کلمه جو
صفحه اصلی

get a word in edgeways


(صحبت متکلم وحده ای را قطع کردن و حرفی زدن) حرف کسی را قطع کردن

جملات نمونه

1. Once George starts talking it's difficult to get a word in edgeways.
[ترجمه کیارش] زمانی که جرج شروع به صحبت کردن میکنه، سخته که صحبتش رو قطع کنی.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که جورج شروع به صحبت کرد، پیدا کردن یک کلمه در edgeways دشوار است
[ترجمه گوگل]هنگامی که جورج شروع به صحبت می کند دشوار است که یک کلمه در لبه ها را بدست آوریم

2. When Mary starts talking, no one else can get a word in edgeways.
[ترجمه ترگمان]وقتی مری شروع به حرف زدن می کند، هیچ کس دیگری نمی تواند حتی یک کلمه هم حرف بزند
[ترجمه گوگل]وقتی مری شروع به صحبت می کند، هیچ کس دیگری نمی تواند یک کلمه در لبه ها بگیرد

3. No one else can get a word in edgeways.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس دیگری نمی تواند حتی یک کلمه هم حرف بزند
[ترجمه گوگل]هیچکس دیگر نمیتواند کلمه را در لبهها بگیرد

4. I couldn't get a word in edgeways.
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم حتی یک کلمه هم به زبان بیاورم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم یک کلمه در لبه ها بگیرم

5. Roz was talking so much that nobody else could get a word in edgeways!
[ترجمه ترگمان]راز \"انقدر حرف می زد که هیچ کس\" حتی یه کلمه هم حرف نزد
[ترجمه گوگل]راز خیلی حرف زد که هیچ کس دیگر نمیتواند در لبهها حرفی بزند!

6. I wanted to tell you that she'd phoned, but you were talking so much I couldn't get a word in edgeways.
[ترجمه ترگمان]می خواستم به شما بگویم که او تلفن کرده، اما شما انقدر حرف می زدید که من حتی یک کلمه هم بلد نبودم
[ترجمه گوگل]من می خواستم به شما بگویم که او تماس گرفته بود، اما شما صحبت می کرد خیلی زیاد من نمی توانستم یک کلمه در لبه ها دریافت کنم

7. He completely monopolized the conversation last night; Mary and I couldn't get a word in edgeways.
[ترجمه ترگمان]دیشب این مکالمه را فقط به زبان اورده بود، مری و من حتی یک کلمه هم بلد نبودیم
[ترجمه گوگل]او شب گذشته مکالمه را کاملا انحصار کرد؛ مری و من نمیتوانستند در یک طرف دروازه یک کلمه بگیرند

8. He spent all the time talking and they could not get a word in edgeways.
[ترجمه ترگمان]تمام آن مدت را صرف صحبت کردن می کرد و حتی یک کلمه هم به زبان نیاورد
[ترجمه گوگل]او تمام وقت صحبت کرد و آنها نمی توانستند کلمه ای را در لبه ها بشنوند

9. He talks so much that no one else can get a word in edgeways.
[ترجمه ترگمان]آنقدر حرف می زند که هیچ کس نمی تواند حتی یک کلمه هم حرف بزند
[ترجمه گوگل]او گفت که خیلی زیاد است که هیچ کس دیگر نمی تواند یک کلمه در لبه ها بگیرد

10. He talked on and on and nobody else could get a word in edgeways.
[ترجمه ترگمان]او ادامه داد، و هیچ کس دیگری هم نمی توانست حرف بزند
[ترجمه گوگل]او صحبت کرد و در آن بود و هیچ کس دیگری نمی توانست کلمه ای در لبه ها بگیرد

11. He talk so much that no one else can get a word in edgeways.
[ترجمه ترگمان]آنقدر حرف می زند که هیچ کس نمی تواند حتی یک کلمه هم حرف بزند
[ترجمه گوگل]او خیلی صحبت می کند که هیچ کس دیگر نمی تواند یک کلمه در لبه ها بگیرد

پیشنهاد کاربران

to have an opportunity to speak

Get a word in یا Get a word in edgeways
مجال صحبت پیدا کردن


Get a word in edgeways
مجال صحبت پیدا کردن
البته جای دیگری صحبت کردن

بتونی حرف بزنی وقتی بقیه دارن حرف می زنن و تو رو نادیده گرفتن


کلمات دیگر: