1. Hemifacial spasm is not psychogenic as was commonly thought in the past, although it may be aggravated by emotional stress.
[ترجمه ترگمان]تشنج به طور معمول در گذشته معمول نیست، اگر چه ممکن است با استرس احساسی تشدید شود
[ترجمه گوگل]اسپاسم همی فاسیال روانپریشی نیست، همانطور که قبلا در گذشته تصور می شد، هرچند ممکن است توسط استرس عاطفی تشدید شود
2. How can ability overcome psychogenic disorder?
[ترجمه ترگمان]چگونه میتوان بر اختلال psychogenic غلبه کرد؟
[ترجمه گوگل]چگونه توانایی غلبه بر اختلال روانی؟
3. Methods psychogenic data of 44 pyromania with mental disorder were analysed.
[ترجمه ترگمان]متودهای آنالیز داده های ۴۴ pyromania با اختلال ذهنی آنالیز شدند
[ترجمه گوگل]روشهای روان زوجی 44 پیرامانی با اختلال روانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
4. How to go facing oneself psychogenic disorder?
[ترجمه ترگمان]چگونه خود را با بی نظمی و بی نظمی در مقابل خود قرار دهد؟
[ترجمه گوگل]چگونه خود را به اختلال روانی می رسانم؟
5. How can ability let him overcome the psychogenic disorder of study?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان به او اجازه داد بر اختلال psychogenic مطالعه غلبه کند؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانیم او را به اختلال روانشناختی مطالعه برسانیم؟
6. A character + how is severe psychogenic disorder treated?
[ترجمه ترگمان]یک کاراکتر یا یک اختلال psychogenic شدید چگونه درمان می شود؟
[ترجمه گوگل]شخصیت چگونه درمان اختلالات روان شناختی شدید است؟
7. Excuse me: Reed rips? to have me of psychogenic disorder. How should believe to love again?
[ترجمه ترگمان]ببخشید: رید جر و بحث می کند؟ که منو از این اختلال روان نجات بده چه طور باید دوباره عشق را باور کنم؟
[ترجمه گوگل]ببخشید رید ریزه؟ برای من از اختلال روانی چگونه باید عاشق دوباره باشیم؟
8. How to overcome oneself psychogenic disorder?
[ترجمه ترگمان]چگونه بر اختلال شخصیت خود غلبه کنید؟
[ترجمه گوگل]چگونگی غلبه بر اختلال روان شناختی خودتان؟
9. He cannot overcome this psychogenic disorder all the time.
[ترجمه ترگمان]او در تمام مدت نمی تواند بر این اختلال psychogenic فائق آید
[ترجمه گوگل]او همیشه نمی تواند بر این اختلال روانی غلبه کند
10. Becoming you to encounter a few psychogenic disorder is, how should do?
[ترجمه ترگمان]با چند اختلال psychogenic مواجه می شوید، این است که چگونه باید انجام دهید؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانید با چند اختلال روانی مواجه شوید؟ چگونه باید انجام دهید؟
11. How to overcome psychogenic disorder?
[ترجمه ترگمان]چگونه بر اختلال psychogenic غلبه کنیم؟
[ترجمه گوگل]چگونگی غلبه بر اختلال روانی؟
12. Thereafter the reaction occurs obligingly every time they eat the food - but the response is a psychogenic one.
[ترجمه ترگمان]از آن پس، هر بار که غذا را می خورند، این واکنش به تدریج رخ می دهد - اما واکنش یکی از آنهاست
[ترجمه گوگل]پس از آن واکنش اتفاق می افتد مضر هر بار که آنها غذا خوردن - اما پاسخ یک روانشناس است
13. The symptoms may be so bizarre that the disorder is misdiagnosed as a psychogenic condition.
[ترجمه ترگمان]این نشانه ها ممکن است به حدی عجیب باشند که این اختلال به عنوان یک وضعیت psychogenic تشخیص داده نشده است
[ترجمه گوگل]علائم ممکن است چنان عجیب باشد که اختلال به عنوان یک بیماری روانی شناخته شده است
14. Objective To describe characteristic of sleep electroencephalograph ( EEG ) in depressions with psychogenic anxiety.
[ترجمه ترگمان]هدف توصیف مشخصه of خواب (EEG)در depressions با اضطراب psychogenic
[ترجمه گوگل]هدف: توصیف ویژگی الکتروانسفالوگرافی خواب (EEG) در افسردگی با اضطراب روانی