کلمه جو
صفحه اصلی

entertainer


بازیگر، هنرمند

انگلیسی به فارسی

بازیگر، هنرمند


سرگرمی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who entertains by performance, such as an actress or comedian.

(2) تعریف: one who gives hospitality to guests, esp. frequently or extravagantly.

• host; performer, comedian
an entertainer is a person whose job is to entertain audiences, for example by telling jokes, singing, or dancing.

مترادف و متضاد

performer


Synonyms: player, artist


جملات نمونه

1. He's the world's highest paid entertainer.
[ترجمه فرناز] او گران ترین هنرمند جهان است
[ترجمه ترگمان]او بهترین دست مزد دنیا است
[ترجمه گوگل]او بزرگترین هنرمند پرداخت شده در جهان است

2. The entertainer didn't fool us with his conjuring.
[ترجمه ترگمان]هنرمند ما رو با افسون اون گول نزد
[ترجمه گوگل]هنرمند ما را با عصبانیت خود ندیده است

3. Some have called him the greatest entertainer of the twentieth century.
[ترجمه ترگمان]بعضیها او را بزرگ ترین هنرمند قرن بیستم نامیده اند
[ترجمه گوگل]بعضی او را بزرگترین هنرمند قرن بیستم نامیده اند

4. I don't think he is a street entertainer, I really believe he's overreaching.
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم که او یک هنرمند خیابانی باشد
[ترجمه گوگل]فکر نمی کنم او یک بازیگر خیابانی باشد، من واقعا اعتقاد دارم که او بیش از حد موفق است

5. Mum was cook, chauffeur, nurse, and entertainer all rolled into one.
[ترجمه ترگمان]مامان آشپز، راننده، پرستار و هنرمند در یکی از آن ها بود
[ترجمه گوگل]مامان طبخ، شاهزاده، پرستار، و سرگرم کننده همه را به یکی رول کرد

6. This is not drag, Bailey insists, although the entertainer could be credited with pioneering the field of female impersonation.
[ترجمه ترگمان]بیلی اصرار دارد که با وجود این که این هنرمند می تواند با پیشگامی در زمینه جعل هویت زن اعتبار داشته باشد، بیلی پافشاری می کند
[ترجمه گوگل]Bailey اصرار دارد که این کشیدن نیست، هرچند سرگرم کننده می تواند پیشگام زمینه جعل هویت زن شود

7. He's a popular television entertainer.
[ترجمه ترگمان]او یک هنرمند تلویزیون محبوب است
[ترجمه گوگل]او سرگرم کننده تلویزیونی محبوب است

8. Some were established party activists, such as entertainer Barbra Streisand, who gave $ 50, 000 to the Democratic Party.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها فعالان حزب، مانند entertainer Barbra Streisand که ۵۰ هزار دلار به حزب دموکرات دادند، تاسیس شدند
[ترجمه گوگل]بعضی از فعالان حزب، از قبیل هنرمند Barbra Streisand، که 50 دلار به حزب دموکرات منتقل کردند، تشکیل شد

9. There are, of course, advantages in having an entertainer whom the children know, in that their enjoyment is a recommendation.
[ترجمه ترگمان]البته مزایای داشتن یک هنرمند که بچه ها می دانند این است که in یک توصیه است
[ترجمه گوگل]البته، مزایای داشتن یک سرگرم کننده که بچه ها می دانند، وجود دارد، لذا لذت آنها یک توصیه است

10. He was a great entertainer but going insane.
[ترجمه ترگمان]او یک هنرمند بزرگ بود اما دیوانه به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او سرگرم کننده عالی بود اما دیوانه است

11. Maybe Cedric The Entertainer and rock music legend Chuck Berry will make it a starry quintet.
[ترجمه ترگمان]شاید سدر یک داستان موسیقی راک و راک به نام چاک بری یک پنجم پر ستاره را به هم خواهد زد
[ترجمه گوگل]شاید سدریک چاک بری، هنرمند سرگرمی و موسیقی راک، آن را یک قیمتی ستاره ای خواهد ساخت

12. Briton Ken Edwards, a former rat-catcher and part-time entertainer, made it into the record book after eating 36 medium-sized cockroaches in one minute on March 200
[ترجمه ترگمان]بریتانیایی کن ادواردز، یک مربی سابق و هنرمند نیمه وقت، بعد از خوردن ۳۶ سوسک به اندازه متوسط در یک دقیقه در روز ۲۰۰ مارس، آن را به دفتر ضبط تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]بریتان کن ادواردز، یک موش سوری و سرگرمی پاره وقت، آن را پس از خوردن 36 سوسک متوسط ​​در عرض یک دقیقه در ماه مارس سال 200 ثبت کرد

13. The Dallas-born entertainer strips down in Dealey Plaza in the city centre, and falls to the ground with a jerk at the sound of a rifle shot, which was edited into the five-and-a-half minute video.
[ترجمه ترگمان]این هنرمند متولد دالاس در میدان Dealey در مرکز شهر به زمین می افتد و با تکان دادن به صدای شلیک تفنگ که تبدیل به ویدئوی ۵ دقیقه ای می شود، به زمین می افتد
[ترجمه گوگل]هنرمند متولد دالاس در دالی پلازا در مرکز شهر قرار دارد و با صدای یک تفنگ شلیک می شود و به فیلم ویدئویی پنج و نیم دقیقه ویرایش می شود

14. When the American actress and TV entertainer Lucille Ball died, a print story called her "the 83-year-old Ball. "
[ترجمه ترگمان]زمانی که بازیگر آمریکایی و بازیگر تلویزیونی لوسیل بال کشته شدند، یک داستان چاپ شده او را \"توپ ۸۳ ساله\" خواند
[ترجمه گوگل]هنگامی که Lucille Ball بازیگر و تلویزیون سرگرمی آمریکایی درگذشت، یک داستان چاپی او را 'توپ 83 ساله' نامید '

15. Elias, a 28-year-old man from Chile, loves US entertainer Madonna so much that he's made himself a Man-donna impersonator (see photo), the Daily Mail reported.
[ترجمه ترگمان]\"دیلی میل\" گزارش داد الیاس، یک مرد ۲۸ ساله اهل شیلی، \"مدونا\" (Madonna)را خیلی دوست دارد، تا این که خود او در نقش یک مرد در نقش مرد در نقش اول بازی کرد (عکس را ببینید)
[ترجمه گوگل]الیاس، یک مرد 28 ساله از شیلی، علاقه مندان آمریکایی مادونا را دوست دارد که خود را فردی غیرمنتظره ای می داند (نگاه کنید به عکس)

پیشنهاد کاربران

Actor

کمدین
Comedian

۱. بازیگر/هنرمند/کمدین
۲. سرگرم کننده، سرگرمی

A person who tells jokes for people


آدم شوخ ، لوده . . .

خنداننده


کلمات دیگر: