(واژه ی غیر فنی) چربی زیر پوست ران و کپل (که برخی خانم ها برای برداشتن آن جراحی پلاستیک می کنند)
cellulite
(واژه ی غیر فنی) چربی زیر پوست ران و کپل (که برخی خانم ها برای برداشتن آن جراحی پلاستیک می کنند)
انگلیسی به فارسی
(واژهی غیرفنی) چربی زیر پوست ران و کپل (که برخی خانمها برای برداشتن آن جراحی پلاستیک میکنند)
سلولیت
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: fatty deposits, especially in the area of the hips and thighs, which create a dimpled appearance on the surface of these areas.
• popular term for deposits of body fat under the skin
جملات نمونه
1. Running or jumping exercises can encourage cellulite and swimming will develop the muscles in the shoulders.
[ترجمه ترگمان]ورزش کردن و یا ورزش می تواند ورزش کردن را تشویق کند و شنا کردن ماهیچه ها را در شانه ها ایجاد کند
[ترجمه گوگل]تمرینات در حال اجرا یا پریدن می توانند سلولیت را تشویق کنند و شنا به ماهیچه های شانه کمک می کند
[ترجمه گوگل]تمرینات در حال اجرا یا پریدن می توانند سلولیت را تشویق کنند و شنا به ماهیچه های شانه کمک می کند
2. One of the clearest messages from our Cellulite Roadshow was lack of motivation scuppered most peoples plans.
[ترجمه ترگمان]یکی از روشن ترین پیام های from roadshow ما فاقد انگیزه برای اکثر طرح های مردم بود
[ترجمه گوگل]یکی از واضح ترین پیام های جشنواره سلولیت ما عدم انگیزه بیشتر برنامه های مردم بود
[ترجمه گوگل]یکی از واضح ترین پیام های جشنواره سلولیت ما عدم انگیزه بیشتر برنامه های مردم بود
3. The good news is that cellulite can be banished.
[ترجمه ترگمان]خبر خوب این است که cellulite را می توان تبعید کرد
[ترجمه گوگل]خبر خوب این است که سلولیت را می توان تبعید کرد
[ترجمه گوگل]خبر خوب این است که سلولیت را می توان تبعید کرد
4. You need only a little of your anti cellulite massage oil - about a teaspoonful for each leg.
[ترجمه ترگمان]شما فقط به مقدار کمی از روغن ماساژ your نیاز دارید - در حدود a برای هر پا
[ترجمه گوگل]شما فقط کمی از روغن ماساژ ضد سلولیت خود را نیاز دارید - حدود یک قاشق چایخوری برای هر پا
[ترجمه گوگل]شما فقط کمی از روغن ماساژ ضد سلولیت خود را نیاز دارید - حدود یک قاشق چایخوری برای هر پا
5. Cellulite is excess subcutaneous fat - fat which lies just under the skin near the surface of the body.
[ترجمه ترگمان]Cellulite اضافی چربی زیر جلدی است که درست زیر پوست بدن قرار دارد
[ترجمه گوگل]سلولیت چربی زیر جلدی - چربی است که فقط در زیر پوست در نزدیکی سطح بدن قرار دارد
[ترجمه گوگل]سلولیت چربی زیر جلدی - چربی است که فقط در زیر پوست در نزدیکی سطح بدن قرار دارد
6. We'd like to know what you think about cellulite.
[ترجمه ترگمان]ما دوست داریم بدونیم در مورد cellulite چی فکر می کنی
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم بدانیم که چه چیزی درباره سلولیت فکر می کنید
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم بدانیم که چه چیزی درباره سلولیت فکر می کنید
7. Cellulite is a peculiarly female problem in which the hormone oestrogen plays a part.
[ترجمه ترگمان]cellulite یک مشکل زنانه است که هورمون استروژن در آن نقش بازی می کند
[ترجمه گوگل]سلولیت یک مشکل زنانه است که در آن هورمون استروژن نقش مهمی دارد
[ترجمه گوگل]سلولیت یک مشکل زنانه است که در آن هورمون استروژن نقش مهمی دارد
8. The removal of cellulite remains one of the holy grails of cosmetic dermatology.
[ترجمه ترگمان]حذف of به عنوان یکی از the holy پوست خز به شمار می رود
[ترجمه گوگل]حذف سلولیت یکی از گریم های مقدس پوست درمانی پوستی است
[ترجمه گوگل]حذف سلولیت یکی از گریم های مقدس پوست درمانی پوستی است
9. He pressed a pump that dispensed cellulite gel and massaged it into the back of his ungloved hand.
[ترجمه ترگمان]او تلمبه را فشار داد و ژل cellulite را کنار گذاشت و آن را به پشت دست ungloved ماساژ داد
[ترجمه گوگل]او یک پمپ را که ژل سلولیت را پخش می کرد فشرده کرد و آن را به پشت دست بی دست و پا زد
[ترجمه گوگل]او یک پمپ را که ژل سلولیت را پخش می کرد فشرده کرد و آن را به پشت دست بی دست و پا زد
10. Cellulite is a common term used to describe superficial pockets of trapped fat, which cause uneven dimpling or "orange peel" skin.
[ترجمه ترگمان]Cellulite اصطلاحی رایج است که برای توصیف بسته های سطحی چربی به دام افتاده، به کار می رود که باعث فرورفتگی های غیر مضر و یا پوست پوست پرتقال می شود
[ترجمه گوگل]سلولیت یک اصطلاح معمولی است که برای توصیف جیب های سطحی چربی به دام افتاده است که باعث ایجاد نازک شدن پوست و یا پوست پوست نارنجی می شود
[ترجمه گوگل]سلولیت یک اصطلاح معمولی است که برای توصیف جیب های سطحی چربی به دام افتاده است که باعث ایجاد نازک شدن پوست و یا پوست پوست نارنجی می شود
11. The researchers assessed cellulite changes with a handheld imaging instrument that reveals microcirculation in fat tissue.
[ترجمه ترگمان]محققان تغییرات cellulite را با یک ابزار تصویربرداری دستی ارزیابی کردند که microcirculation را در بافت چربی نشان می دهد
[ترجمه گوگل]محققان تغییرات سلولیت را با یک ابزار تصویربرداری دستی ارزیابی کردند که میکروسیرکولاسیون را در بافت چربی نشان می دهد
[ترجمه گوگل]محققان تغییرات سلولیت را با یک ابزار تصویربرداری دستی ارزیابی کردند که میکروسیرکولاسیون را در بافت چربی نشان می دهد
12. "How to Get Rid of Cellulite" is his first collaboration with Warner Brothers and will not disappoint fans of his earlier work, with its risque dialogue and funny songs.
[ترجمه ترگمان]\"چگونه از شر Cellulite خلاص شویم\" اولین هم کاری او با برادران وارنر است و طرفداران کاره ای نخستش را با گفتگوی ناشایسته و آهنگ های مضحک اش ناامید نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]'چگونگی از بین بردن سلولیت' نخستین همکاری او با برادران وارنر است و طرفداران کار پیشین او، با گفت و شنود واضحی از آن و آهنگ های خنده دار نیست
[ترجمه گوگل]'چگونگی از بین بردن سلولیت' نخستین همکاری او با برادران وارنر است و طرفداران کار پیشین او، با گفت و شنود واضحی از آن و آهنگ های خنده دار نیست
13. Although they are pretending hard to be young, grey hair and cellulite give them away.
[ترجمه ترگمان]هر چند که آن ها به سختی وانمود می کنند که جوان هستند، موی خاکستری و cellulite آن ها را از خود دور می کنند
[ترجمه گوگل]اگر چه آنها تظاهر به سخت به جوان بودن، موهای خاکستری و سلولیت آنها را دور می اندازد
[ترجمه گوگل]اگر چه آنها تظاهر به سخت به جوان بودن، موهای خاکستری و سلولیت آنها را دور می اندازد
14. Current thinking suggests that toxins only have a small part to play in the build up of cellulite.
[ترجمه ترگمان]تفکر کنونی نشان می دهد که سموم تنها بخش کوچکی در ساخت in دارند
[ترجمه گوگل]تفکر کنونی نشان می دهد که سموم تنها نقش کوچکی در ساخت سلولیت دارند
[ترجمه گوگل]تفکر کنونی نشان می دهد که سموم تنها نقش کوچکی در ساخت سلولیت دارند
15. I am not saying that the diet will completely eliminate cellulite but I do believe it will significantly reduce it.
[ترجمه ترگمان]من نمی گویم که رژیم غذایی به طور کامل cellulite را حذف خواهد کرد، اما من معتقدم که این برنامه به طور قابل توجهی آن را کاهش خواهد داد
[ترجمه گوگل]من نمی گویم که رژیم غذایی سلولیت را به طور کامل از بین ببرد، اما من معتقدم که آن را به طور قابل توجهی کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]من نمی گویم که رژیم غذایی سلولیت را به طور کامل از بین ببرد، اما من معتقدم که آن را به طور قابل توجهی کاهش می دهد
کلمات دیگر: