آفریقای مرکزی
central africa
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• central african republic, landlocked country in central africa that was formerly under french control and became independent in 1960; geographical area of africa (comprises of: central african republic, cameroon, chad, congo, equatorial guinea, gabon and democratic republic of the congo)
جملات نمونه
1. Central Africa is suffering one of the worst droughts of the century.
[ترجمه ترگمان]آفریقای مرکزی یکی از بدترین قحطی قرن است
[ترجمه گوگل]آفریقای مرکزی یکی از بدترین خسارات قرن را رنج می برد
[ترجمه گوگل]آفریقای مرکزی یکی از بدترین خسارات قرن را رنج می برد
2. White-naped mangabey monkeys, found in rainforests of central Africa, are some of the most endangered primates.
[ترجمه ترگمان]این میمون ها که در جنگل های انبوه آفریقای مرکزی یافت می شوند، از the پستانداران در معرض خطر انقراض هستند
[ترجمه گوگل]میمونهای سفیدپوست مانگبی که در جنگلهای بارانی آفریقای مرکزی یافت میشوند، بعضی از پرتقالترین گونههای در معرض خطر هستند
[ترجمه گوگل]میمونهای سفیدپوست مانگبی که در جنگلهای بارانی آفریقای مرکزی یافت میشوند، بعضی از پرتقالترین گونههای در معرض خطر هستند
3. In west and central Africa, one new born newborn in 20 dies.
[ترجمه ترگمان]در غرب و آفریقای مرکزی، یک نوزاد تازه متولد شده در سن ۲۰ سالگی از دنیا می رود
[ترجمه گوگل]در غرب و مرکز آفریقا، یک نوزاد تازه متولد شده در 20 کودک میمیرد
[ترجمه گوگل]در غرب و مرکز آفریقا، یک نوزاد تازه متولد شده در 20 کودک میمیرد
4. The current wave of cholera outbreaks affecting Central Africa started a few months ago.
[ترجمه ترگمان]موج کنونی شیوع وبا در آفریقای مرکزی چند ماه پیش شروع شد
[ترجمه گوگل]موج جدیدی از شیوع بیماری های وبا در آفریقای مرکزی چند ماه پیش آغاز شده است
[ترجمه گوگل]موج جدیدی از شیوع بیماری های وبا در آفریقای مرکزی چند ماه پیش آغاز شده است
5. Countries across central Africa should strengthen surveillance for cases of acute flaccid paralysis (AFP) to rapidly detect any poliovirus importations and facilitate a rapid response.
[ترجمه ترگمان]کشورهای سراسر آفریقای مرکزی باید نظارت بر موارد فلج حاد (ای اف پی)را تقویت کنند تا هر گونه ویروس فلج اطفال فلج اطفال را تشخیص دهند و واکنش سریع را تسهیل کنند
[ترجمه گوگل]کشورهایی که در سراسر آفریقای مرکزی قرار دارند باید برای موارد حاد ناگهانی فلج حاد (AFP) تقویت شود تا سریعا واردات ویروس های ویروس را شناسایی و واکنش سریع را تسهیل کنند
[ترجمه گوگل]کشورهایی که در سراسر آفریقای مرکزی قرار دارند باید برای موارد حاد ناگهانی فلج حاد (AFP) تقویت شود تا سریعا واردات ویروس های ویروس را شناسایی و واکنش سریع را تسهیل کنند
6. A country of central Africa astride the equator.
[ترجمه ترگمان]یک کشور آفریقای مرکزی در خط استوا قرار دارد
[ترجمه گوگل]یک کشور آفریقای مرکزی استوار است
[ترجمه گوگل]یک کشور آفریقای مرکزی استوار است
7. A country of west - central Africa on the Bight of Biafra.
[ترجمه ترگمان]یک کشور آفریقای مرکزی - مرکزی در the \"بیافرا\"
[ترجمه گوگل]یک کشور غرب - افریقای مرکزی در نزدیکی Biafra
[ترجمه گوگل]یک کشور غرب - افریقای مرکزی در نزدیکی Biafra
8. Now rates are highest in west and central Africa.
[ترجمه ترگمان]این نرخ در غرب و آفریقای مرکزی بیش ترین میزان را دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر میزان در غرب و مرکز آفریقا بیشتر است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر میزان در غرب و مرکز آفریقا بیشتر است
9. Kabale is quite a landmark in central Africa.
[ترجمه ترگمان]Kabale نقطه عطفی در آفریقای مرکزی است
[ترجمه گوگل]Kabale کاملا برجسته در آفریقای مرکزی است
[ترجمه گوگل]Kabale کاملا برجسته در آفریقای مرکزی است
10. The diet culture also praises of cultural relations Central Africa language culture important components.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ رژیم غذایی همچنین از روابط فرهنگی اجزای مهم زبان آفریقای مرکزی تقدیر می کند
[ترجمه گوگل]فرهنگ رژیم غذایی همچنین از روابط فرهنگی مرکزی آفریقای مرکزی مهمترین اجزاء فرهنگ را ستود
[ترجمه گوگل]فرهنگ رژیم غذایی همچنین از روابط فرهنگی مرکزی آفریقای مرکزی مهمترین اجزاء فرهنگ را ستود
11. A mandrill, tethered on a rope in central Africa, reaches for the camera.
[ترجمه ترگمان]یک mandrill که به طنابی در مرکز آفریقا بسته شده بود، به سمت دوربین پیش می رود
[ترجمه گوگل]یک ماندریل، که در یک طناب در آفریقای مرکزی قرار دارد، به دوربین می رسد
[ترجمه گوگل]یک ماندریل، که در یک طناب در آفریقای مرکزی قرار دارد، به دوربین می رسد
12. It flows from central Africa 6670 km north to the Mediterranean Sea.
[ترجمه ترگمان]این رودخانه از آفریقای مرکزی ۶۶۷۰ کیلومتری شمال به دریای مدیترانه می ریزد
[ترجمه گوگل]از آفریقای مرکزی 6670 کیلومتری شمال تا دریای مدیترانه است
[ترجمه گوگل]از آفریقای مرکزی 6670 کیلومتری شمال تا دریای مدیترانه است
13. Obama has already sent US troops to Central Africa under the guise of defeating the Lord's Resistance Army, a small insurgency against the ruling dictator-for-life.
[ترجمه ترگمان]اوباما پیش از این برای شکست ارتش مقاومت پروردگار، نیروهای آمریکایی را به آفریقای مرکزی اعزام کرده است، که یک شورش کوچک علیه دیکتاتور حاکم بر سر زندگی است
[ترجمه گوگل]اوباما در حال حاضر نیروهای ایالات متحده را به آفریقای مرکزی تحت پوشش شکست ارتش مقاومت پروردگار، یک شورش کوچک علیه دیکتاتور حاکم بر زندگی، فرستاده است
[ترجمه گوگل]اوباما در حال حاضر نیروهای ایالات متحده را به آفریقای مرکزی تحت پوشش شکست ارتش مقاومت پروردگار، یک شورش کوچک علیه دیکتاتور حاکم بر زندگی، فرستاده است
14. Mary, the children in Central Africa are afflicted with an unknown disease.
[ترجمه ترگمان]ماری، کودکان آفریقای مرکزی مبتلا به یک بیماری ناشناخته هستند
[ترجمه گوگل]مری، کودکان آفریقای مرکزی مبتلا به بیماری ناشناخته هستند
[ترجمه گوگل]مری، کودکان آفریقای مرکزی مبتلا به بیماری ناشناخته هستند
کلمات دیگر: