کلمه جو
صفحه اصلی

celeriac


(گیاه شناسی) کرفس بیابانی (apium graveolens از گونه ی rapaceum ـ ریشه ی شلغم مانند و خوراکی دارد)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) کرفس بیابانی (Apium graveolens از گونه‌ی rapaceum ـ ریشه‌ی شلغم مانند و خوراکی دارد)


سلجوقی


انگلیسی به انگلیسی

• celery root, type of celery having an edible root that looks like an asymmetrically shaped turnip

جملات نمونه

1. Celeriac: tastes like a sweet and nutty celery, it's rich in calcium and delicious grated raw in salads.
[ترجمه ترگمان]celeriac: مزه مانند کرفس شیرین و معطر، غنی از کلسیم و خام رنده شده در سالاد است
[ترجمه گوگل]سل سرخ طعم مانند یک کرفس شیرین و نادری، غنی از کلسیم و خوشمزه رنده شده خام در سالاد است

2. When the top of the celeriac cake is brown, remove it from the oven. Turn off the oven. Test the cake with a sharp knife, the potato and celeriac should be soft and cut easily.
[ترجمه ترگمان]وقتی که قسمت بالای کیک به رنگ قهوه ای است، آن را از تنور بیرون کنید اجاق را خاموش کنید کیک را با یک چاقوی تیز امتحان کنید، سیب زمینی و celeriac باید نرم باشند و به راحتی برش داشته باشند
[ترجمه گوگل]هنگامیکه بالای کیک سلجوقی قهوه ای است، آن را از اجاق بریزید فر را خاموش کنید تست کیک با یک چاقوی تیز، سیب زمینی و سلجوقی باید نرم و راحت بریده شود

3. Arrange it on top of the celeriac cake. Cover with sherry sauce.
[ترجمه ترگمان]آن را روی کیک celeriac مرتب کنید سس شراب شری
[ترجمه گوگل]آن را در بالای کیک سلجوقی مرتب کنید پوشش سس چریش

4. Carrots, turnips, salad beetroot, salsify, celeriac, radishes and similar edible roots, fresh or chilled.
[ترجمه ترگمان]Carrots، شلغم، سالاد، تربچه، تربچه، تربچه، تربچه، و یا ریشه های خوراکی مشابه، تازه و یا یخ کرده بودند
[ترجمه گوگل]هویج، برنج، سالاد، چغندرقند، سل سرخ، تربچه و ریشه های خوراکی مشابه، تازه یا سرد

5. Other instruments include celeriac bongos, eggplant cymbals and pumpkin drums.
[ترجمه ترگمان]سایر ابزارها شامل celeriac bongos، eggplant سنج و بشکه ها هستند
[ترجمه گوگل]ابزارهای دیگر عبارتند از سیب زمینی سرخ مایل به قرمز، سنجهای بادمجان و درام های کدو تنبل

6. Various celeriac explants were in vitro cultured on MSO media added different ingredients in order to induce high quality somatic embryos suitable for making artificial seeds.
[ترجمه ترگمان]explants مختلف explants در محیط آزمایشگاه تولید شده در محیط های MSO مواد مختلفی را به منظور ایجاد جنین با کیفیت بالا مناسب برای ساخت دانه های مصنوعی اضافه کردند
[ترجمه گوگل]اسهال های مختلف سلولز در محیط کشت در محیط کشت MSO تهیه شده و مواد غذایی مختلف را به منظور تولید جنین های باکامال سمی مناسب برای تولید دانه های مصنوعی افزودند

7. Apples work well with the earthy flavours of beetroot, celeriac and parsnip and are a good, tart foil to the richness of smoked fish.
[ترجمه ترگمان]سیب با عطر زمینی beetroot، celeriac و parsnip به خوبی کار می کند و یک تکه کیک خوش مزه و شیرینی به غنای ماهی دودی است
[ترجمه گوگل]سیب به خوبی با طعم های زمستانه چغندرقند، سلئرئیک و پاستارناک کار می کند و به غنی از ماهی دودی کمک می کند

8. It's oven baked in a white wine and garlic sauce, sprinkled with sea salt, and rested on a celeriac and pontiac mash.
[ترجمه ترگمان]کوره در یک شراب سفید و سس سیر پخته می شود و نمک دریایی روی آن پاشیده می شود و بر روی یک mash celeriac و pontiac قرار دارد
[ترجمه گوگل]این کوره در یک شراب سفید و سس سیر پخته شده و با نمک دریایی آب پز می شود و بر روی یک سلمه مرکبات و پونتیاک پخته می شود

9. First place a layer of potato to cover the bottom of the tin. Season with salt and pepper. And then scatter a few slices of garlic over the potato, followed by a layer of celeriac.
[ترجمه ترگمان]اول، یک لایه از سیب زمینی را قرار دهید تا ته قوطی را بپوشاند فصل با نمک و فلفل و سپس چند تکه از سیر را روی سیب زمینی پخش کنید و سپس یک لایه از celeriac را دنبال کنید
[ترجمه گوگل]ابتدا یک لایه سیب زمینی برای پوشش پایین قلع بگذارید ادویه زدن با نمک و فلفل سپس چند تکه از سیر را بر روی سیب زمینی پراکنده کرده و سپس یک لایه سلجوقی قرار دهید

10. Reports from clinics suggest that Iceland is a hotspot for fish allergy and Switzerland has a higher rate of celeriac allergy than elsewhere.
[ترجمه ترگمان]گزارش ها کلینیک ها حاکی از این است که ایسلند یکی از کانون های خطر برای آلرژی به ماهی است و سوییس نسبت به سایر مناطق دارای نرخ بالاتر of است
[ترجمه گوگل]گزارشات از کلینیک ها نشان می دهد که ایسلند نقاط حساس آلرژی ماهی است و سوئیس دارای میزان بالایی از آلرژی سلجوقی نسبت به نقاط دیگر است


کلمات دیگر: