اسکات فیتز جرالد (رمان نویس امریکایی)، ادوارد فیتز جرالد (شاعر انگلیسی و مترجم رباعیات خیام)
fitzgerald
اسکات فیتز جرالد (رمان نویس امریکایی)، ادوارد فیتز جرالد (شاعر انگلیسی و مترجم رباعیات خیام)
انگلیسی به فارسی
اسکات فیتز جرالد (رماننویس آمریکایی)
ادوارد فیتز جرالد (شاعر انگلیسی و مترجم رباعیات خیام)
انگلیسی به انگلیسی
• family name; male first name; f. scott fitzgerald (1896-1940), united states novelist, author of "the great gatsby"; ella fitzgerald (1918-1996), usa jazz singer
جملات نمونه
1. Fitzgerald was named to the committee by the chairman.
[ترجمه ترگمان]فیتزجرالد به ریاست این کمیته منصوب شد
[ترجمه گوگل]فیتزجرالد به عنوان رئیس کمیته انتخاب شد
[ترجمه گوگل]فیتزجرالد به عنوان رئیس کمیته انتخاب شد
2. Fitzgerald is keen to emulate Martin's record of three successive world titles.
[ترجمه ترگمان]فیتزجرالد مایل به تقلید از سابقه سه عنوان بعدی جهان است
[ترجمه گوگل]فیتزجرالد مشتاق است که رکورد مارتین را در سه بازی متوالی جهان تقلید کند
[ترجمه گوگل]فیتزجرالد مشتاق است که رکورد مارتین را در سه بازی متوالی جهان تقلید کند
3. Jazz legend, Ella Fitzgerald, once sang in this bar.
[ترجمه ترگمان]، \"جز افسانه ای،\" الا فیتزجرالد \"، یه بار تو این بار خونده شد\"
[ترجمه گوگل]افسانه جاز، الا فیتز جرالد، یک بار در این نوار آواز خواند
[ترجمه گوگل]افسانه جاز، الا فیتز جرالد، یک بار در این نوار آواز خواند
4. John Fitzgerald Kennedy was often known by his initials JFK.
[ترجمه ترگمان]جان فیتزجرالد \"،\" جان اف اف اف اف اف اف اف اف اف اف کندی \"شناخته میشه\"
[ترجمه گوگل]جان فیتزجرالد کندی اغلب با نام JFK خود شناخته می شود
[ترجمه گوگل]جان فیتزجرالد کندی اغلب با نام JFK خود شناخته می شود
5. Justice Fitzgerald included a 120-page discussion paper as an attachment to the annual report.
[ترجمه ترگمان]قاضی فیتزجرالد یک مقاله بحث ۱۲۰ صفحه ای را به عنوان ضمیمه گزارش سالانه شامل می شود
[ترجمه گوگل]عدالت فیتزجرالد شامل یک مقاله بحث 120 صفحه ای به عنوان یک پیوست به گزارش سالیانه بود
[ترجمه گوگل]عدالت فیتزجرالد شامل یک مقاله بحث 120 صفحه ای به عنوان یک پیوست به گزارش سالیانه بود
6. Bing Crosby and Barry Fitzgerald got me drunk and stole my wallet.
[ترجمه ترگمان]بینگ کرازبی \"و\" بری فیتزجرالد \"منو مست کرده\" و کیف پولم رو دزدیده
[ترجمه گوگل]بیگ کروزبی و بری فیتزجرالد مرا مستی کردند و کیف پول من را سرقت کردند
[ترجمه گوگل]بیگ کروزبی و بری فیتزجرالد مرا مستی کردند و کیف پول من را سرقت کردند
7. Mr Fitzgerald immediately lodged an appeal.
[ترجمه ترگمان]آقای فیتزجرالد بلافاصله درخواست استیناف داد
[ترجمه گوگل]آقای فیتزجرالد بلافاصله درخواست تجدید نظر کرد
[ترجمه گوگل]آقای فیتزجرالد بلافاصله درخواست تجدید نظر کرد
8. Mr Fitzgerald declined to discuss his reasons for leaving McCann.
[ترجمه ترگمان]آقای فیتزجرالد از بحث در مورد دلایل خود برای ترک McCann خودداری کرد
[ترجمه گوگل]آقای فیتزجرالد از بحث درباره دلایل خود برای ترک McCann سخن گفت
[ترجمه گوگل]آقای فیتزجرالد از بحث درباره دلایل خود برای ترک McCann سخن گفت
9. Was Fitzgerald irritated with way the world's financial markets were flocking into the new dotcom businesses?
[ترجمه ترگمان]آیا فیتزجرالد از این که بازارهای مالی جهان به کسب و کاره ای dotcom جدید هجوم می آوردند خشمگین بود؟
[ترجمه گوگل]فیتز جرالد با راه تحریک شده بود که بازارهای مالی جهان به شرکت های جدید dotcom چسبیده اند؟
[ترجمه گوگل]فیتز جرالد با راه تحریک شده بود که بازارهای مالی جهان به شرکت های جدید dotcom چسبیده اند؟
10. The Fitzgerald family went together to early Mass and as they walked home everything seemed normal.
[ترجمه ترگمان]خانواده فیتزجرالد با هم به مراسم نماز کلیسا رفتند و وقتی وارد خانه شدند همه چیز عادی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]خانواده فیتزجرالد با هم به زودیاک رفتند و در حالی که به خانه می رفتند، همه چیز طبیعی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]خانواده فیتزجرالد با هم به زودیاک رفتند و در حالی که به خانه می رفتند، همه چیز طبیعی به نظر می رسید
11. It's clear that Fitzgerald enjoys an absolute authority, but prefers to see what happens when she reins it in.
[ترجمه ترگمان]روشن است که فیتزجرالد از یک قدرت مطلق برخوردار است، اما ترجیح می دهد ببیند چه اتفاقی می افتد وقتی که افسار را به دست می گیرد
[ترجمه گوگل]واضح است که فیتز جرالد اقتدار مطلق را در اختیار دارد، اما ترجیح می دهد ببیند چه اتفاقی می افتد وقتی که او آن را به سر می برد
[ترجمه گوگل]واضح است که فیتز جرالد اقتدار مطلق را در اختیار دارد، اما ترجیح می دهد ببیند چه اتفاقی می افتد وقتی که او آن را به سر می برد
12. FitzGerald flatly rejects this claim, but on this point her argument strikes me as thin.
[ترجمه ترگمان]FitzGerald با صراحت این ادعا را رد می کند، اما در این مورد بحث او مرا ضعیف می کند
[ترجمه گوگل]فیتزجرالد این ادعا را به درستی رد می کند، اما در این مورد استدلال او به من نازک می شود
[ترجمه گوگل]فیتزجرالد این ادعا را به درستی رد می کند، اما در این مورد استدلال او به من نازک می شود
13. Ella Fitzgerald regularly collaborated with some of the greatest musicians in jazz.
[ترجمه ترگمان]الا فیتزجرالد به طور مرتب با برخی از بزرگ ترین موسیقیدانان در جاز هم کاری می کند
[ترجمه گوگل]الا فیتزجرالد به طور منظم با برخی از بزرگترین نوازندگان در جاز مشارکت داشت
[ترجمه گوگل]الا فیتزجرالد به طور منظم با برخی از بزرگترین نوازندگان در جاز مشارکت داشت
14. Neil Fitzgerald profiles the Virgin man turned health boss and now head of Oftel.
[ترجمه ترگمان]- نیل فیتزجرالد، مرد باکره، رئیس بهداشت و حالا رئیس Oftel را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نیل فیتزجرالد، پروفسور مرد ویرجین، سرپرست بهداشت و رئیس اوتتل را تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]نیل فیتزجرالد، پروفسور مرد ویرجین، سرپرست بهداشت و رئیس اوتتل را تبدیل کرد
کلمات دیگر: