع بشر را همان قدر که بخار داشت تغییر دهد
[ترجمه گوگل]این بود که زندگی نژاد بشر را تا حدی تغییر دهد

8. Perhaps the human race is beset by problems which it lacks the moral capital to resolve.
[ترجمه ترگمان]شاید نژاد بشر به واسطه مشکلاتی که فاقد سرمایه اخلاقی برای حل آن است به ستوه آمده باشد
[ترجمه گوگل]شاید شاید نژاد بشر با مشکلاتی مواجه باشد که سرمایه اخلاقی برای حل آن کافی نیست

9. You wan na go join the human race, right? Start at the bottom?
[ترجمه ترگمان]تو می خوای به نژاد انسان ها ملحق بشی، درسته؟ از پایین شروع کنیم؟
[ترجمه گوگل]شما به سمت نژاد بشر پیوستید، درست است؟ در پایین شروع کنید؟

10. Pollution is threatening the future of the human race.
[ترجمه ترگمان]آلودگی، آینده نوع بشر را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]آلودگی آینده آینده ی نژاد بشری را تهدید می کند

11. With your help, he can gradually join the human race.
[ترجمه ترگمان]با کمک شما او می تواند به تدریج به نسل بشر بپیوندد
[ترجمه گوگل]با کمک شما، او به تدریج می تواند به نژاد بشر ملحق شود

12. It introduced him to the human race.
[ترجمه ترگمان]او را به نژاد بشر معرفی کرد
[ترجمه گوگل]او را به نژاد بشر معرفی کرد

13. You will never have a quiet world until you knock the patriotism out of the human race.
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت دنیای آرامی نخواهی داشت تا وقتی که از نسل بشر وطن کنی
[ترجمه گوگل]تا زمانی که وطن پرستی را از نژاد بشر ندیده اید، جهان دنیای آرام نخواهید داشت

14. One of the aims of ethnography is to contribute to an understanding of the human race.
[ترجمه ترگمان]یکی از اهداف قوم نگاری این است که به درک نوع بشر کمک کنیم
[ترجمه گوگل]یکی از اهداف نگارش، کمک به درک نژاد بشر است

پیشنهاد کاربران

بشریت، تلقی کردن همه ی انسانها به عنوان یه قوم


کلمات دیگر: