منبع مالی
money supply
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• total methods of payment that are at an economy's disposal
جملات نمونه
1. They see a direct link between the money supply and prices.
[ترجمه ترگمان]آن ها ارتباط مستقیمی بین عرضه پول و قیمت ها می بینند
[ترجمه گوگل]آنها یک پیوند مستقیم بین عرضه پول و قیمت ها را مشاهده می کنند
[ترجمه گوگل]آنها یک پیوند مستقیم بین عرضه پول و قیمت ها را مشاهده می کنند
2. That does not automatically mean, however, that the money supply has been curbed, and there is considerable evidence to the contrary.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این به طور خودکار به این معنا نیست که تامین پول محدود شده است، و شواهد قابل توجهی بر عکس وجود دارد
[ترجمه گوگل]با این وجود، به طور خودکار این بدان معنا نیست که عرضه پول محدود شده است و شواهد قابل توجهی وجود دارد که بر خلاف آن هستند
[ترجمه گوگل]با این وجود، به طور خودکار این بدان معنا نیست که عرضه پول محدود شده است و شواهد قابل توجهی وجود دارد که بر خلاف آن هستند
3. A change in the money supply brings a corresponding change in expenditure.
[ترجمه ترگمان]تغییری در تامین پول باعث تغییر در هزینه ها می شود
[ترجمه گوگل]تغییر در عرضه پول، تغییرات مربوط به هزینه را به همراه می آورد
[ترجمه گوگل]تغییر در عرضه پول، تغییرات مربوط به هزینه را به همراه می آورد
4. Money supply has been swollen by a large capital inflow.
[ترجمه ترگمان]عرضه پول توسط یک ورودی بزرگ به میزان زیادی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]عرضه پول توسط تورم سرمایه بزرگ متورم شده است
[ترجمه گوگل]عرضه پول توسط تورم سرمایه بزرگ متورم شده است
5. There's a close relationship between increased money supply and inflation.
[ترجمه ترگمان]رابطه نزدیکی میان تامین مالی افزایش یافته و تورم وجود دارد
[ترجمه گوگل]رابطه بین افزایش عرضه پول و تورم یک رابطه نزدیک وجود دارد
[ترجمه گوگل]رابطه بین افزایش عرضه پول و تورم یک رابطه نزدیک وجود دارد
6. Price rises have matched rises in the money supply with a lag of two or three months.
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت ها با افزایش دو یا سه ماه در عرضه پول هماهنگ است
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت با افزایش دو یا سه ماه در عرضه پول همراه است
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت با افزایش دو یا سه ماه در عرضه پول همراه است
7. They believed that controlling the money supply would reduce inflation.
[ترجمه ترگمان]آن ها بر این باور بودند که کنترل تامین مالی، تورم را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]آنها معتقد بودند کنترل عرضه پول موجب کاهش تورم خواهد شد
[ترجمه گوگل]آنها معتقد بودند کنترل عرضه پول موجب کاهش تورم خواهد شد
8. All the other measures of money supply only include sterling.
[ترجمه ترگمان]همه معیارهای دیگر تامین مالی فقط شامل استرلینگ هستند
[ترجمه گوگل]تمام ابعاد عرضه پول فقط شامل استرلینگ می باشد
[ترجمه گوگل]تمام ابعاد عرضه پول فقط شامل استرلینگ می باشد
9. Any increase in the money supply, they argue, will simply lead to higher prices and a lower exchange rate.
[ترجمه ترگمان]آن ها استدلال می کنند که هر افزایشی در تامین مالی، به سادگی منجر به قیمت های بالاتر و نرخ ارز کم تر خواهد شد
[ترجمه گوگل]آنها استدلال می کنند، هر گونه افزایش عرضه پول، به سادگی منجر به قیمت های بالاتر و نرخ ارز پایین تر خواهد شد
[ترجمه گوگل]آنها استدلال می کنند، هر گونه افزایش عرضه پول، به سادگی منجر به قیمت های بالاتر و نرخ ارز پایین تر خواهد شد
10. He also warned that a slowdown in money supply growth this summer could threaten the recovery at just the wrong moment.
[ترجمه ترگمان]او همچنین هشدار داد که کاهش در رشد تامین مالی در تابستان امسال می تواند بهبودی را در لحظه اشتباه تهدید کند
[ترجمه گوگل]او همچنین هشدار داد که در تابستان سال جاری رشد اقتصادی در حال کاهش است و می تواند بهبودی را فقط در لحظه نادرست تهدید کند
[ترجمه گوگل]او همچنین هشدار داد که در تابستان سال جاری رشد اقتصادی در حال کاهش است و می تواند بهبودی را فقط در لحظه نادرست تهدید کند
11. In fact money supply grew rapidly and by 1989 inflation was over 8 percent.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت عرضه پول به سرعت افزایش یافت و در سال ۱۹۸۹ تورم بیش از ۸ درصد بود
[ترجمه گوگل]در واقع عرضه پول به سرعت رشد کرد و تا سال 1989 تورم بیش از 8 درصد بود
[ترجمه گوگل]در واقع عرضه پول به سرعت رشد کرد و تا سال 1989 تورم بیش از 8 درصد بود
12. The money supply will thus increase.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه تامین پول افزایش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]عرضه پول به این ترتیب افزایش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]عرضه پول به این ترتیب افزایش خواهد یافت
13. The flow-of-funds equation All these effects on money supply can be summarized using a flow-of-funds equation.
[ترجمه ترگمان]معادله جریان وجوه تمام این اثرات روی تامین پول را می توان با استفاده از یک معادله جریان وجوه خلاصه کرد
[ترجمه گوگل]معادله جریان معامله تمام این اثرات را در عرضه پول می توان با استفاده از یک معادله جریان از منابع خلاصه کرد
[ترجمه گوگل]معادله جریان معامله تمام این اثرات را در عرضه پول می توان با استفاده از یک معادله جریان از منابع خلاصه کرد
14. In the ACCs, the money supply began to accelerate at the beginning of 1970.
[ترجمه ترگمان]در the، عرضه پول در آغاز سال ۱۹۷۰ شروع به شتاب کرد
[ترجمه گوگل]در ACCs، عرضه پول در اوائل 1970 آغاز شد
[ترجمه گوگل]در ACCs، عرضه پول در اوائل 1970 آغاز شد
پیشنهاد کاربران
عرضه پول
عرضه ی پول
ذخیره ارزی
کلمات دیگر: