کلمه جو
صفحه اصلی

last but not least


اسمش در آخر ذکر می شود ولی از دیگران کمتر نیست، آخر از همه اما نه بی اهمیت ترین، آخر از حیک ترتیب، نه از حیکاهمیت، آخرین ولی نه کمترین

انگلیسی به انگلیسی

• last in a series but not the least important, final but not of lesser quality or value

جملات نمونه

1. Last but not least, I'd like to thank all the catering staff.
[ترجمه Musi] نکته مهم آخر اینکه دلم میخواهد از تمامی کارکنان پذیرایی تشکر کنم
[ترجمه Naeim] ( این ) آخریشه اما ( به همین ) ختم نمیشه! ( موضوع هنوز تموم نشده و ادامه داره! ) . . .
[ترجمه ترگمان]اما حداقل نه، دلم می خواست از همه کارکنان پذیرایی تشکر کنم
[ترجمه گوگل]آخرین، اما نه کم، من می خواهم از تمام کارکنان پذیرایی تشکر کنم

2. Last but not least, let me introduce Jane, our new secretary.
[ترجمه حانیه] نوبتی هم که باشه نوبته. . . . .
[ترجمه ترگمان]اما حداقل نه، اجازه بدهید جین، منشی جدید خودمان را معرفی کنم
[ترجمه گوگل]آخرین، اما نه کم، اجازه دهید من جین، وزیر جدید ما را معرفی کنم

3. And last but not least there is the question of adequate funding.
[ترجمه ترگمان]و در نهایت، حداقل مساله تامین بودجه کافی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]و آخرین نکته این است که مساله تامین مالی کافی وجود دارد

4. And, last but not least, its growth and production has a huge impact on the environment we live in.
[ترجمه ترگمان]و در نهایت، رشد و تولید آن تاثیر زیادی بر محیطی دارد که در آن زندگی می کنیم
[ترجمه گوگل]و آخرین و کم کم، رشد و تولید آن تأثیر زیادی بر محیط زیستی که در آن زندگی می کنیم، دارد

5. And last but not least, the baby of the family.
[ترجمه ترگمان] و آخرین ولی حداقل نه، بچه خانواده
[ترجمه گوگل]و آخرین، اما نه کم، کودک خانواده

6. And, last but not least, they might re-read the scores while listening.
[ترجمه ترگمان]و بالاخره، اما حداقل نه، آن ها باید در حالی که گوش می دادند، امتیازات را بخوانند
[ترجمه گوگل]و آخرین، اما نه کم، آنها ممکن است در حالی که گوش دادن، نمرات خود را دوباره خواندند

7. Last but not least, he was able to maintain contact with his counts and missi through meetings at assemblies.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، او قادر به حفظ ارتباط با شمارش خود و missi از طریق جلسات در مجالس بود
[ترجمه گوگل]آخرین، اما نه کم، او توانست از طریق جلسات در مجامع با وی و شمارش خود ارتباط برقرار کند

8. Last but not least, let me introduce Jane, our new accountant.
[ترجمه ترگمان]اما حداقل نه، اجازه بدهید جین، حسابدار جدید خودمان را معرفی کنم
[ترجمه گوگل]آخرین باری نیست که اجازه دهید جین، حسابدار جدیدمان را معرفی کنم

9. And last but not least, I thank Begona Canup for her interest in the book.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، من به خاطر علاقه ای که به کتاب دارم از او تشکر می کنم
[ترجمه گوگل]و آخرین نکته، من از بگنا کانو برای علاقه اش به کتاب تشکر می کنم

10. And last but not least, there are all those damn kids sharing files and scaring the media moguls shiftless.
[ترجمه ترگمان]و در نهایت، همه آن بچه های لعنتی که فایل ها را به اشتراک می گذارند و the رسانه را scaring می کنند، وجود ندارد
[ترجمه گوگل]و آخرین، اما نه کم، همه کسانی که لعنتی بچه ها فایل ها را به اشتراک می گذارند و ترس رسانه ها را می شکند

11. Last but not least, I would like to thank my wife for her support.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، دلم می خواست از همسرم برای حمایت او تشکر کنم
[ترجمه گوگل]آخرین، اما نه کم، من می خواهم از همسر من برای حمایت خود تشکر کنم

12. And, last but not least, my cousin Bishop Malduin of Kinrimund with, no doubt, his stepson Colban.
[ترجمه ترگمان]از قرار معلوم، پسر عموی من اسقف، بی شک، پسر stepson، بی شک، Colban و Colban
[ترجمه گوگل]و آخرین، اما نه، پسر عموی من، اسقف مالدوین از Kinrimund، بدون شک، فرزندش Colban

13. Last but not least, community projects include events such as school quizzes, sheltered shopping and the annual Aberdeen Carnival.
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته، پروژه های اجتماعی شامل رویدادهایی مانند quizzes مدرسه، خرید پناه دهنده و \"آبردین سالانه\" بودند
[ترجمه گوگل]آخرین، اما نه کم کم، پروژه های جامعه شامل حوادث مانند آزمون های مدرسه، خرید سرپوشیده و کارناوال سالانه ابردین

14. Last but not least, I would a good rest.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، من استراحت خوبی خواهم کرد
[ترجمه گوگل]آخرین باری نیست که من یک استراحت خوب دارم

15. Last but not least, this paper presents cross - check on aforementioned data and interpretation of result.
[ترجمه ترگمان]در آخر، این مقاله از داده های ذکر شده در مورد داده های ذکر شده و تفسیر نتایج استفاده می کند
[ترجمه گوگل]آخرین و مهمترین نکته این مقاله، ارائه مقدماتی در مورد داده های فوق و تفسیر نتایج را ارائه می دهد

پیشنهاد کاربران

خالی از لطف نیست

آخرین نکته که اهمیتش از بقیه موارد کمتر نیست . . . .

و بالاخره موردی که کم اهمیت تر از سایرین نیست . . .

مهم تر از همه اینکه . . . .

و در آخر ولی مهم این که

و در آخر اینکه . . .

آخرین و مهمترین نکته

در آخر بیان شده امابه هیچ وجه از بقیه کم اهمیت تر نیست

آخرین اما نه کم اهمیت ترین

نکته مهم آخر ( اینکه ) . . .

آخرین نکته ی مهم

نکته آخر و مهم اینکه . . .

مطلب مهم دیگری که در پایان باید گفت ( این است که ) . . .

last but not least: used when mentioning the last person or thing in a list, to emphasize that they are still important

گفتن ش خالی از لطف نیست

نکته مهم که آخر ذکر شد

important, despite being mentioned at the end


@لَنگویچ

last in order of mention or occurrence but not of importance.
"last but not least Gary in midfield has been brilliant"

Last but not least, last name that i have on my list is levi

نکته ی آخر اما / ولی مهم اینکه :

آخرین، نه از حیث اهمیت،


کلمات دیگر: