حق ورود، پول ورود
entrance fee
حق ورود، پول ورود
انگلیسی به فارسی
حق ورود، پول ورود
مبلغ ورودی
انگلیسی به انگلیسی
• payment made to gain admission into an establishment or place
an entrance fee is a sum of money which you pay before you enter a cinema, museum, etc, or which you have to pay in order to join an organization.
an entrance fee is a sum of money which you pay before you enter a cinema, museum, etc, or which you have to pay in order to join an organization.
جملات نمونه
1. How much is the entrance fee?
[ترجمه ترگمان]دست مزد ورودی چقدره؟
[ترجمه گوگل]هزینه ورودی چقدر است؟
[ترجمه گوگل]هزینه ورودی چقدر است؟
2. The gallery charges an entrance fee.
[ترجمه ترگمان] توی گالری - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]گالری هزینه ی ورودی را پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]گالری هزینه ی ورودی را پرداخت می کند
3. There's a stiff £6 entrance fee to the exhibition.
[ترجمه ترگمان]یک هزینه ورودی با ۶ پوند برای این نمایشگاه وجود دارد
[ترجمه گوگل]هزینۀ ورودی 6 پوند به نمایشگاه وجود دارد
[ترجمه گوگل]هزینۀ ورودی 6 پوند به نمایشگاه وجود دارد
4. The entrance fee is six pounds, two pounds for the unwaged.
[ترجمه ترگمان]هزینه ورودی شش پوند و دو پوند برای the است
[ترجمه گوگل]هزینه ورودی شش پوند، دو پوند برای غیرقانونی است
[ترجمه گوگل]هزینه ورودی شش پوند، دو پوند برای غیرقانونی است
5. There is no entrance fee to the gallery.
[ترجمه ترگمان]هیچ راه ورود به گالری نیست
[ترجمه گوگل]هیچ هزینه ورودی به گالری وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ هزینه ورودی به گالری وجود ندارد
6. Unwaged members pay a lower entrance fee.
[ترجمه ترگمان]اعضای Unwaged هزینه ورودی پایین را پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل]اعضای غیرقانونی پرداخت هزینه ورود به سایت را پایین می آورند
[ترجمه گوگل]اعضای غیرقانونی پرداخت هزینه ورود به سایت را پایین می آورند
7. The entrance fee was another 15 dollars but this is nothing to Nikitenko.
[ترجمه ترگمان]هزینه ورودی ۱۵ دلار دیگر بود، اما این برای Nikitenko چیزی نیست
[ترجمه گوگل]هزینه ورود به اینترنت 15 دلار دیگر بود، اما این به Nikitenko چیزی نمی دهد
[ترجمه گوگل]هزینه ورود به اینترنت 15 دلار دیگر بود، اما این به Nikitenko چیزی نمی دهد
8. Of them, 186 collect an entrance fee.
[ترجمه ترگمان] در مورد اونا، می تونی یه دست مزد ورودی بگیری
[ترجمه گوگل]از آنها، 186 هزینه ورودی را جمع آوری می کنند
[ترجمه گوگل]از آنها، 186 هزینه ورودی را جمع آوری می کنند
9. All except the 25 pence of the £ 25 entrance fee goes to the rider coming second.
[ترجمه ترگمان]همه چیز به جز ۲۵ پنس قیمت ورودی ۲۵ پوندی به سوارکار دوم می رود
[ترجمه گوگل]همه به جز 25 پوند از هزینه ورود به سیستم 25 پوند به سوار بعدی دوم می رود
[ترجمه گوگل]همه به جز 25 پوند از هزینه ورود به سیستم 25 پوند به سوار بعدی دوم می رود
10. For example, the entrance fee at Yosemite is now $
[ترجمه ترگمان]برای مثال، هزینه ورودی در Yosemite اکنون $ است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، هزینه ورود به یوسمیتی در حال حاضر $ است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، هزینه ورود به یوسمیتی در حال حاضر $ است
11. We not only pay an entrance fee to access these facilities, we also pay a community charge for local amenities.
[ترجمه ترگمان]ما نه تنها هزینه ورودی برای دسترسی به این تسهیلات پرداخت می کنیم، همچنین هزینه اجتماعی برای امکانات رفاهی محلی پرداخت می کنیم
[ترجمه گوگل]ما نه تنها هزینه ورود به سایت را برای دسترسی به این امکانات پرداخت می کنیم، بلکه هزینه ی هزینه ی محلی برای امکانات محلی نیز پرداخت می کنیم
[ترجمه گوگل]ما نه تنها هزینه ورود به سایت را برای دسترسی به این امکانات پرداخت می کنیم، بلکه هزینه ی هزینه ی محلی برای امکانات محلی نیز پرداخت می کنیم
12. State parks charge a small entrance fee.
[ترجمه ترگمان]پارک های دولتی هزینه ورودی کوچکی دارند
[ترجمه گوگل]پارک های دولتی یک هزینه ورودی کوچک را می پردازند
[ترجمه گوگل]پارک های دولتی یک هزینه ورودی کوچک را می پردازند
13. Peter: How much is the entrance fee?
[ترجمه ترگمان]دست مزد ورودی چقدره؟
[ترجمه گوگل]پیتر: هزینه ورودی چقدر است؟
[ترجمه گوگل]پیتر: هزینه ورودی چقدر است؟
14. Should Urban Parks Charge Entrance Fee?
[ترجمه ترگمان]نظرت راجع به حرف زدن با \"ج - - ه\"؟
[ترجمه گوگل]آیا پارک های شهری باید هزینه ورود را پرداخت کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا پارک های شهری باید هزینه ورود را پرداخت کنند؟
پیشنهاد کاربران
entrance fee ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: ورودی 1
تعریف: مبلغی که برای ورود به جایی پرداخت میشود
واژه مصوب: ورودی 1
تعریف: مبلغی که برای ورود به جایی پرداخت میشود
کلمات دیگر: