(زیست شناسی) پوست روی، پوست رست
dermatophyte
(زیست شناسی) پوست روی، پوست رست
انگلیسی به فارسی
(زیستشناسی) پوست روی، پوست رست
درماتوفیت
انگلیسی به انگلیسی
• fungus of the skin
جملات نمونه
1. Have strong bacteriostatic action to dermatophyte and mildew which can result in different kinds of skin affection.
[ترجمه ترگمان]از عمل bacteriostatic قوی به dermatophyte و کپک که می تواند منجر به انواع مختلفی از محبت پوست شود، عمل کنید
[ترجمه گوگل]اقدامات قوی باکتری بر روی درماتوفیت و کپک، که می تواند منجر به انواع مختلف پوست شود
[ترجمه گوگل]اقدامات قوی باکتری بر روی درماتوفیت و کپک، که می تواند منجر به انواع مختلف پوست شود
2. Dermatophyte strains frequently vary in the expression of these phenotype characteristics; the identification of dermatophytes is therefore often difficult.
[ترجمه ترگمان]تغییر نوع فنوتیپ اغلب در بیان این ویژگی های فنوتیپ متفاوت است؛ بنابراین شناسایی of اغلب دشوار است
[ترجمه گوگل]گونه های درماتوفیت اغلب در بیان این ویژگی های فنوتیپ متفاوت هستند شناسایی درماتوفیت ها اغلب دشوار است
[ترجمه گوگل]گونه های درماتوفیت اغلب در بیان این ویژگی های فنوتیپ متفاوت هستند شناسایی درماتوفیت ها اغلب دشوار است
3. This test was aimed to investigate the species, quantity and endemic characteristics of dermatophyte on hair of pets in Beijing.
[ترجمه ترگمان]هدف از این تست بررسی انواع گونه ها، کمیت و ویژگی های بومی of در موی حیوانات خانگی در پکن بود
[ترجمه گوگل]این آزمایش با هدف بررسی گونه، مقدار و خصوصیات اندمیک درماتوفیت بر روی مو حیوانات خانگی در پکن انجام شد
[ترجمه گوگل]این آزمایش با هدف بررسی گونه، مقدار و خصوصیات اندمیک درماتوفیت بر روی مو حیوانات خانگی در پکن انجام شد
4. In latest Pharmacological research, it can intensively resist the growth of germs (such as dermatophyte ) and insects. Fit for curing tetter, neurodermatitis and so on.
[ترجمه ترگمان]در تحقیقات اخیر Pharmacological، به شدت می تواند در برابر رشد میکروب ها (مانند dermatophyte)و حشرات مقاومت کند جا دادن برای درمان tetter، neurodermatitis و غیره
[ترجمه گوگل]در آخرین تحقیقات فارماکولوژی، می تواند به شدت در مقابل رشد میکروب ها (مانند درماتوفیت) و حشرات مقاوم باشد مناسب برای رطوبت، نورودرمتیت و غیره
[ترجمه گوگل]در آخرین تحقیقات فارماکولوژی، می تواند به شدت در مقابل رشد میکروب ها (مانند درماتوفیت) و حشرات مقاوم باشد مناسب برای رطوبت، نورودرمتیت و غیره
5. It was found that in Chengdu area the major dermatophyte was Trichophyton rubrum and the major deep fungus was Sporothrix Schenkii, and the lipophilic Pityrosporum related to various skin diseases.
[ترجمه ترگمان]مشخص شد که در ناحیه چنگدو، dermatophyte major، Trichophyton rubrum و قارچ بزرگ اصلی، sporothrix Schenkii و the Pityrosporum مربوط به بیماری های پوستی مختلف بودند
[ترجمه گوگل]مشخص شد که در منطقه چنگدو، درماتوفیت اصلی Trichophyton rubrum بوده و قارچ اصلی عمیق Sporothrix Schenkii و Pityrosporum لیپوفیلی مربوط به بیماری های مختلف پوست است
[ترجمه گوگل]مشخص شد که در منطقه چنگدو، درماتوفیت اصلی Trichophyton rubrum بوده و قارچ اصلی عمیق Sporothrix Schenkii و Pityrosporum لیپوفیلی مربوط به بیماری های مختلف پوست است
6. Objective The arbitrarily primed polymerase chain reaction(AP-PCR) was established to identify the common dermatophyte fungi.
[ترجمه ترگمان]هدف \" واکنش زنجیره ای arbitrarily primed primed (AP - PCR)برای شناسایی قارچ dermatophyte رایج ایجاد شد
[ترجمه گوگل]هدف: برای شناسایی قارچ های درماتوفیت معمولی، واکنش زنجیره ای پلیمریا به صورت دائمی آغاز شد (AP-PCR)
[ترجمه گوگل]هدف: برای شناسایی قارچ های درماتوفیت معمولی، واکنش زنجیره ای پلیمریا به صورت دائمی آغاز شد (AP-PCR)
7. Objective To compare the efficacy of terbinafine with itraconazole, fluconazole and griseofulvin in the treatment of dermatophyte onychomycosis.
[ترجمه ترگمان]هدف برای مقایسه اثربخشی of با itraconazole، fluconazole و griseofulvin در درمان of onychomycosis
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثربخشی تربینافین با استروکونازول، فلوکونازول و گریزوفولین در درمان آنیکومیکوز درماتوفیت
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثربخشی تربینافین با استروکونازول، فلوکونازول و گریزوفولین در درمان آنیکومیکوز درماتوفیت
کلمات دیگر: