سوءظن داشتن
hold against
پیشنهاد کاربران
گردن کسی انداختن
کینه داشتن
چیزی را به عنوان نقطه ضعف برای تو سری زدن و تحقییر کردن استفاده کردن
مورد نکوهش قرار دادن، کسی را برای کاری مذمت کردن، به رخ کسی کشیدن
مقصر دانستن کسی
Hold something against somebody
سرزنش کردن کسی بخاطر رفتار گذشته ش
He made a mistake but I don't hold it against him - we all make mistakes.
سرزنش کردن کسی بخاطر رفتار گذشته ش
He made a mistake but I don't hold it against him - we all make mistakes.
غلبه کردن
کلمات دیگر: