1. We have amassed the raw data and are about to begin analysing it.
[ترجمه ترگمان]ما داده های خام را جمع آوری کرده ایم و در حال تجزیه و تحلیل آن هستیم
[ترجمه گوگل]ما داده های خام را جمع آوری کرده ایم و شروع به تجزیه و تحلیل آن می کنیم
2. For 25 years, Darwin amassed evidence to support his theories.
[ترجمه ترگمان]داروین به مدت ۲۵ سال شواهدی را برای حمایت از تیوری های خود جمع آوری کرد
[ترجمه گوگل]برای 25 سال، داروین شواهدی را مبنی بر حمایت از نظریه هایش به دست آورد
3. She has amassed a huge fortune from her novels.
[ترجمه ترگمان]اون ثروت زیادی از رمان هاش جمع کرده
[ترجمه گوگل]او ثروت بزرگی از رمان هایش گرفته است
4. The capitalists amass great wealth by exploiting workers.
[ترجمه ترگمان]سرمایه داران با بهره برداری از کارگران، ثروت زیادی را جمع می کنند
[ترجمه گوگل]سرمایه داران با بهره گیری از کارگران، ثروت زیادی را جمع می کنند
5. The enormous national debt amassed in the last eight years makes all this apparent prosperity nothing but a house of cards.
[ترجمه ترگمان]بدهی های عظیم ملی جمع آوری شده در هشت سال گذشته، همه این شکوفایی ظاهری را فقط یک خانه کارت می داند
[ترجمه گوگل]بدهی های عظیم ملی در هشت سال گذشته جمع شده و باعث می شود همه این رونق ظاهری چیزی جز یک خانه از کارت باشد
6. During each war the monopoly capitalists amassed fabulous wealth.
[ترجمه ترگمان]در طی هر جنگ، سرمایه داران انحصاری ثروت عالی گرد آوردند
[ترجمه گوگل]در طول هر جنگ سرمایه داری انحصاری ثروت افسانه ای را جمع کرد
7. They amassed enough evidence to convict her.
[ترجمه ترگمان] مدارک کافی برای محکوم کردنش جمع کردن
[ترجمه گوگل]آنها شواهد کافی برای محکوم کردن او جمع آوری کردند
8. He has amassed a considerable fortune out of trading shares.
[ترجمه ترگمان]اون سرمایه زیادی برای تجارت جمع کرده
[ترجمه گوگل]او ثروت قابل توجهی را از سهام تجاری به دست آورده است
9. They amassed enough evidence to convict him on six charges.
[ترجمه ترگمان]اونا به اندازه کافی مدارک رو جمع کردن که شش تا شکایت کنن
[ترجمه گوگل]آنها مدارک کافی برای محکوم کردن او را در شش اتهام جمع آوری کردند
10. He amassed a fortune from silver mining.
[ترجمه ترگمان]اون یه شانس از معدن نقره جمع کرد
[ترجمه گوگل]او ثروت را از معدن نقره جمع آوری کرد
11. How had he amassed his fortune?
[ترجمه ترگمان]چطور ثروت خود را جمع کرده بود؟
[ترجمه گوگل]چگونه ثروت او را جمع کرد؟
12. He amassed a fortune after the war.
[ترجمه ترگمان]بعد از جنگ یه ثروت جمع کرد
[ترجمه گوگل]او بعد از جنگ، ثروت را جمع کرد
13. The more money people amass, the more they pay attention to schools and education, a correlation drawn by countless studies.
[ترجمه ترگمان]هر چه پول بیشتری کسب کنند، بیشتر به مدارس و آموزش توجه می کنند، و این همبستگی با مطالعات بی شماری صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]مردم بیشتر پول جمع می کنند، بیشتر آنها توجه به مدارس و آموزش و پرورش، همبستگی را با مطالعات بی شماری ایجاد می کنند
14. How did you amass such a fortune?
[ترجمه ترگمان]تو از کجا این چنین ثروتی را جمع کردی؟
[ترجمه گوگل]چگونه چنین ثروت را جمع کردید؟
15. He had time to amass a large repertoire of 32 concertos and many dozens of solo works.
[ترجمه ترگمان]او برای گردآوری مجموعه بزرگی از ۳۲ کنسرتو و تعداد زیادی کار تکی وقت داشت
[ترجمه گوگل]او زمان برای جمع آوری یک مجسمه بزرگ از 32 کنسرتو و چندین تن از کارهای انفرادی داشت