1. indulgence in eating
زیاده روی در خورد و خوراک
2. the indulgence of a sick child
لوس کردن بچه ی بیمار
3. he treated the surly old man with indulgence
نسبت به پیرمرد کژخلق با مدارا رفتار کرد.
4. You will kill the child with indulgence.
[ترجمه ترگمان]تو بچه را با اغماض خواهی کشت
[ترجمه گوگل]شما فرزند را با دلسوزی می کشید
5. Constant indulgence in bad habits brought about his ruin.
[ترجمه ترگمان]افراط در عادات بد او را به تباهی کشانده بود
[ترجمه گوگل]تساهل دائمی در عادت های بد باعث خراب شدن او شد
6. He begged the audience's indulgence to read some passages from his latest book.
[ترجمه ترگمان]از حضار خواهش کرد که برخی از آثار آخرین کتابش را بخوانند
[ترجمه گوگل]او خواستار تماشای مخاطبان برای خواندن برخی نکات از آخرین کتاب خود را
7. Her indulgence to her children was bad for them.
[ترجمه ترگمان]indulgence نسبت به فرزندانش نسبت به آن ها بد بود
[ترجمه گوگل]عزم او برای فرزندانش برای آنها بد بود
8. He attacked the indulgence shown to religious dissenters.
[ترجمه ترگمان]او به indulgence که به مخالفان مذهبی نشان داده شده بود حمله کرد
[ترجمه گوگل]او به تسلی خاطر به مخالفان مذهبی نشان داد
9. A cigar after dinner is my only indulgence.
[ترجمه ترگمان]یک سیگار بعد از شام تنها اغماض من است
[ترجمه گوگل]سیگار بعد از شام، تنها محبت من است
10. The holiday was an extravagant indulgence.
[ترجمه ترگمان]این روزها دیگر تعطیلی هم قابل اغماض بود
[ترجمه گوگل]تعطیلات عذاب آور عجیب و غریب بود
11. Sweets are my only indulgence.
[ترجمه ترگمان] سوییتز \"تنها نصیحت من بود\"
[ترجمه گوگل]شیرینی تنها تمسخر من است
12. To me, chocolate connotes pleasure and indulgence.
[ترجمه ترگمان]برای من شکلات و لذت و اغماض
[ترجمه گوگل]برای من شکلات به لذت و رحمت اشاره دارد
13. Avoid excessive indulgence in sweets and canned drinks.
[ترجمه ترگمان]از اغماض زیاد در شیرینی و نوشیدنی های کنسرو شده اجتناب کنید
[ترجمه گوگل]اجتناب از تسلیم بیش از حد در شیرینی و نوشیدنی های کنسرو شده
14. Indulgence in smoking can seriously harm your health.
[ترجمه ترگمان]اغماض در سیگار می تواند به طور جدی به سلامتی شما آسیب برساند
[ترجمه گوگل]سوزش در مصرف سیگار می تواند به طور جدی به سلامت شما آسیب برساند
15. Swiss chocolate is my only indulgence.
[ترجمه ترگمان] شکلات سویسی تنها اغماض منه
[ترجمه گوگل]شکلات سوئیس تنها تمسخر من است