1. presumable causes of the disaster.
[ترجمه ترگمان]presumable علل فاجعه
[ترجمه گوگل]علل احتمالی فاجعه
2. Unlike my uncle, I presumable like that bike (bicycle).
[ترجمه ترگمان]بر خلاف عمویم، من آن دوچرخه را دوست دارم (دوچرخه)
[ترجمه گوگل]بر خلاف عموی من، من احتمالا مانند دوچرخه (دوچرخه) است
3. The answer presumable is gonna be that the best version of the personality theory doesn't require item for item, having the very same believes, memories, desires and so forth.
[ترجمه ترگمان]پاسخ به این سوال این خواهد بود که بهترین نسخه از نظریه شخصیت به چیزی برای مورد نیاز ندارد، دارای همان تفکر، خاطرات، امیال و غیره
[ترجمه گوگل]پاسخ احتمالی این است که بهترین نسخه تئوری شخصیت، آیتم مورد نیاز را نداشته باشد، همان اعتقادات، خاطرات، خواسته ها و را داشته باشد
4. Large Prismatic Shard ?From rare items, presumable ilvl 100 or higher.
[ترجمه ترگمان]ساختمان بزرگ ساختمان (شارد)؟ از موارد نادر، presumable ilvl ۱۰۰ یا بالاتر
[ترجمه گوگل]Shard بزرگنمایی؟ از موارد نادر، احتمالا ilvl 100 یا بالاتر
5. The presumable range of initial disturbances for rocket under random excitation has been given.
[ترجمه ترگمان]محدوده presumable اختلالات اولیه برای موشک تحت تهییج تصادفی مشخص شده است
[ترجمه گوگل]محدوده احتمالی اختلالات اولیه برای موشک تحت بروز تصادفی داده شده است
6. The presumable result is an election defeat.
[ترجمه ترگمان]نتیجه presumable یک شکست انتخاباتی است
[ترجمه گوگل]نتیجه احتمالی یک شکست انتخاباتی است
7. Presumable is the honeymoon:"And the approach to making the art works offering my from real life. "
[ترجمه ترگمان]presumable ماه عسل (ماه عسل)است: \" و رویکردی که هنر انجام می دهد، زندگی واقعی من را ارائه می دهد \"
[ترجمه گوگل]احتمالا ماه عسل است و روشی برای ساختن آثار هنری که از زندگی من ارائه می دهد '
8. It is presumable that the occurrence of the external turbulence will rapidly cause an increase of turbulence intensity and a strong sediment transport.
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که وقوع آشفتگی خارجی به سرعت باعث افزایش شدت توربولانس و حمل و نقل عمیق رسوب خواهد شد
[ترجمه گوگل]فرض بر این است که وقوع آشفتگی بیرونی به سرعت موجب افزایش شدت آشفتگی و انتقال رسوبات شدید خواهد شد
9. OBJECTIVE To synthesize the presumable bone - targeting nonsteroidal anti - inflammatory agents.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای ترکیب the presumable غیر استروئیدی غیر استروئیدی، عوامل ضد التهاب غیر استروئیدی را هدف قرار می دهد
[ترجمه گوگل]هدف: برای ساختن استخوان احتمالی - هدف قرار دادن عوامل ضد التهاب غیر استروئیدی
10. Harry disappears into his room - where presumable shoes are being put on his feet.
[ترجمه ترگمان]هری در اتاقش ناپدید می شود - جایی که این کفش ها روی پاهایش قرار دارند
[ترجمه گوگل]هری به اتاقش ناپدید می شود - جایی که کفش های احتمالی روی پای او قرار می گیرند
11. You together set out, I put a medicine in the fire heap while every time camps out and let him sponged ample many medicines, and I canned definitely be not presumable to confuse him as well.
[ترجمه ترگمان]تو با هم شروع کردی، من یک دارو را در آتش بخاری گذاشتم، در حالی که همه اردوگاه های زمانی بیرون و اجازه می دادم خیلی دارو مصرف کند، و من مسلما نمی توانستم او را گیج کنم
[ترجمه گوگل]شما با هم کنار گذاشته اید، داروها را در پاشنه آتش قرار داده اید، هر وقت اردوگاه ها را می گذارید و به او اجازه می دهید که بسیاری از داروها را بشویید، و من قطعا مطمئن نیستم که احتمالا او را نیز اشتباه بگیرم
12. Kerrigan, who, incidentally, not wears heels: "As for wearing high heels, probably the more you wear heels, the more presumable you'll develop arthritis. "
[ترجمه ترگمان]kerrigan، که به طور اتفاقی کفش پاشنه بلند پوشیده است، گفت: \" به خاطر پوشیدن کفش های پاشنه بلند، احتمالا بیشتر کفش می پوشند، بیشتر به آرتروز مبتلا خواهید شد \"
[ترجمه گوگل]Kerrigan، که، اتفاقا، پاشنه نمی پوشد 'همانطور که برای پوشیدن پاشنه بلند، احتمالا بیشتر شما کفش پاشنه، احتمال بیشتر شما آرتروز را توسعه می دهد '
13. The state looks after perhaps 150,000 and the rest are presumable fending for themselves.
[ترجمه ترگمان]دولت بعد از حدود ۱۵۰۰۰۰ نفر به نظر می رسد و بقیه برای خود دفاع از خود را حفظ می کنند
[ترجمه گوگل]دولت بعد از آن شاید 150،000 باشد و بقیه احتمالا برای خودشان جذاب هستند
14. For colleagues in the East, the anguish is extra presumable to come via a pay cut.
[ترجمه ترگمان]برای همکاران در شرق، درد و رنج بیشتر از این است که از طریق کاهش دست مزد حاصل شود
[ترجمه گوگل]برای همکاران در شرق، اضطراب بیش از حد ممکن است از طریق کاهش حقوق بپردازد