کلمه جو
صفحه اصلی

trump card

انگلیسی به انگلیسی

• strong card, victory card, means that give one an advantage

جملات نمونه

1. But then he decided to play his trump card .
[ترجمه امین] اما سپس، او تصمیم گرفت با برگ برنده اش بازی کند.
[ترجمه ترگمان]ولی بعدش تصمیم گرفت که با برگ برنده بازی کنه
[ترجمه گوگل]اما پس از آن او تصمیم گرفت بازی کارت صدای او را

2. Anthea was about to play her trump card - without her signature none of the money could be released.
[ترجمه ترگمان]anthea قصد داشت کارت برنده خود را بازی کند - بدون امضای او هیچ کدام از این پول را نمی توان آزاد کرد
[ترجمه گوگل]Anthea در مورد بازی کارت صدای جیر جیر خود را - بدون امضا هیچ یک از پول می تواند آزاد شود

3. That night, though, our sincerity was our trump card.
[ترجمه مهدیه] به هر حال، آن شب ، صداقت ما برگ برنده ی ما بود
[ترجمه ترگمان]اون شب، با این وجود، صداقت ما برگ برنده ما بود
[ترجمه گوگل]این شب، هرچند، صداقت ما کارت صدای ما بود

4. And perhaps it was time to play the trump card up his sleeve.
[ترجمه ترگمان]و شاید وقت آن رسیده بود که برگ برنده آستین خود را بازی کند
[ترجمه گوگل]و شاید وقت آن رسیده است تا کارت شفاف را با آستین خود بازی کند

5. Why, produce her trump card.
[ترجمه ترگمان]کارت برنده او را بیاورید
[ترجمه گوگل]چرا کارت صدای او را تولید می کند

6. The coach saved his star player for a trump card.
[ترجمه ترگمان]مربی، بازیکن ستاره خود را به خاطر کارت برنده نجات داد
[ترجمه گوگل]این مربی بازی بازیکن ستاره ای خود را برای کارت زرد نجات داد

7. China's trump card is mass consumer goods.
[ترجمه ترگمان]کارت برنده چین کالاهای مصرفی جمعی است
[ترجمه گوگل]کدو تنبل چین کالاهای مصرفی انبوه است

8. Low wages are the country's trump card stage of its economic development.
[ترجمه ترگمان]دستمزدها پایین مرحله کارت برنده توسعه اقتصادی این کشور است
[ترجمه گوگل]دستمزد کم، مرحله توسعه اقتصادی کشور است

9. Henry is the trump card of France.
[ترجمه ترگمان]هنری برگ برنده فرانسه است
[ترجمه گوگل]هنری کارت صدای فرانسه است

10. Now it's time that you played your trump card.
[ترجمه ترگمان]حالا وقتشه که تو برگ برنده هات رو بازی کنی
[ترجمه گوگل]حالا زمان آن است که شما کارت صدای شما را بازی کردید

11. Her influence with the mayor has been her trump card in the contest.
[ترجمه ترگمان]نفوذ او با شهردار برگ برنده مسابقه بود
[ترجمه گوگل]نفوذ وی با شهردار او در مسابقه بوده است

12. Below we take to a trump card in Brunei Darussalam rock.
[ترجمه ترگمان]در زیر ما به یک کارت برنده در سنگ Darussalam در برونئی می بریم
[ترجمه گوگل]در زیر به برونئی دروسالام را به یک کارت صدایی می دهیم

13. Simply offering talks is a big trump card for Obama to play.
[ترجمه ترگمان]بیان ساده یک کارت برنده بزرگ برای اوباما است
[ترجمه گوگل]به ندرت مذاکرات مذاکره یک کارت بزرگ برای اوباما است

14. He was glad that his trump card had had such a specular effect.
[ترجمه ترگمان]خوشحال بود که برگ برنده او چنین تاثیری را داشته است
[ترجمه گوگل]او خوشحال بود که کارت صدای او چنین اثر برجسته ای داشته است

پیشنهاد کاربران

برگ برنده

the upper hand


کلمات دیگر: