پیوسته، لاینقطع
ceaselessly
پیوسته، لاینقطع
انگلیسی به انگلیسی
• continually, incessantly, without stopping
جملات نمونه
1. ahmad talked ceaselessly
احمد مدام حرف می زد.
2. she was questing ceaselessly for information
لاینقطع دنبال اطلاعات می گشت.
3. The men worked ceaselessly through the night.
[ترجمه ترگمان]مردها تا شب بی وقفه کار می کردند
[ترجمه گوگل]این مردان بی وقفه در طول شب کار می کردند
[ترجمه گوگل]این مردان بی وقفه در طول شب کار می کردند
4. The characters complain ceaselessly about food queues, prices and corruption.
[ترجمه ترگمان]شخصیت ها به طور دایم در مورد صف های مواد غذایی، قیمت ها و فساد شکایت دارند
[ترجمه گوگل]شخصیت ها در مورد صف های غذایی، قیمت ها و فساد به طور ناگهانی شکایت دارند
[ترجمه گوگل]شخصیت ها در مورد صف های غذایی، قیمت ها و فساد به طور ناگهانی شکایت دارند
5. The wounded man moaned ceaselessly.
[ترجمه ترگمان]مرد زخمی بدون وقفه ناله می کرد
[ترجمه گوگل]مرد زخمی بی وقفه بی حرکت شد
[ترجمه گوگل]مرد زخمی بی وقفه بی حرکت شد
6. Louisa Twining campaigned ceaselessly for trained nurses and matrons.
[ترجمه ترگمان]لوئی زا Twining را برای پرستاران و زنان trained تبلیغ می کرد
[ترجمه گوگل]لوئیزا جینینینگ برای پرستاران و مادران آموزش دیده تلاش بی وقفه انجام داد
[ترجمه گوگل]لوئیزا جینینینگ برای پرستاران و مادران آموزش دیده تلاش بی وقفه انجام داد
7. He complained almost ceaselessly of postprandial nausea.
[ترجمه ترگمان]تقریبا بی وقفه از حالت تهوع اور postprandial شکایت داشت
[ترجمه گوگل]او تقریبا بلافاصله از حالت تهوع پس از قاعدگی شکایت کرد
[ترجمه گوگل]او تقریبا بلافاصله از حالت تهوع پس از قاعدگی شکایت کرد
8. It creates new joinable threads ceaselessly until failure happens.
[ترجمه ترگمان]این کار باعث ایجاد رشته های عصبی جدید و مداوم تا زمانی که شکست رخ می دهد، ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]این موضوع به طور ناگهانی ایجاد می شود تا شکست اتفاق بیفتد
[ترجمه گوگل]این موضوع به طور ناگهانی ایجاد می شود تا شکست اتفاق بیفتد
9. Therefore, we should ceaselessly explore the approaches of the multi-ways and technicalization of the ideology and political education in China's institutions of higher learning.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما باید بی وقفه رویکردهای چند جانبه و technicalization ایدئولوژی و آموزش سیاسی را در موسسات آموزش عالی در چین مورد بررسی قرار دهیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما باید بطور بی وقفه رویکردهای چند راهه و فنی سازی ایدئولوژی و آموزش سیاسی در موسسات آموزش عالی چین را بررسی کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما باید بطور بی وقفه رویکردهای چند راهه و فنی سازی ایدئولوژی و آموزش سیاسی در موسسات آموزش عالی چین را بررسی کنیم
10. The ceaselessly forward - surging thousand - year old Canal has fostered people residing along riverbank.
[ترجمه ترگمان]The که به سمت جلو سرازیر می شوند، مردم ساکن در ساحل رودخانه را پرورش می دهد
[ترجمه گوگل]کانال هزار ساله ای که به طور مداوم به جلو حرکت می کند، افرادی را که در کنار رودخانه زندگی می کنند، پرورش داده اند
[ترجمه گوگل]کانال هزار ساله ای که به طور مداوم به جلو حرکت می کند، افرادی را که در کنار رودخانه زندگی می کنند، پرورش داده اند
11. River water ceaselessly in afflux cabin, passengers are panic - stricken.
[ترجمه ترگمان]آب رودخانه بدون وقفه در کابین afflux، مسافران دچار وحشت می شوند
[ترجمه گوگل]آب رودخانه به طور بی وقفه در کابین هواپیما، مسافران وحشت زده می شوند
[ترجمه گوگل]آب رودخانه به طور بی وقفه در کابین هواپیما، مسافران وحشت زده می شوند
12. He put down the paper and watched the beads of rain race down the glass, one into another, ceaselessly.
[ترجمه ترگمان]کاغذ را روی میز گذاشت و قطرات درشت باران را که پی درپی در شیشه بود تماشا می کرد
[ترجمه گوگل]او کاغذ را گذاشت و دانه های باران باران را از شیشه بیرون کشید، یکی به دیگری، بی وقفه
[ترجمه گوگل]او کاغذ را گذاشت و دانه های باران باران را از شیشه بیرون کشید، یکی به دیگری، بی وقفه
13. It remained the chief subject of the editorial pages, dissected and analyzed ceaselessly.
[ترجمه ترگمان]این موضوع، موضوع اصلی صفحات سرمقاله، کالبد شکافی و بررسی مکرر آن بود
[ترجمه گوگل]این موضوع اصلی مقاله صفحات سرمقاله باقی ماند و بی وقفه تجزیه و تحلیل شد
[ترجمه گوگل]این موضوع اصلی مقاله صفحات سرمقاله باقی ماند و بی وقفه تجزیه و تحلیل شد
14. As a result, no port would offer the boat shelter, and it ceaselessly traverses the Cape, seeking safe harbour.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه هیچ بندر پناه گاه قایق را عرضه نخواهد کرد و در جستجوی بندرگاه امن، آن را طی می کند
[ترجمه گوگل]در نتیجه هیچ بندر پناهگاه قایق را ارائه نخواهد کرد و به طور ناگهانی به کیپ می پردازد و به دنبال بندر امن است
[ترجمه گوگل]در نتیجه هیچ بندر پناهگاه قایق را ارائه نخواهد کرد و به طور ناگهانی به کیپ می پردازد و به دنبال بندر امن است
پیشنهاد کاربران
بی وقفه
بی وقفه، مدام
کلمات دیگر: