کشف کردن، (ناگهان) حل کردن (مشکل یا مسئله ای را)، به فکر افتادن
hit on
کشف کردن، (ناگهان) حل کردن (مشکل یا مسئله ای را)، به فکر افتادن
انگلیسی به انگلیسی
• pay uninvited and generally unwanted sexual attention to a person
پیشنهاد کاربران
نخ دادن😅
مخ زدن
Hit on the right things.
به هدف زدن
به هدف زدن
مخ زدن کسی
hit on somebody مخ زدن کسی
مترادف با Flirting with ، لاس زدن،
کسی را تور کردن ( عامیانه )
مخ زدن و توی تور کردن
Make sexual advances towards someone
به کسی دست درازی کردن ، از کسی سوء استفاده جنسی کردن
hit/hit/hit تمام شکل های هیت در جمله در زمان ها
. I dumped him because he tried to hit on my friend
باهاش قطع رابطه کردم ، یا کات کردم یا ولش کردم به خاطر اینکه سعی کرد به دوستم دست درازی کنه . !
@لَنگویچ
به کسی دست درازی کردن ، از کسی سوء استفاده جنسی کردن
hit/hit/hit تمام شکل های هیت در جمله در زمان ها
. I dumped him because he tried to hit on my friend
باهاش قطع رابطه کردم ، یا کات کردم یا ولش کردم به خاطر اینکه سعی کرد به دوستم دست درازی کنه . !
@لَنگویچ
آمار دادن به کسی ( اسلنگ تره مخ زدن ) , نخ دادن به کسی
I feel that guy is hitting on me
توی سریال فرندز ، وقتی جویی میخواد ریچلو اغوا کنه ، مانیکا به جویی میگه :
Stop hitting on her. It's her wedding today
I feel that guy is hitting on me
توی سریال فرندز ، وقتی جویی میخواد ریچلو اغوا کنه ، مانیکا به جویی میگه :
Stop hitting on her. It's her wedding today
کلمات دیگر: