1. a minus quantity
میزان منفی
2. five minus two equals three
دو منهای پنج برابر است با سه.
3. ten minus two leaves eight
ده منهای دو می شود هشت.
4. the minus sign
نشان منها
5. a revolution minus violence
انقلاب بی خشونت
6. plus or minus reaction to men with blue eyes
واکنش مثبت یا منفی نسبت به مردان آبی چشم
7. i got an a minus in mathematics
در ریاضیات الف منفی گرفتم.
8. he returned from the war minus one hand
از جنگ بی دست بازگشت.
9. The payment will be refunded to you minus a small service charge.
[ترجمه ترگمان]پرداخت به شما من های هزینه خدمت کوچکی مسترد خواهد شد
[ترجمه گوگل]پرداخت خواهد شد به شما منصفه هزینه یک سرویس کوچک پرداخت می شود
10. That will be £1500, minus the deposit of £150 that you have already paid.
[ترجمه ترگمان]این مبلغ ۱۵۰۰ پوند خواهد بود، من های واریز ۱۵۰ پوند که قبلا پرداخت کرده اید
[ترجمه گوگل]این مبلغ 1500 پوند، مگر سپرده 150 پوند که قبلا پرداخت کرده اید
11. One of the minus points of working at home is not having social contact with colleagues.
[ترجمه ناریان] یکی از نکات منفی کار کردن در خانه، نداشتن ارتباط اجتماعی با همکاران است.
[ترجمه ترگمان]یکی از نکات منفی کار کردن در خانه داشتن ارتباط اجتماعی با همکاران نیست
[ترجمه گوگل]یکی از نکات منفی کار در خانه، ارتباط اجتماعی با همکاران نیست
12. Temperatures could fall to minus eight tonight.
[ترجمه ترگمان] temperatures \"می تونه امشب از\" منفی \"رد بشه\"
[ترجمه گوگل]دما می تواند به هشت صبح کاهش یابد
13. It must have been minus 5 with the wind chill factor .
[ترجمه ترگمان]احتمالا فقط ۵ تا با عامل خنک باد بوده
[ترجمه گوگل]این باید منفی 5 با عامل خنک باد است
14. We're minus a chair for Ian - could you get one from the other room?
[ترجمه ترگمان]ما یه صندلی برای \"ایان\" داریم میشه یکی از اون یکی اتاق پیدا کنی؟
[ترجمه گوگل]ما یک صندلی برای ایان نداریم - آیا می توانستید یکی از اتاق دیگری را دریافت کنید؟
15. He's keen, but his youth is a minus factor.
[ترجمه ترگمان]او مشتاق است، اما جوان او عامل منفی است
[ترجمه گوگل]او مشتاق است، اما جوانانش عامل منفی است
16. The group found itself minus a bass player.
[ترجمه ترگمان]گروه خود را من های یک نوازنده باس دید
[ترجمه گوگل]این گروه خود را منفی یک بازیکن باس می داند
17. Seven minus three is four .
[ترجمه ترگمان]هفت یا سه برابر چهار است
[ترجمه گوگل]هفت مگا سه، چهار است
18. He came back minus a couple of front teeth.
[ترجمه ترگمان]اون فقط چند تا دندون جلو اومد
[ترجمه گوگل]او به عقب رسید و منفی دو دندان روبرو بود