(حقوق) سن قانونی دختر (که قبل از آن عمل جنسی با او حتی اگر رضایت داده باشد زنای به عنف محسوب می شود)
age of consent
(حقوق) سن قانونی دختر (که قبل از آن عمل جنسی با او حتی اگر رضایت داده باشد زنای به عنف محسوب می شود)
انگلیسی به فارسی
(حقوق) سن قانونی دختر (که قبل از آن عمل جنسی با او حتی اگر رضایت داده باشد زنای به عنف محسوب میشود)
سن قانونی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the age at which a person, usu. female, is legally considered to be competent to consent to sexual relations, used as a standard in determining whether statutory rape has occurred.
• minimum age at which a person may make legally binding decisions
the age of consent is the age at which a person can legally marry or have a sexual relationship with someone.
the age of consent is the age at which a person can legally marry or have a sexual relationship with someone.
مترادف و متضاد
legal age
Synonyms: adulthood, manhood, marriageable age, maturity, womanhood
جملات نمونه
1. He was under the age of consent.
[ترجمه ترگمان]او به سن قانونی رسیده بود
[ترجمه گوگل]او زیر سن رضایت بود
[ترجمه گوگل]او زیر سن رضایت بود
2. In Britain, the general age of consent for sexual activity is
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، سن کلی رضایت برای فعالیت جنسی
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، سن عمومی رضایت جنسی برای فعالیت جنسی است
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، سن عمومی رضایت جنسی برای فعالیت جنسی است
3. In Denmark the age of consent is fifteen for both heterosexuals and homosexuals.
[ترجمه ترگمان]در دانمارک، سن رضایت برای هم جنس بازان و هم جنس بازان است
[ترجمه گوگل]در دانمارک، سن رضایت 15 ساله برای همجنسگرایان و همجنسگرایان است
[ترجمه گوگل]در دانمارک، سن رضایت 15 ساله برای همجنسگرایان و همجنسگرایان است
4. Gay activists might offer the lowering of the age of consent or the war on Section 2
[ترجمه ترگمان]فعالان همجنس گرا ممکن است کاهش سن رضایت یا جنگ را در بخش ۲ ارائه دهند
[ترجمه گوگل]فعالان همجنسگر ممکن است کاهش سن رضایت یا جنگ در بخش 2 را ارائه دهند
[ترجمه گوگل]فعالان همجنسگر ممکن است کاهش سن رضایت یا جنگ در بخش 2 را ارائه دهند
5. They proposed raising the age of consent from thirteen to sixteen and extending the provisions of the Industrial Schools Amendment Act.
[ترجمه ترگمان]آن ها پیشنهاد کردند که سن ازدواج را از سیزده تا شانزده سال افزایش دهند و مقررات قانون اصلاح مدارس صنعتی را تمدید کنند
[ترجمه گوگل]آنها پیشنهاد افزایش سن رضایت از سیزده تا شانزده و گسترش مفاد قانون تغییرات مدارس صنعتی را پیشنهاد کردند
[ترجمه گوگل]آنها پیشنهاد افزایش سن رضایت از سیزده تا شانزده و گسترش مفاد قانون تغییرات مدارس صنعتی را پیشنهاد کردند
6. Supported reducing the age of consent for homosexual acts to
[ترجمه ترگمان]حمایت از سن رضایت برای اقدامات همجنس گرا
[ترجمه گوگل]حمایت از کاهش سن رضایت برای اعمال همجنسگرایان به
[ترجمه گوگل]حمایت از کاهش سن رضایت برای اعمال همجنسگرایان به
7. The psychological age of consent can be much older.
[ترجمه ترگمان]سن روانشناسی رضایت می تواند بسیار مسن باشد
[ترجمه گوگل]سن روانی رضایت می تواند خیلی بزرگتر باشد
[ترجمه گوگل]سن روانی رضایت می تواند خیلی بزرگتر باشد
8. The legal age of consent in many states is
[ترجمه ترگمان]سن قانونی رضایت در بسیاری از کشورها
[ترجمه گوگل]سن قانونی رضایت در بسیاری از ایالت ها است
[ترجمه گوگل]سن قانونی رضایت در بسیاری از ایالت ها است
9. They would have to refrain from having the age of consent for non - marital sex.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید از داشتن سن ازدواج برای روابط نامشروع خودداری کنند
[ترجمه گوگل]آنها باید از سن رضایت جنسی برای ازدواج غیر ازدواج اجتناب کنند
[ترجمه گوگل]آنها باید از سن رضایت جنسی برای ازدواج غیر ازدواج اجتناب کنند
10. Why did you, a fifty-six-year-old professor, seduce a student barely past the age of consent?
[ترجمه ترگمان]چرا شما یک استاد ۵۰ ساله هستید که یک دانش آموز را از سن ازدواج اغوا می کند؟
[ترجمه گوگل]چرا شما، یک استاد 50 ساله، یک دانش آموز را به سختی از سن رضایت گذراندن گمراه کردید؟
[ترجمه گوگل]چرا شما، یک استاد 50 ساله، یک دانش آموز را به سختی از سن رضایت گذراندن گمراه کردید؟
11. The Police Federation has made it clear that any proposals to reduce the age of consent would be vigorously resisted.
[ترجمه ترگمان]فدراسیون پلیس مشخص کرده است که هر گونه پیشنهاد برای کاهش سن رضایت با شدت مخالفت خواهد شد
[ترجمه گوگل]فدراسیون پلیس روشن کرده است که هر گونه پیشنهاد برای کاهش سن رضایت قوی خواهد بود
[ترجمه گوگل]فدراسیون پلیس روشن کرده است که هر گونه پیشنهاد برای کاهش سن رضایت قوی خواهد بود
12. Mr. Lawrence Is the hon. Gentleman in favour of reducing the age of consent in homosexual offences to 16?
[ترجمه ترگمان]آقای لارنس عزیزم؟ Gentleman به نفع کاهش سن رضایت در جرائم همجنس گرایان به ۱۶ سال؟
[ترجمه گوگل]آقای لارنس صادق است جنتلمن به نفع کاهش سن رضایت جنایی های همجنسگرایان تا 16 سالگی است؟
[ترجمه گوگل]آقای لارنس صادق است جنتلمن به نفع کاهش سن رضایت جنایی های همجنسگرایان تا 16 سالگی است؟
13. Why then, you may well ask, does anyone above the age of consent watch this show?
[ترجمه ترگمان]پس چرا باید بپرسید، آیا کسی بالای سن تکلیف این نمایش را تماشا می کند؟
[ترجمه گوگل]چرا پس از آن، شما ممکن است بپرسید، آیا کسی که بالاتر از سن رضایت است، این نمایش را تماشا کند؟
[ترجمه گوگل]چرا پس از آن، شما ممکن است بپرسید، آیا کسی که بالاتر از سن رضایت است، این نمایش را تماشا کند؟
14. Most doctors will not perform sex reassignment surgery until the age of consent, 1
[ترجمه ترگمان]اغلب پزشکان تا زمان رضایت، جراحی تغییر جنسیت را تا زمان رضایت انجام نمی دهند
[ترجمه گوگل]اکثر پزشکان تا زمان رضایت عمل جراحی مجدد جنس انجام نمی دهند 1
[ترجمه گوگل]اکثر پزشکان تا زمان رضایت عمل جراحی مجدد جنس انجام نمی دهند 1
کلمات دیگر: