کلمه جو
صفحه اصلی

psaltery


معنی : قانون یاسنتور انگشتی یا مضرابی
معانی دیگر : (ساز زهی - سده های 12 تا 15) پسالتری، پسالتریون، رباب، psaltry : مو، سرود

انگلیسی به فارسی

( psaltry =) (موسیقی) قانون یاسنتور انگشتی یامضرابی،سرود


سحر و جادو، قانون یاسنتور انگشتی یا مضرابی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: psalteries, psaltries
• : تعریف: a zitherlike musical instrument of the Middle Ages and Renaissance that has a flat trapezoidal body and numerous strings that are plucked with either the fingers or a plectrum.

• ancient stringed musical instrument that is played with the hands

مترادف و متضاد

قانون یا سنتور انگشتی یا مضرابی (اسم)
psaltery

جملات نمونه

1. Awake, psaltery and harp : I myself will awake early.
[ترجمه ترگمان]بیدار، بیدار، چنگ و چنگ؛ خودم زود بیدار خواهم شد
[ترجمه گوگل]بیدار، سحر و جادو و صدای بلند من خودم بیدار خواهم شد

2. I will also praise thee with the psaltery, even thy truth, O my God: unto thee will I sing with the harp, O thou Holy One of Israel.
[ترجمه ترگمان]من نیز ترا با the و حتی حقیقت خود ستایش خواهم کرد: ای خدای من، من با هارپ آواز خواهم خواند
[ترجمه گوگل]من نیز با سحر و جادو، حتی حقیقت تو را ستایش خواهم کرد، ای خدای من، با ارباب آواز بخوان، ای کاش مقدس اسرائیل

3. The psaltery is a familiar musical instrument of the religious music in the Middle Ages.
[ترجمه ترگمان]The یک ابزار موسیقی آشنا در قرون وسطی است
[ترجمه گوگل]سحر و جادو ابزار موسیقی معروف موسیقی مذهبی در قرون وسطی است

4. Awake up, my glory; awake, psaltery and harp: I myself will awake early.
[ترجمه ترگمان]بیدار شو، شکوه من؛ بیدار، بیدار، چنگ و چنگ: خودم را زود بیدار خواهم کرد
[ترجمه گوگل]ببخشید، جلال من؛ بیدار، سحر و جادو و صدای بلند من خودم بیدار خواهد شد

5. I will sing a new song unto thee, O God: upon a psaltery and an instrument of ten strings will I sing praises unto thee.
[ترجمه ترگمان]من یک ترانه جدید برای تو خواهم خواند: ای خدا: بر روی یک psaltery و یک ساز ده تا از آن شما را ستایش خواهم کرد
[ترجمه گوگل]من یک ترانه جدید برای تو خواهم نوشت، ای خداوند بر روح القدس و وسیله ای از ده رشته، به تو می خوانم

6. Let them praise his name in choir: let them sing to him with the timbrel and the psaltery.
[ترجمه ترگمان]بگذار اسم خودش را در گروه کر تعریف کند: بگذار با him و psaltery آواز بخوانند
[ترجمه گوگل]اجازه دهید آنها را به نام کور بخوانند تا بگذارند او را با تامبلر و پرستو بخوانند

7. Praise the LORD with harp: sing unto him with the psaltery and an instrument of ten strings.
[ترجمه ترگمان]درود بر خدا را شکر: با the و وسیله ای برای ده رشته آواز بخوان
[ترجمه گوگل]خدا را شکر با صدای بلند می خوانید به او با سحر و جادو و ابزار ده رشته

8. Praise him with the sound of the trumpet: praise him with the psaltery and harp.
[ترجمه ترگمان]او را با صدای شیپور ستایش کنید: او را با psaltery و چنگ ستایش کنید
[ترجمه گوگل]او را با صدای تراموا تقدیم می کنم او را با سحر و جادو و ستارگان ستایش می کنم


کلمات دیگر: