کلمه جو
صفحه اصلی

personalized

انگلیسی به انگلیسی

• made personal, made private (also personalised)
a personalized object has its owner's initials or name on it.
personalized also means designed for or aimed at one particular person.

جملات نمونه

1. This program enables faxes to be personalized automatically.
[ترجمه ترگمان]این برنامه، faxes را قادر می سازد که به طور خودکار شخصی شوند
[ترجمه گوگل]این برنامه را قادر می سازد فکس ها به طور خودکار شخصی شود

2. Troll's exclusive, personalized luggage is made to our own exacting specifications in heavy-duty PVC/nylon.
[ترجمه ترگمان]Troll به صورت انحصاری و اختصاصی به مشخصات سختگیرانه ای در PVC و نایلون دارای عوارض سنگین تعلق می گیرد
[ترجمه گوگل]منحصر به فرد، شخصی چمدان ترول به مشخصات دقیق ما در PVC / نایلون سنگین ساخته شده است

3. All the towels were personalized with their initials.
[ترجمه ترگمان]تمام حوله ها با حروف اول اسمشون personalized شده بود
[ترجمه گوگل]همه حوله ها با حروف اولشان شخصی شده بودند

4. Results are incorporated within personalized medical records.
[ترجمه ترگمان]نتایج در سوابق پزشکی شخصی گنجانده شده اند
[ترجمه گوگل]نتایج در پرونده پزشکی شخصی شده گنجانیده شده است

5. All the products can be personalized to the client's exact requirements.
[ترجمه ترگمان]تمام محصولات را می توان به نیازمندی های دقیق مشتری متصل کرد
[ترجمه گوگل]تمام محصولات را می توان به شرایط دقیق مشتری متصل کرد

6. She hired a trainer to create a personalized exercise schedule to get her into shape.
[ترجمه ترگمان]او یک مربی را استخدام کرد تا یک برنامه ورزشی شخصی ایجاد کند تا او شکل بگیرد
[ترجمه گوگل]او یک مربی را استخدام کرد تا یک برنامه تمرینی شخصی را برای شکل دادن به او ایجاد کند

7. All our courses are personalized to the needs of the individual.
[ترجمه ترگمان]تمام دوره های ما به نیازهای فرد بستگی دارد
[ترجمه گوگل]تمام دوره های ما به نیاز فردی شخصی می شود

8. His car has a personalized number plate - TJ
[ترجمه ترگمان]اتومبیل وی یک شماره شخصی با نام TJ دارد
[ترجمه گوگل]ماشین او یک شماره شخصی با نام TJ دارد

9. This is a letter paper personalized with his initials.
[ترجمه ترگمان]این یه نامه letter که با حروف اول اسمش personalized شده
[ترجمه گوگل]این یک نامه نامه شخصی با حروف اول خود است

10. It was personalized and identifiable in a way unknown since Lloyd George's heyday.
[ترجمه ترگمان]شخصی که از زمان اوج زندگی لو ید تا به حال ناشناخته و قابل تشخیص بود
[ترجمه گوگل]از زمان تولد لویید جورج، شخصیت و شناسایی آن ناشناخته بود

11. The air in here was personalized and unhealthy in an indefinable way.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، هوای اینجا، personalized و ناسالم بود
[ترجمه گوگل]هوا در اینجا شخصیت و ناسالم بود به روش نامشخص

12. Such personalized support for subordinates is a tradition, the report noted.
[ترجمه ترگمان]این گزارش اشاره کرد که چنین حمایت شخصی از زیردستان یک سنت است
[ترجمه گوگل]این گزارش، اشاره به این است که چنین پشتیبانی شخصی برای زیردستان یک سنت است

13. They use personalized K. C. Slammers baseball bats, and now you can get your own customized bat, too.
[ترجمه ترگمان]آن ها از K شخصی استفاده می کنند ج خفاش بیسبال Slammers، و حالا شما می توانید چوب سفارشی خود را نیز به دست آورید
[ترجمه گوگل]آنها از خفاش های بیس بال شخصی K C Slammers استفاده می کنند و حالا شما می توانید خفاش سفارشی خود را نیز دریافت کنید

14. Each brew master was a craftsman with a personalized understanding of how beer should taste.
[ترجمه ترگمان]هر استاد brew، هنرمندی بود با درک شخصی از این که آبجو باید مزه خوبی داشته باشد
[ترجمه گوگل]هر کارشناس معدن یک صنعتگر بود که درک شخصی از اینکه آبجو باید طعم داشته باشد

پیشنهاد کاربران

شخصی سازی

شخصی سازی شده،

مرتبط با توانایی افراد

جنبه شخصی دادن به

بعضی وقتا میتونه مورد علاقه هم معنی بشه

personalized ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: شخصی‏سازی‏شده
تعریف: ویژگی اطلاعات گزیده و پالایش‏شده برای یک فرد با استفاده از اطلاعات شخصی وی|||متـ . شخصی‏شده


کلمات دیگر: