کلمه جو
صفحه اصلی

digoxin


(داروسازی) دیژاوکسین (دیژیتال خالص به فرمول c41h64o14 که سپید و بلورین است)

انگلیسی به فارسی

(داروسازی) دیژاوکسین (دیژیتال خالص به فرمول C41H64O14 که سپید و بلورین است)


دیگوکسین


جملات نمونه

1. Autopsies showed levels of digoxin ranging from 16 to 39 times those expected from the doses prescribed.
[ترجمه ترگمان]Autopsies نشان داد که میزان of از ۱۶ تا ۳۹ برابر مقدار مورد انتظار از دوزهای تجویز شده بوده است
[ترجمه گوگل]کالبد شکافی نشان داد که سطح دیگوکسین بین 16 تا 39 برابر بیشتر از میزان تجویز شده است

2. The serum digoxin levels 4 h after CPB were only correlated with urine output.
[ترجمه ترگمان]سطح digoxin سرم ۴ ساعت پس از این که CPB تن ها با تولید ادرار ارتباط داشتند، افزایش یافت
[ترجمه گوگل]سطح دیگوکسین سرم 4 ساعت بعد از CPB تنها با تولید ادرار ارتباط داشت

3. Wait like chloroquine, Terramycin, digoxin again, in inject place medicaments of extremely easy separate out crystallizes, absorb hard, form bump.
[ترجمه ترگمان]مانند کلروکین، Terramycin، digoxin، یا inject مانند کلروکین در جای خود، medicaments را به شدت جدا کرده و به سختی جذب کند
[ترجمه گوگل]منتظر بمانید چون کلروکین، ترامایسین، دیگوکسین دوباره تزریق می شود، داروهایی که بسیار آسان است، جدا از هم می شوند، کریستال می کنند، جذب می کنند، سخت گیرند

4. Conclusion The successful label of the digoxin probe in the DR5 and DcR2 is very important to study the squamocellular carcinoma of larynx.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری برچسب موفق بررسی digoxin در the و DcR۲ بسیار مهم است که the squamocellular حنجره را مطالعه کنید
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری برچسب موفقیت آمیز پروب دیگکوزین در DR5 و DcR2 برای مطالعه کارسینوم اسکوا سلولار حنجره بسیار مهم است

5. Methods 6 patients with severe digoxin intoxication were admitted to the emergency department and given hemoperfusion.
[ترجمه ترگمان]روش های ۶ بیمار با مسمومیت شدید digoxin در بخش اورژانس پذیرفته شدند و به hemoperfusion داده شدند
[ترجمه گوگل]روشها: در 6 بیمار مبتلا به مسمومیت با دیگوکسین شدید، به بخش اورژانس مراجعه کرده و با هموپروفسیون درمان شدند

6. Digoxin helps the heart pump stronger and is used to treat heart failure. The drug's name comes from the plant from which it is derived, Foxglove or Digitalis purpurea.
[ترجمه ترگمان]Digoxin به پمپ قلب کمک می کند و برای درمان نارسایی قلبی به کار می رود نام این دارو از گیاهی است که از آن مشتق شده است، foxglove یا digitalis purpurea
[ترجمه گوگل]دیگوکسین قلب را قوی تر می کند و برای درمان نارسایی قلبی استفاده می شود نام دارو از گیاه حاصل از آن، Foxglove یا Digitalis purpurea می آید

7. Method The serum concentration of digoxin in 246 cases was assayed by fluorescence polarization immunoassay ( FPIA ).
[ترجمه ترگمان]روش غلظت سرم of در ۲۴۶ موردی توسط immunoassay polarization فلورسانس (FPIA)مورد آزمایش قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش غلظت سرمی دیگوکسین در 246 مورد با روش ایمونواسی قطبی شدن فلورسانس (FPIA) مورد سنجش قرار گرفت

8. Digoxin has positive inotropic and negative chronotropic activity.
[ترجمه ترگمان]Digoxin دارای فعالیت مثبت اندیشی و فعالیت منفی است
[ترجمه گوگل]دیگوکسین دارای فعالیت کرونوتروپیک منفی و مثبت است

9. Arrhythmia was finally controlled with amiodarone and digoxin.
[ترجمه ترگمان]بی نظمی ضربان قلبش بالاخره با \"amiodarone\" و \"digoxin\" کنترل شد
[ترجمه گوگل]آریتمی در نهایت با آمیودارون و دیگوکسین کنترل شد

10. Objective To investigate the protective effects of Digoxin on atrioventricular function in rats after simulated weightlessness.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد اثرات حفاظتی Digoxin بر عملکرد بطنی به موش ها پس از بی وزنی شبیه سازی شده
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر محافظتی دیگوکسین بر عملکردهای آتری ونتیکول در موش های صحرایی پس از بی وزن بودن شبیه سازی شده

11. I was referred to a heart doctor who gave me a medication called digoxin for heart failure. She told me she would have to change my diabetes medication from metformin to glyburide. Why?
[ترجمه ترگمان]من به یه دکتر قلب اشاره کردم که به من دارویی داده که برای نارسایی قلبی به من داروی digoxin داده اون به من گفت که باید داروی diabetes رو از \"metformin\" به \"glyburide\" تغییر بده چرا؟
[ترجمه گوگل]من به یک دکتر قلب مراجعه کردم که یک دارو به نام دیگوکسین برای نارسایی قلبی به من داد او به من گفت او مجبور است داروهای دیابت من را از متفورمین به گلیبارید تغییر دهد چرا؟

12. Objective: To evaluate the effect and safety of combination of digoxin and sotalol for control of the ventricular response in patients with sustained atrial fibrillation.
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی تاثیر و ایمنی ترکیب of و sotalol برای کنترل واکنش فیبریلاسیون دهلیزی در بیماران با فیبریلاسیون دهلیزی حفظ شده
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر و ایمنی ترکیبی دیگوکسین و سوتالول برای کنترل پاسخ بطنی در بیماران مبتلا به فیبریلاسیون دائمی پایدار است

13. An in situ hybridization study was carried out with a digoxin - labelled RNA probe.
[ترجمه ترگمان]یک بررسی hybridization در محل به همراه یک کاوشگر DNA با برچسب digoxin انجام شد
[ترجمه گوگل]یک مطالعه هیبریداسیون in situ با یک پروب RNA با برچسب دیگکوزین انجام شد

14. Tell your healthcare professional if you have ever been told you have low magnesium levels in your blood, or if you take the drug digoxin, diuretics, or other drugs that may cause hypomagnesemia.
[ترجمه ترگمان]اگر به شما گفته شده که میزان منیزیم پایینی در خون خود دارید، یا اگر مواد مخدر یا diuretics یا مواد دیگری را که ممکن است باعث hypomagnesemia شود، مصرف کنید، به متخصص بهداشت و درمان خود بگویید
[ترجمه گوگل]اگر تا به حال گفته شده است که سطح منیزیم کم خون شما را دارید یا اگر داروهای دیگوکسین، دیورتیک ها یا داروهای دیگر که ممکن است باعث هیپو مغزمی شود، به پزشک خود اطلاع دهید

پیشنهاد کاربران

دیگوکسین:داروی ضدآریتمی


کلمات دیگر: