(عامیانه) در زندان، پشت میله های زندان
behind bars
(عامیانه) در زندان، پشت میله های زندان
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: in jail or prison.
- Put this criminal behind bars!
[ترجمه ترگمان] ! این جنایتکار رو بذار پشت میله های زندون
[ترجمه گوگل] این قاتل را پشت سر بگذارید!
[ترجمه گوگل] این قاتل را پشت سر بگذارید!
• in jail, under lock and key, in prison
پیشنهاد کاربران
در زندان
In prison, in gaol, in the slammer, locked up, serving time, in jail, doing time, imprisoned
کلمات دیگر: