کلمه جو
صفحه اصلی

go through fire and water


سختی بسیار کشیدن، سرد و گرم روزگار چشیدن

انگلیسی به انگلیسی

• go through difficult and dangerous situations

جملات نمونه

1. They were always ready to go through fire and water for the sake of the friends.
[ترجمه ترگمان]همیشه آماده بودند که آتش و آب را به خاطر دوستان خود از میان آتش بیرون بکشند
[ترجمه گوگل]آنها همیشه از طریق آتش و آب به خاطر دوستان خود آماده بودند

2. He'd go through fire and water for her.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر او از میان آتش و آب رد شده بود
[ترجمه گوگل]او برای او به آتش و آب می رود

3. This man would go through fire and water to serve his friend.
[ترجمه ترگمان]این مرد از میان آتش و آب بیرون می آمد تا به دوستش خدمت کند
[ترجمه گوگل]این مرد از طریق آتش و آب به خدمت دوست خود می رود

4. They would go through fire and water to serve the people.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای خدمت به مردم از میان آتش و آب عبور می کردند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق آتش و آب برای خدمت به مردم می روند

5. Jim worships Mary; he would go through fire and water for her.
[ترجمه ترگمان]جیم مری را می پرستد و از میان آتش و آب به سوی او می رود
[ترجمه گوگل]جیم پرستش ماری؛ او از طریق آتش و آب برای او می رود

6. I wouldn't hesitate to go through fire and water for the just cause.
[ترجمه ترگمان]من برای ایجاد آتش و آب برای هدف تردید نمی کردم
[ترجمه گوگل]من نمی ترسم از طریق آتش و آب به دلیل درست انجام شود

7. The loyal soldiers were ready to go through fire and water for their king.
[ترجمه ترگمان]سربازان باوفا آماده رفتن از آتش و آب برای شاه بودند
[ترجمه گوگل]سربازان وفادار آماده بودند که از طریق آتش و آب به پادشاه خود بروند

8. He would go through fire and water for his country.
[ترجمه ترگمان]او برای کشورش از میان آتش و آب عبور می کرد
[ترجمه گوگل]او برای کشورش از طریق آتش و آب می رود

9. He wouldn't hesitate to go through fire and water or even to die the cruelest death.
[ترجمه ترگمان]او تردید نمی کرد که به درون آتش و آب برود و یا حتی در حد مرگ بمیرد
[ترجمه گوگل]او دریغ نکرد که از طریق آتش و آب و یا حتی مرگ بی رحمانه مرگ را بگذراند

10. He said he would go through fire and water for me.
[ترجمه ترگمان]او گفت که از آتش و آب برای من عبور خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او گفت که از طریق آتش و آب برای من می رود

11. Labour leaders in Paris told me that they shed tears of joy in his presence, and that their comrades would go through fire and water to help him to realize his noble schemes.
[ترجمه ترگمان]رهبران کارگری در پاریس به من گفتند که در حضور او اشک شادی می ریزند و رفقایش از میان آتش و آب می گذرند تا به او کمک کنند تا نقشه های بزرگوارانه خود را درک کنند
[ترجمه گوگل]رهبران کار در پاریس به من گفتند که در حضور او اشک شادمانی را می پرورانند و رفقایشان از طریق آتش و آب می روند تا به او کمک کنند تا طرح های شریفش را تحقق بخشند

12. Why are we surprised that we have been asked to go through fire and water?
[ترجمه ترگمان]چرا تعجب می کنیم که از ما خواسته شده است که از میان آتش و آب عبور کنیم؟
[ترجمه گوگل]چرا ما شگفت زده کردیم که ما از طریق آتش و آب خواسته شده ایم؟


کلمات دیگر: