کلمه جو
صفحه اصلی

flag waving


تظاهر به میهن پرستی، (تحریک عواطف میهن دوستانه از راه پرچم افرازی و گردهمایی و رژه) تعصب انگیزی، میهن پرستی بحد افراط وجنون، اهتزاز پرچم

انگلیسی به فارسی

پرچم تکان دادن، میهن پرستی بحد افراط وجنون، اهتزاز پرچم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: excessive or ostentatious display of or appeal to patriotism.

• flag-waving is the expression of patriotic feelings in an excessively loud or exaggerated way.

جملات نمونه

1. The flag waved in the breeze.
[ترجمه ترگمان]پرچم در باد تکان می خورد
[ترجمه گوگل]پرچم در نسیم باد شده است

2. The red flags waved about in the winds.
[ترجمه ترگمان]پرچم های قرمز در جهت باد تکان می خوردند
[ترجمه گوگل]پرچم های قرمز در باد در حال حرکت بودند

3. The flag waved proudly in the breeze.
[ترجمه ترگمان]پرچم در نسیم تکان می خورد
[ترجمه گوگل]پرچم با افتخار بر روی نسیم خیره شد

4. A Confederate flag waves in the breeze and a Rottweiler named Cocoa Puff stands guard on the front porch.
[ترجمه ترگمان]یک موج پرچم کنفدراسیون در باد و a که به نام کاکل شکلاتی نامیده می شود در ایوان جلویی نگهبانی می دهد
[ترجمه گوگل]یک امواج پرچم کنفدراسیون در نسیم و یک روتوییلر به نام کاکائو پف در محافظ جلو نگه می دارد

5. A car cruised by with a flag waving out the window.
[ترجمه ترگمان]یک ماشین با پرچمی که از پنجره تکان می خورد، به راه افتاد
[ترجمه گوگل]یک ماشین با پرچم که از پنجره بیرون می آید پرواز می کند

6. A giant multicoloured flag waved in the midday sun.
[ترجمه ترگمان]یک پرچم سرخ رنگی در آفتاب وسط روز تکان می خورد
[ترجمه گوگل]یک پرچم رنگارنگ غول پیکر در خورشید در ظهر به زمین افتاد

7. The soldiers were lined up in the square again, flags waved[Sentence dictionary], the band played the welcoming march.
[ترجمه ترگمان]سربازان دوباره در میدان صف کشیده بودند، پرچم ها را تکان می دادند [ فرهنگ لغت حکم ]، گروه راهپیمایی خوشامد گویی را اجرا می کرد
[ترجمه گوگل]سربازان دوباره در میدان بودند، پرچم ها با استفاده از [Dictionary dictionary] سخنرانی کردند، گروه راهپیمایی استقبال کردند

8. They moved by companies past the President, bands playing national aIrs, the drums beating, and the flags waving.
[ترجمه ترگمان]آن ها با عبور از کنار رئیس جمهور، نوارها در حال نواختن سرود ملی، طبل ها و پرچم هایی که در حال تکان دادن بودند، حرکت کردند
[ترجمه گوگل]آنها توسط شرکت های پیش از رئیس جمهور نقل مکان کردند، گروه های بازیگری ملی، ضربات درامزها و پرچم های تکان دهنده

9. A man with a flag waved them down.
[ترجمه ترگمان]مردی با پرچم آن ها را تکان داد
[ترجمه گوگل]یک مرد با پرچم آنها را پایین کشید

10. Flags waved in the breeze.
[ترجمه ترگمان]پرچم ها را در نسیم تکان می دادند
[ترجمه گوگل]پرچم ها در نسیم فریاد زدند

11. Its front page depicted Johnson's Olympic flag waving antics with the headline "Don't drop the baton Boris!"
[ترجمه ترگمان]صفحه اول آن، پرچم المپیک جانسون را به تصویر می کشد که حرکات antics را با تی تر \"Don't the بوریس\" رها می کند \"
[ترجمه گوگل]صفحه اصلی آن نشانگر پرچم المپیک جانسون است که عکاسی با عنوان «آیا باتوم بوریس را رها نکنید!»

12. A corollary of that is I hate flag waving.
[ترجمه ترگمان]نتیجه منطقی این است که من از پرچم متنفرم
[ترجمه گوگل]یک نتیجه از آن است که من نفرت پرچم پیچیده است

13. Many Australians are uncomfortable about therise in flag waving over recent years.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از استرالیایی ها در مورد therise در اهتزاز پرچم در سال های اخیر ناراحت هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از استرالیایی ها در مورد سالم بودن در پرچم وحشت زده ناراحت هستند

14. British flag waving in the colonies, whether the eastern hemisphere and the western hemisphere above can be sun shines.
[ترجمه ترگمان]پرچم بریتانیا که در مستعمرات تکان می خورد، چه نیم کره شرقی و نیم کره غربی بالای آن می تواند خورشید باشد
[ترجمه گوگل]پرچم بریتانیایی که در مستعمرات پر زرق و برق دارد، می تواند خورشید را ببیند، آیا نیمکره شرقی و نیمکره غربی بالا می تواند باشد

15. Gelmelzwaaiers Flag waving Group consists of 14 standard bearers and a drummer who accompanies the guild.
[ترجمه ترگمان]گروه waving پرچم متشکل از ۱۴ نفر از حمل کننده های استاندارد و یک طبال است که صنف را همراهی می کند
[ترجمه گوگل]Gelmelzwaaiers گروه پرچم پیچ و خم شامل 14 حامی استاندارد و یک درامر است که همراه این گروه است


کلمات دیگر: