کلمه جو
صفحه اصلی

deregistration

انگلیسی به انگلیسی

• cancellation of a registration

جملات نمونه

1. The possibility of de-registration should be considered at each review.
[ترجمه ترگمان]امکان ثبت مجدد باید در هر مرور در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]امکان رد شدن از ثبت در هر بررسی باید در نظر گرفته شود

2. I. The deregistration of an overseas Sino-funded enterprise or institution shall be decided by the investor or sponsor of the enterprise or institution.
[ترجمه ترگمان]۱ تاسیس یک موسسه یا موسسه سرمایه گذاری در خارج از کشور توسط سرمایه گذار یا اسپانسر شرکت یا موسسه تصمیم گیری خواهد شد
[ترجمه گوگل]I ثبت نام خارج از کشور موسسه یا موسسه تامین شده توسط چین باید توسط سرمایه گذار یا حامی سرمایه گذاری یا موسسه تصمیم گیری شود

3. The pertinent deregistration certificate shall, within 5 working days, be submitted to the CSRC after a representative office is deregistered.
[ترجمه ترگمان]گواهی نامه deregistration مربوطه باید ظرف پنج روز کاری پس از a دفتر نمایندگی تسلیم the شود
[ترجمه گوگل]گواهی deregistration مربوطه باید ظرف 5 روز کاری پس از آنکه ثبت نام نمایندگی ثبت شده، به CSRC ارسال شود

4. All exchange students must complete the deregistration procedure and submit this form together with the student ID to the Division of Registration before leaving NCYU.
[ترجمه ترگمان]همه دانشجویان مبادله باید روش deregistration را تکمیل کرده و این فرم را همراه با ID دانش آموز به بخش ثبت قبل از ترک NCYU ارسال کنند
[ترجمه گوگل]همه دانشجویان مبادله باید روند ثبت نام را تکمیل کنند و این فرم را همراه با شناسه دانشجویی به بخش ثبت نام قبل از ترک NCYU ارسال نمایند

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

6. Before the deregistration formalities are handled, an enterprise shall make a declaration to the tax organ and pay the enterprise income taxes on the basis of the income of the liquidation.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه تشریفات اداری انجام شود، یک شرکت بیانیه ای را به عضو مالیات اعلام خواهد کرد و مالیات بر درآمد شرکت را براساس درآمد از بین رفتن پرداخت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]قبل از انجام فرایندهای رجیستر شدن، یک شرکت باید به سازمان مالیاتی اعلان کند و مالیات بر درآمد شرکت را بر اساس درآمد انحلال پرداخت کند

7. Real Estate Mortgages deregistration not completed, the center will no longer accept transfer of real estate transactions to buy a new set of registration and borrowing Mortgages registration.
[ترجمه ترگمان]موسسات املاک و مستغلات که تکمیل نمی شوند، دیگر انتقال معاملات املاک و مستغلات را برای خرید یک مجموعه جدید از ثبت و وام گرفتن وام قبول نخواهند کرد
[ترجمه گوگل]املاک و مستغلات وام مسکن ثبت نام ثبت نشده به پایان رسید، مرکز دیگر قبول انتقال از معاملات املاک و مستغلات برای خرید یک مجموعه جدید از ثبت نام و قرض گرفتن ثبت نام وام

8. Where an application for deregistration has been approved by the registration organ, the FBIE terminates .
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک درخواست برای deregistration توسط ارگان ثبت تایید شده است، FBIE به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]جایی که درخواست ثبت نام برای ثبت نام توسط سازمان ثبت نام تایید شده است، FBIE پایان می یابد

9. All shareholders of the company agree to the deregistration.
[ترجمه ترگمان]همه سهامداران شرکت با the موافق هستند
[ترجمه گوگل]همه سهامداران این شرکت موافقت خود را با ثبت نام خارج می کنند

10. Article 3 For the formation, modification and deregistration of a small-sum loan company, company registration shall be conducted according to the provisions of these Measures.
[ترجمه ترگمان]ماده ۳ برای تشکیل، اصلاح و استفاده از یک شرکت وام جمع کوچک، ثبت شرکت مطابق با مفاد این اقدامات انجام خواهد شد
[ترجمه گوگل]ماده 3 برای تشکیل، اصلاح و لغو کمپنی وام کوچک، ثبت شرکت باید مطابق مقررات این اقدامات انجام شود

11. Each deregistration and registration process requires a complicated set of inter-related activities to take place in a pre -defined format, sequence and time.
[ترجمه ترگمان]هر فرآیند ثبت و ثبت نیاز به مجموعه پیچیده ای از فعالیت های مرتبط دارد تا در قالب، توالی و زمان تعریف شود
[ترجمه گوگل]هر روند ثبت نام و ثبت نام نیاز به مجموعه ای پیچیده از فعالیت های مرتبط با در یک قالب، دنباله و از قبل از پیش تعیین شده دارد

12. For example, each registration or deregistration incurs labour costs from taking customer telephone calls to maintaining the information systems that process each transaction.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، هر ثبت یا deregistration هزینه های نیروی کار را از طریق تماس های تلفنی با مشتری برای حفظ سیستم های اطلاعاتی که هر تراکنش را پردازش می کنند، متحمل می شوند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، هر ثبت یا ثبت نام از محل ثبت هزینه هزینه های کار را از تماس تلفنی تلفنی با مشتری برای حفظ سیستم های اطلاعاتی که هر معامله را پردازش می کند، می پردازد

13. The Representative Office fails to carry out formalities for registration of changes, deregistration or filing pursuant to these Regulations.
[ترجمه ترگمان]دفتر نمایندگی در اجرای تشریفات برای ثبت تغییرات، deregistration یا بایگانی کردن مطابق با این مقررات ناموفق است
[ترجمه گوگل]دفتر نمایندگی نمیتواند برای ثبت نام تغییرات، لغو ثبت یا ثبتنام مطابق با این مقررات، انجام دهد

14. Article 10 Before the liquidation of a company and the deregistration thereof are concluded, the civil cases involving the company shall be proceeded in the name of the company.
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۰ قبل از انحلال یک شرکت و the مربوط به آن، پرونده های مدنی شامل شرکت باید به نام شرکت مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه گوگل]ماده 10 قبل از انحلال شرکت و لغو ثبت آن، پرونده های مدنی مربوط به شرکت باید به نام شرکت انجام شود

15. CPA statutory audits, accounting, taxation consulting, company incorporation, company secretarial services, deregistration, business advisory services.
[ترجمه ترگمان]حسابرسی قانونی CPA، حسابداری، مشاوره مالیاتی، ادغام شرکتی، خدمات secretarial، خدمات مشاوره ای تجاری
[ترجمه گوگل]حسابرسی قانونی CPA، حسابداری، مشاوره مالیاتی، مشارکت شرکت، خدمات منشور شرکت، ثبت دامنه، مشاوره کسب و کار

پیشنهاد کاربران

لغو ثبت، خط زدن از دفتر ثبت

عدم ثبت نام


کلمات دیگر: