چوب هاکی
hockey stick
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• stick with a curved end used in the game of hockey
جملات نمونه
1. The ball deflected off my hockey stick, straight into the goal.
[ترجمه ترگمان]توپ از چوب هاکی من منحرف شد و مستقیم به سمت دروازه رفت
[ترجمه گوگل]توپ از چوب هاکی من جدا شد و مستقیم به گل زد
[ترجمه گوگل]توپ از چوب هاکی من جدا شد و مستقیم به گل زد
2. I move it around with my hockey stick.
[ترجمه ترگمان]با چوب هاکی بازی می کنم
[ترجمه گوگل]من آن را با چوب هاکی من حرکت می دهم
[ترجمه گوگل]من آن را با چوب هاکی من حرکت می دهم
3. As long as he doesn't bring his hockey stick onto the pitch to deter overeager forwards, he should continue to take the stoppers art to new levels.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که او چوب هاکی خود را به زمین نیاورد تا جلو overeager را بگیرد، باید به سطح جدیدی از هنر توجه کند
[ترجمه گوگل]تا زمانیکه چوب هاکی خود را بر روی زمین نمی گذارد تا جلو سرخوردگی را از پیش ببرد، باید هنر را به سطوح جدید ادامه دهد
[ترجمه گوگل]تا زمانیکه چوب هاکی خود را بر روی زمین نمی گذارد تا جلو سرخوردگی را از پیش ببرد، باید هنر را به سطوح جدید ادامه دهد
4. Sure. But I need you to bring your hockey stick.
[ترجمه ترگمان] حتما ولی ازت میخوام چوب هاکی - ت رو بیاری
[ترجمه گوگل]مطمئن اما من به شما نیاز دارم که چوب هاکی خود را بردارم
[ترجمه گوگل]مطمئن اما من به شما نیاز دارم که چوب هاکی خود را بردارم
5. A hockey stick has two sides . side is flat, and side is rounded.
[ترجمه ترگمان]یک چوب هاکی دو طرف دارد کناره آن مسطح است و ضلع آن گرد است
[ترجمه گوگل]یک چوب هاکی دو طرف دارد طرف صاف است و طرف گرد است
[ترجمه گوگل]یک چوب هاکی دو طرف دارد طرف صاف است و طرف گرد است
6. The hockey player move it around with his hockey stick.
[ترجمه ترگمان]بازیکن هاکی آن را با چوب هاکی بازی می کند
[ترجمه گوگل]بازیکن هاکی آن را با چوب هاکی خود حرکت می دهد
[ترجمه گوگل]بازیکن هاکی آن را با چوب هاکی خود حرکت می دهد
7. Michael Mann hockey stick graph -- debunked, discredited!
[ترجمه ترگمان]بازی مایکل مان هاکی روی هاکی (مایکل مان)بی اعتبار و بی اعتبار است!
[ترجمه گوگل]هاکی روی مایکل مان، نمودار گرافیتی را به نمایش گذاشت، بی اعتبار شد!
[ترجمه گوگل]هاکی روی مایکل مان، نمودار گرافیتی را به نمایش گذاشت، بی اعتبار شد!
8. One looked at her and then fell back heavily, flinging her hockey stick to the side.
[ترجمه ترگمان]یکی به او نگاه کرد و دوباره به زمین افتاد و چوب هاکی خود را روی زمین انداخت
[ترجمه گوگل]یکی به او نگاه کرد و پس از آن به شدت سقوط کرد، با پریدن چوب هاکی خود را به طرف
[ترجمه گوگل]یکی به او نگاه کرد و پس از آن به شدت سقوط کرد، با پریدن چوب هاکی خود را به طرف
9. Piggie involved hitting a wooden wedge with a type of hockey stick.
[ترجمه ترگمان]Piggie شامل برخورد با یک گوه چوبی با نوعی چوب هاکی است
[ترجمه گوگل]Piggie درگیر یک گوه چوبی با یک نوع چوب هاکی شد
[ترجمه گوگل]Piggie درگیر یک گوه چوبی با یک نوع چوب هاکی شد
10. Dan exclaimed; he had been hit in the jaw with a hockey stick, and his lip had swelled.
[ترجمه ترگمان]دن با چوب هاکی ضربه ای به چانه زد و لبش ورم کرده بود
[ترجمه گوگل]دن گفت: او در یک فک با یک چوب هاکی ضربه زده بود و لقب او افزایش یافته بود
[ترجمه گوگل]دن گفت: او در یک فک با یک چوب هاکی ضربه زده بود و لقب او افزایش یافته بود
11. Puck and helmet in faceted clear crystal with rhodium - plated hockey stick.
[ترجمه ترگمان](Puck)و کلاه خود را در یک کریستال clear با چوب هاکی rhodium پوشانده بود
[ترجمه گوگل]کلاه و کلاه در کریستال روشن و پرتقال با چوب کادویی رودیوم پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]کلاه و کلاه در کریستال روشن و پرتقال با چوب کادویی رودیوم پوشیده شده است
12. Glen: Sure. But I need you to bring your hockey stick.
[ترجمه ترگمان] حتما ولی ازت میخوام چوب هاکی - ت رو بیاری
[ترجمه گوگل]گلن: مطمئنا اما من به شما نیاز دارم که چوب هاکی خود را بردارم
[ترجمه گوگل]گلن: مطمئنا اما من به شما نیاز دارم که چوب هاکی خود را بردارم
پیشنهاد کاربران
چوگان هاکی، چوب هاکی حالا نمیدونم درسته چوب یا نه!
چوب هاکی درسته
کلمات دیگر: