با عظمت، بطور عالى
grandly
با عظمت، بطور عالى
انگلیسی به انگلیسی
• in an impressive manner; splendidly, wonderfully, magnificently
جملات نمونه
1. He grandly declared that "international politics is a struggle for power".
[ترجمه ترگمان]او با شکوه اعلام کرد که \"سیاست بین المللی مبارزه ای برای قدرت است\"
[ترجمه گوگل]او به شدت اعلام کرد که 'سیاست بین المللی مبارزه برای قدرت است'
[ترجمه گوگل]او به شدت اعلام کرد که 'سیاست بین المللی مبارزه برای قدرت است'
2. Lucille's home was very grandly called a chateau, though in truth it was nothing more than a large moated farm.
[ترجمه ترگمان]خانه لوسیل با شکوه بسیار بزرگ بود، اما در واقع چیزی بیشتر از یک مزرعه بزرگ و بزرگ نبود
[ترجمه گوگل]خانه لوسیل به شدت به عنوان یک شاهزاده شناخته می شد، هر چند در حقیقت این چیزی نبود جز مزرعه ای بزرگ
[ترجمه گوگل]خانه لوسیل به شدت به عنوان یک شاهزاده شناخته می شد، هر چند در حقیقت این چیزی نبود جز مزرعه ای بزرگ
3. Their house is very grandly furnished.
[ترجمه ترگمان]خانه آن ها بسیار مجلل است
[ترجمه گوگل]خانه آنها بسیار مهیب است
[ترجمه گوگل]خانه آنها بسیار مهیب است
4. 'It is not the money,' she replied grandly, 'it is the principle of the thing. '
[ترجمه ترگمان]با وقار جواب داد: پول نیست، اصل کار همین است
[ترجمه گوگل]'این پول نیست،' او به شدت پاسخ داد، 'این اصل از چیزی است '
[ترجمه گوگل]'این پول نیست،' او به شدت پاسخ داد، 'این اصل از چیزی است '
5. She announced grandly that she was spending Christmas in the Caribbean.
[ترجمه ترگمان]با لحن محکمی اعلام کرد که کریسمس را در جزایر کارائیب می گذراند
[ترجمه گوگل]او به شدت اعلام کرد که کریسمس را در کارائیب صرف می کند
[ترجمه گوگل]او به شدت اعلام کرد که کریسمس را در کارائیب صرف می کند
6. He described himself grandly as a 'landscape architect'.
[ترجمه ترگمان]او خود را به عنوان یک معمار چشم انداز توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او خود را به عنوان یک معمار منظر توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او خود را به عنوان یک معمار منظر توصیف کرد
7. Are these the gifts you so grandly claim to have bestowed on mankind?
[ترجمه ترگمان]آیا این هدایایی هستند که شما به این بزرگی ادعا می کنید که به بشر ارزانی داشته اید؟
[ترجمه گوگل]آیا این هدیه ای است که به شدت ادعا می کنید که به بشریت داده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا این هدیه ای است که به شدت ادعا می کنید که به بشریت داده اید؟
8. We lived quite grandly.
[ترجمه ترگمان]ما خیلی با شکوه زندگی می کردیم
[ترجمه گوگل]ما کاملا به شدت زندگی کردیم
[ترجمه گوگل]ما کاملا به شدت زندگی کردیم
9. Nowadays becoming increasing grandly yuan change, hope to wait for means with operation of all-around platform service, much product, extensive investment, put the egg in different basket gradually.
[ترجمه ترگمان]این روزها تبدیل شدن یوان به تغییر یوان، امید به صبر برای استفاده از تمام خدمات سکو، سرمایه گذاری زیاد و سرمایه گذاری گسترده، تخم مرغ را به تدریج در سبد مختلف قرار می دهند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر به طور عمده تغییر یوان تغییر می کند، امیدواریم برای ابزارهای صحیح با بهره برداری از خدمات پلت فرم تمام عیار، محصول بسیار، سرمایه گذاری گسترده، منتظر بمانیم و تخم مرغ را در سبد مختلف بطور تدریجی قرار دهیم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر به طور عمده تغییر یوان تغییر می کند، امیدواریم برای ابزارهای صحیح با بهره برداری از خدمات پلت فرم تمام عیار، محصول بسیار، سرمایه گذاری گسترده، منتظر بمانیم و تخم مرغ را در سبد مختلف بطور تدریجی قرار دهیم
10. The grandly named European Cricketer Cup is based at Worksop College.
[ترجمه ترگمان]جام کریکت آسیا که به نام کاپ کریکت اروپا نامگذاری شده است، در کالج Worksop قرار دارد
[ترجمه گوگل]جام قهرمانی کریکت کریکت اروپایی به نام College of Worksop واقع شده است
[ترجمه گوگل]جام قهرمانی کریکت کریکت اروپایی به نام College of Worksop واقع شده است
11. They walked grandly through the lobby, blatantly arm in arm, pretending they were not defeated.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که وانمود می کردند شکست خورده نیستند، از سرسرای ورودی گذشتند و وانمود کردند که شکست خورده اند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق لابی به شدت راه می رفتند، به طور واضح در دست باز می شدند، تظاهر می کردند که شکست نیافتند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق لابی به شدت راه می رفتند، به طور واضح در دست باز می شدند، تظاهر می کردند که شکست نیافتند
12. Roll out now grandly " lasting tower " commercialize version, denominate is " fastness Pan Long " .
[ترجمه ترگمان]حالا با استفاده از نسخه تجاری \"برج ماندگار\"، denominate \"fastness پن\" است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر رول کردن برج 'Persistent Tower' نسخه تجاری را به نمایش می گذارد، یعنی 'fastness Pan Long'
[ترجمه گوگل]در حال حاضر رول کردن برج 'Persistent Tower' نسخه تجاری را به نمایش می گذارد، یعنی 'fastness Pan Long'
13. Swim through dedicated network grandly of content run, successive development is platform.
[ترجمه ترگمان]پیش از این، از طریق شبکه اختصاصی با شکوه از اجرا، شنا کردن متوالی و توسعه متوالی سکو، شنا می کند
[ترجمه گوگل]شنا کردن از طریق شبکه اختصاصی به طور گسترده ای از محتوا اجرا، توسعه متوالی پلت فرم است
[ترجمه گوگل]شنا کردن از طریق شبکه اختصاصی به طور گسترده ای از محتوا اجرا، توسعه متوالی پلت فرم است
14. Several have talked grandly of a sequel to the 1944 Bretton Woods conference, which created the post-war system of fixed exchange rates and established the International Monetary Fund and World Bank.
[ترجمه ترگمان]چندین تن با شکوه از دنباله کنفرانس Woods Bretton در سال ۱۹۴۴ صحبت کردند که سیستم پس از جنگ نرخ های تبادل ثابت را ایجاد کرد و صندوق بین المللی پول و بانک جهانی را تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]چندین بار به شدت از یک دنباله دار در کنفرانس برتون وودز 1944 سخن گفته اند که نظام پسا جنگ نرخ های ثابت را ایجاد کرده و صندوق بین المللی پول و بانک جهانی را تأسیس کرد
[ترجمه گوگل]چندین بار به شدت از یک دنباله دار در کنفرانس برتون وودز 1944 سخن گفته اند که نظام پسا جنگ نرخ های ثابت را ایجاد کرده و صندوق بین المللی پول و بانک جهانی را تأسیس کرد
15. He displayed the cigarette holder grandly on every occasion and had learned to manipulate it adroitly.
[ترجمه ترگمان]او سیگار را با مهارت به نمایش می گذاشت و یاد گرفته بود ماهرانه آن را دستکاری کند
[ترجمه گوگل]او در هر مورد به طور جدی به دارنده سیگار نمایش داد و آموخته بود که به راحتی آن را دستکاری کند
[ترجمه گوگل]او در هر مورد به طور جدی به دارنده سیگار نمایش داد و آموخته بود که به راحتی آن را دستکاری کند
پیشنهاد کاربران
in a way to impress others
کلمات دیگر: