کلمه جو
صفحه اصلی

against the wind

انگلیسی به انگلیسی

• in opposition to the direction towards which the wind is blowing

جملات نمونه

1. Remember to bring clothes that provide adequate protection against the wind and rain.
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که لباس هایی را بیاورید که حفاظت مناسب را در برابر باد و باران تامین می کند
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که لباس هایی را تهیه کنید که حفاظت کافی در مقابل باد و باران داشته باشند

2. You should fly your kite against the wind.
[ترجمه ترگمان]تو باید کایت تو رو در برابر باد پرواز کنی
[ترجمه گوگل]شما باید بادبادک خود را در برابر باد پرواز کنید

3. I turned up my collar against the wind .
[ترجمه ترگمان]یقه خود را به طرف باد چرخاندم
[ترجمه گوگل]من یقهم را در برابر باد گذاشتم

4. The ship tacked against the wind.
[ترجمه ترگمان]کشتی در برابر باد قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]کشتی با باد مخالفت کرد

5. The wall screens them against the wind.
[ترجمه ترگمان]دیوار آن ها را در برابر باد نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]دیوار آنها را در برابر باد نشان می دهد

6. The wall screens us against the wind.
[ترجمه ترگمان]دیوار ما را در برابر باد نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]دیوار ما را در برابر باد نشان می دهد

7. They braced themselves against the wind.
[ترجمه ترگمان]خود را به باد فشردند
[ترجمه گوگل]آنها خود را در برابر باد فرو بردند

8. He's sailing against the wind in his attempt to stop women using the club.
[ترجمه ترگمان]او در تلاش برای متوقف ساختن زنان در تلاش برای متوقف ساختن زنان در تلاش است
[ترجمه گوگل]او در تلاش برای متوقف کردن استفاده از این باشگاه در برابر باد در حال قایقرانی است

9. The colour flags snuffled against the wind.
[ترجمه ترگمان]پرچم های رنگی در مقابل باد قرار داشتند
[ترجمه گوگل]پرچم های رنگی در برابر باد قرار می گیرند

10. We were rowing against the wind.
[ترجمه ترگمان]ما در مقابل باد پارو می زدیم
[ترجمه گوگل]ما در برابر باد قدم می زدیم

11. We sailed against the wind.
[ترجمه ترگمان]به طرف باد حرکت کردیم
[ترجمه گوگل]ما بر باد رفتیم

12. The ship is beating against the wind.
[ترجمه ترگمان]کشتی در حال کوبیده شدن در برابر باد است
[ترجمه گوگل]کشتی در برابر باد ضربات بزرگی دارد

13. They will come flying up against the wind and lay their eggs, which will soon turn into white grubs.
[ترجمه ترگمان]ان ها بر خلاف جهت باد به پرواز درمی ایند و تخم ها خود را در میان می گذارند که به زودی به کرم نوزاد تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]آنها بر علیه باد پرواز می کنند و تخم مرغ های خود را می بندند، که به زودی به گربه های سفید تبدیل می شود

14. Burn against the wind whenever possible.
[ترجمه ترگمان]هر وقت که ممکن است باد را آتش بزنید
[ترجمه گوگل]هر زمان که ممکن باشد، در برابر باد سوزانید

15. We had to sail against the wind.
[ترجمه ترگمان]ما مجبور بودیم در مقابل باد حرکت کنیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور شدیم علیه باد بسوزیم

پیشنهاد کاربران

در برابر باد


کلمات دیگر: