کلمه جو
صفحه اصلی

behind the curtain

انگلیسی به انگلیسی

• where one cannot see, behind the partition, out of sight

جملات نمونه

1. She peeked at the audience from behind the curtain.
[ترجمه ترگمان]او نگاهی به حضار انداخت که پشت پرده ایستاده بودند
[ترجمه گوگل]او از پشت پرده سخنرانی کرد

2. She peered at the neighbors from behind the curtain.
[ترجمه ترگمان]از پشت پرده به همسایه ها نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او از همسایگان پشت پرده نگاه کرد

3. Hearing someone come in, he hid himself behind the curtain.
[ترجمه ترگمان]و صدای کسی را شنید که داخل شد و خود را پشت پرده پنهان کرد
[ترجمه گوگل]شنیدن کسی وارد می شود، او خود را پشت پرده مخفی می کند

4. Someone was pacing back and forth behind the curtain.
[ترجمه ترگمان]یک نفر در پشت پرده عقب و عقب قدم می زد
[ترجمه گوگل]کسی پشت و پله پشت پرده رفت

5. He saw something dark disappear behind the curtain of leaves.
[ترجمه ترگمان]چیزی را دید که پشت پرده برگ ها ناپدید شد
[ترجمه گوگل]او شاهد چیزی تاریک در پشت پرده برگ ها ناپدید شد

6. Behind the curtain she found a door.
[ترجمه ترگمان]پشت پرده یک در پیدا کرد
[ترجمه گوگل]در پشت پرده او درب را پیدا کرد

7. He was carrying out the plan behind the curtain.
[ترجمه ترگمان]نقشه را از پشت پرده بیرون کشیده بود
[ترجمه گوگل]او برنامه را در پشت پرده اجرا کرد

8. The film gives us a peep behind the curtain at a Broadway musical.
[ترجمه ترگمان]فیلم به ما یک نگاه در پشت پرده موسیقی برادوی نگاه می کند
[ترجمه گوگل]این فیلم ما را در پشت پرده موسیقی برادوی به ما نشان می دهد

9. He placed it carefully on the window ledge behind the curtain.
[ترجمه ترگمان]آن را با احتیاط بر لبه پنجره پشت پرده گذاشت
[ترجمه گوگل]او را به دقت روی پنجره ی پنجره پشت پرده گذاشت

10. Raimondo's voice hissed again from behind the curtain.
[ترجمه ترگمان]صدای Raimondo دوباره از پشت پرده شنیده شد
[ترجمه گوگل]صدای رعیموندو دوباره از پشت پرده خندید

11. From behind the curtain the tuning-up sounds, trumpet runs, and flute trills, were becoming more clamorous.
[ترجمه ترگمان]از پشت پرده صداهای گوش خراش، شیپور، و فلوت می نواخت که به clamorous تبدیل می شد
[ترجمه گوگل]از پشت پرده، صداهای تنظیم، صدای ترومپت، و تله های فلوت، بیشتر شکننده می شدند

12. The morning star has withdrawn behind the curtain of light to wait for its chance to shine again tomorrow.
[ترجمه ترگمان]ستاره صبح پشت پرده نور عقب نشینی کرده است تا منتظر بماند تا فردا دوباره بدرخشد
[ترجمه گوگل]ستاره صبح پشت پرده نور بیرون می آید تا منتظر فرصتی دوباره برای فردا باشد

13. I take the bed by the wall, behind the curtain.
[ترجمه ترگمان]تخت را به دیوار تکیه می دهم، پشت پرده
[ترجمه گوگل]من رختخواب را کنار دیوار، پشت پرده میگذارم

14. The acroBat rushed out from Behind the curtain By turning somersaults.
[ترجمه ترگمان]The از پشت پرده بیرون دوید و از پشت پرده معلق زد
[ترجمه گوگل]acroBat از پشت پرده بیرون زد


کلمات دیگر: