راه ورودی، درونراه، راهرو، دهلیز، هشتی، دالان، درون رو، درآیه
entryway
راه ورودی، درونراه، راهرو، دهلیز، هشتی، دالان، درون رو، درآیه
انگلیسی به فارسی
راه ورودی، درونراه، راهرو، دهلیز، هشتی، دالان، درونرو، درآیه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an entranceway.
• متضاد: exit
• مشابه: door, entrance, hall, portal
• متضاد: exit
• مشابه: door, entrance, hall, portal
• entry, entrance, passage through which one enters
جملات نمونه
1. I gaped at the expansive marbled entryway, the elegant chandeliers, and white-tiled floors.
[ترجمه ترگمان]با دهان باز به the مرمرین، the آراسته و کف کاشی سفید خیره شدم
[ترجمه گوگل]من در مجاورت سنگ مرمر گسترده، لوستر های ظریف و کفپوش های کاشی های سفالی افتادم
[ترجمه گوگل]من در مجاورت سنگ مرمر گسترده، لوستر های ظریف و کفپوش های کاشی های سفالی افتادم
2. I knelt in the entryway, feeling the floorboards rattling beneath me.
[ترجمه ترگمان]در ورودی ورودی زانو زدم و کف چوبی را که در زیر پایم صدا می کرد احساس کردم
[ترجمه گوگل]من در ورودی به سمت چپ افتاده ام، احساس می کنم که طبقه های کفپوش زیر من شکسته اند
[ترجمه گوگل]من در ورودی به سمت چپ افتاده ام، احساس می کنم که طبقه های کفپوش زیر من شکسته اند
3. Trevor Magee had passed the small entryway to Long's Court when he noticed it.
[ترجمه ترگمان]ترور Magee در ورودی کوچک را وقتی که متوجه آن شده بود، از راه ورودی کوچک رد کرده بود
[ترجمه گوگل]Trevor Magee هنگامی که متوجه شد، ورودی کوچکی را به دادگاه لانگ داد
[ترجمه گوگل]Trevor Magee هنگامی که متوجه شد، ورودی کوچکی را به دادگاه لانگ داد
4. There were electric lights burning at the entryway.
[ترجمه ترگمان]چراغ های برقی در ورودی ورودی می سوخت
[ترجمه گوگل]چراغ الکتریکی در ورودی وجود دارد
[ترجمه گوگل]چراغ الکتریکی در ورودی وجود دارد
5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
6. The separation between the entryway and the living room can be further accentuated by placing a screen near the doorway.
[ترجمه ترگمان]جدایی بین راه ورودی و اتاق نشیمن می تواند با قرار دادن یک صفحه در نزدیکی در بیشتر شود
[ترجمه گوگل]جدایی بین ورودی و اتاق نشیمن با قرار دادن یک صفحه نمایش در نزدیکی درگاه، می تواند بیشتر شود
[ترجمه گوگل]جدایی بین ورودی و اتاق نشیمن با قرار دادن یک صفحه نمایش در نزدیکی درگاه، می تواند بیشتر شود
7. Benny found herself standing in a smooth-floored entryway that opened on to the docks about ten feet further on.
[ترجمه ترگمان]بنی خود را در یک ورودی سرپوشیده که در حدود ده متر جلوتر باز شده بود، یافت
[ترجمه گوگل]بنی پیدا کرد که خودش را در یک در ورودی صاف، که بر روی اسکله هایی که حدود ده فوت بیشتر در آن قرار دارد، ایستاده است
[ترجمه گوگل]بنی پیدا کرد که خودش را در یک در ورودی صاف، که بر روی اسکله هایی که حدود ده فوت بیشتر در آن قرار دارد، ایستاده است
8. The entryway was a garbage dump for rotted food, and the stairways reeked of old and pungent uric acid.
[ترجمه ترگمان]در ورودی یک زباله زباله برای غذا rotted بود، و the بوی پیر و تند uric را می داد
[ترجمه گوگل]ورودی یک تخلیه زباله برای مواد غذایی پخته شده بود و راه پله ها از اسید اوریک اسید قدیمی و تند
[ترجمه گوگل]ورودی یک تخلیه زباله برای مواد غذایی پخته شده بود و راه پله ها از اسید اوریک اسید قدیمی و تند
9. On one wall of the entryway hangs a large oil painting, covered with grime.
[ترجمه ترگمان]روی یک دیوار ورودی یک نقاشی بزرگ روغنی آویزان است که با دوده پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]در یک دیوار ورودی یک نقاشی بزرگ روغن آویزان است که در آن سایه دارد
[ترجمه گوگل]در یک دیوار ورودی یک نقاشی بزرگ روغن آویزان است که در آن سایه دارد
10. A charred entryway and the remains of a few walls were all that was left of the Rising Star Baptist Church.
[ترجمه ترگمان]یک راه ورودی سوخته و بقایای چند دیوار همه آن چیزی بود که از کلیسای Baptist Star جدا شده بود
[ترجمه گوگل]یک ورودی متعفن و باقی مانده از چند دیوار، همه چیزهایی بود که از کلیسای باپتیست در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]یک ورودی متعفن و باقی مانده از چند دیوار، همه چیزهایی بود که از کلیسای باپتیست در حال افزایش است
11. There is an entryway that goes from the locker room to the trainer's room.
[ترجمه ترگمان]یک راه ورودی وجود دارد که از رخت کن به اتاق مربی می رود
[ترجمه گوگل]ورودی است که از اتاق قفل شده به اتاق مربی وارد می شود
[ترجمه گوگل]ورودی است که از اتاق قفل شده به اتاق مربی وارد می شود
12. This site will feature the new northwest entryway, student commons, administrative offices, student services, and classrooms.
[ترجمه ترگمان]این سایت، ورودی جدید شمال غربی، مشاعات دانشجویی، دفاتر اداری، خدمات دانشجویی و کلاس ها را مشخص خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این سایت جدیدترین ورودی های شمال غرب، مشترک دانشجویان، دفاتر اداری، خدمات دانشجویی و کلاس های آموزشی را شامل خواهد شد
[ترجمه گوگل]این سایت جدیدترین ورودی های شمال غرب، مشترک دانشجویان، دفاتر اداری، خدمات دانشجویی و کلاس های آموزشی را شامل خواهد شد
13. I stood just beyond the entryway hoping he would notice me.
[ترجمه ترگمان]من درست پشت در ایستادم و امیدوار بودم که به من توجه کند
[ترجمه گوگل]من فقط فراتر از ورودی ایستاده بودم امیدوار بودم که مرا متوجه شود
[ترجمه گوگل]من فقط فراتر از ورودی ایستاده بودم امیدوار بودم که مرا متوجه شود
14. Beggars waited just outside the entryway to the cathedral.
[ترجمه ترگمان]گدایان درست بیرون از ورودی کلیسا منتظر ماندند
[ترجمه گوگل]بیگانه ها منتظر ماندند تا به کلیسای جامع بروند
[ترجمه گوگل]بیگانه ها منتظر ماندند تا به کلیسای جامع بروند
15. Looking straight down below, I saw the hotel's entryway buzzing with activity. The hotel was hosting a conference on Islamic unity, and the circular driveway was lined by the flags of 30 nations.
[ترجمه ترگمان]مستقیم به پایین نگاه کردم و راه ورودی هتل را دیدم که با فعالیت وزوز می کرد این هتل میزبان کنفرانسی در زمینه اتحاد اسلامی بود و راه ماشین رو گرد با پرچم های ۳۰ کشور محصور شده بود
[ترجمه گوگل]با نگاه کردن به پایین به پایین، من دیدم ورودی هتل با فعالیت جسورانه این هتل یک کنفرانس برای وحدت اسلامی برگزار کرد و راهپیمایی مدور توسط پرچم 30 کشور به نمایش گذاشته شد
[ترجمه گوگل]با نگاه کردن به پایین به پایین، من دیدم ورودی هتل با فعالیت جسورانه این هتل یک کنفرانس برای وحدت اسلامی برگزار کرد و راهپیمایی مدور توسط پرچم 30 کشور به نمایش گذاشته شد
کلمات دیگر: