کلمه جو
صفحه اصلی

at heart


اصلا، اساسا، دربنیاد، درسرشت، قلبا

انگلیسی به فارسی

در قلب


انگلیسی به انگلیسی

• deep down, at bottom

جملات نمونه

1. All men are poets at heart.
[ترجمه ترگمان]همه مردها در قلب شاعر هستند
[ترجمه گوگل]همه مردان شاعران هستند

2. Ade was furious at heart.
[ترجمه ترگمان]ade از ته دل خشمگین بود
[ترجمه گوگل]آد در قلب خشمگین بود

3. Her modesty is all put on; at heart she is very vain.
[ترجمه ترگمان]حجب و حیای او همه چیز است؛ در قلب، او خیلی بی هوده است
[ترجمه گوگل]همه چیز در مورد آن است؛ در قلب او بسیار بیهوده است

4. At heart he is a republican.
[ترجمه ترگمان]در قلب او جمهوری خواه است
[ترجمه گوگل]در قلب او جمهوریخواه است

5. At heart she is a political animal.
[ترجمه ترگمان]در قلب او یک حیوان سیاسی است
[ترجمه گوگل]در قلب او یک حیوان سیاسی است

6. They were sad at heart.
[ترجمه ترگمان]از ته دل اندوهگین بودند
[ترجمه گوگل]آنها در قلب غمگین بودند

7. She left her home reluctantly and sick at heart.
[ترجمه ترگمان]با بی میلی و بیزاری از خانه بیرون رفت
[ترجمه گوگل]او با بی اعتنایی خانه خود را ترک کرد و در قلب بیمار بود

8. He was a very gentle boy at heart.
[ترجمه ترگمان]او پسر بسیار آرامی بود
[ترجمه گوگل]او در قلب پسر بسیار آرام بود

9. I was sick at heart to think that I would never see the place again.
[ترجمه ترگمان]از اینکه فکر می کردم دیگر آن مکان را نخواهم دید حالم به هم می خورد
[ترجمه گوگل]دلم برای دلم تنگ شده بود، فکر می کردم که هرگز جای دیگر را نخواهم دید

10. She is at heart an ardent reformer.
[ترجمه ترگمان]او در قلب یک reformer سوزان است
[ترجمه گوگل]او در قلب یک اصلاح طلب است

11. He's a real softie at heart.
[ترجمه ترگمان]اون توی قلب خیلی مهربونه
[ترجمه گوگل]او یک قلب واقعی است

12. I'm young at heart.
[ترجمه ترگمان]من جوان هستم
[ترجمه گوگل]من جوان هستم در قلب

13. David was sick at heart about having to leave his family behind.
[ترجمه ترگمان]دیوید از اینکه مجبور بود خانواده اش را ترک کند، دلش به حال او سوخت
[ترجمه گوگل]دیوید در قلب بیمار بود که مجبور شد خانواده اش را پشت سر بگذارد

14. I'm a country girl at heart.
[ترجمه ترگمان]من یک دختر کشوری هستم
[ترجمه گوگل]من یک دختر کشوری هستم

پیشنهاد کاربران

اساساً ، در بنیان ، در سرشت ، ذاتاً ، قلباً ، در ذات
به معنی خود واقعی هر کس ، ریشه هر کس

at heart definition: 1 - used to say what someone is really like
in one's real nature, in contrast to how one may appear

در تضاد با چیزی که به نظر میرسد!

برای توصیف شخصیت واقعی افراد بکار میره

basically
innately
actually
در اصل
ذاتاً
فطرتاً
بر خلاف ظاهر
بر خلاف آنچه به نظر میرسد


کلمات دیگر: