کلمه جو
صفحه اصلی

doppelganger


(noun) (آلمانی) همزاد، روح مددکار و نگهدار شخص

انگلیسی به فارسی

doppelganger


انگلیسی به انگلیسی

• double, counterpart of a person (from german)

جملات نمونه

1. Their debut album Doppelganger, which was written and recorded in just three months, is out on Monday.
[ترجمه ترگمان]اولین آلبوم آن ها Doppelganger، که در عرض سه ماه نوشته و ضبط شد، دوشنبه است
[ترجمه گوگل]اولین آلبوم 'Doppelganger' که در سه ماه نوشته شده و ضبط شده است، روز دوشنبه منتشر می شود

2. A doppelganger is invisible except to its owner and is not reflected in a mirror.
[ترجمه ترگمان]یک همزاد، غیر از صاحبش، نامریی است و در آینه منعکس نمی شود
[ترجمه گوگل]Doppelganger نامرئی است به جز صاحب آن و در آینه منعکس نشده است

3. Perhaps a human could find its proper doppelganger of organisms in a closed bottle.
[ترجمه ترگمان]شاید یک انسان بتواند همزاد مناسبی را در یک بطری بسته پیدا کند
[ترجمه گوگل]شاید یک انسان بتواند Doppelganger مناسب خود را در یک بطری بسته پیدا کند

4. The doppelganger stands right behind its owner and always moves swiftly to dodge out of sight.
[ترجمه ترگمان]همزاد درست پشت صاحبش ایستاده و همیشه به سرعت حرکت می کند تا از نظر ناپدید شود
[ترجمه گوگل]Doppelganger درست در پشت مالک خود ایستاده و همیشه سریع حرکت می کند تا از بین نرود

5. A play on "doppelganger, " the word is "a person with your name who shows up when you Google yourself, " according to the society.
[ترجمه ترگمان]یک بازی در \"doppelganger\"، کلمه \"فردی با نام شما است که زمانی که خودتان گوگل را معرفی می کنید، ظاهر می شود\"
[ترجمه گوگل]یک بازی در 'doppelganger'، کلمه 'فردی با نام شما است که زمانی که شما گوگل خود را نشان می دهد،' مطابق با جامعه است

6. But by setting up similar doppelganger domains, the researchers were able to receive messages that would otherwise be bounced back.
[ترجمه ترگمان]اما با ایجاد دامنه های doppelganger مشابه، محققان توانستند پیام هایی دریافت کنند که در غیر این صورت بازیابی شوند
[ترجمه گوگل]اما با راه اندازی دامنه های doppelganger مشابه، محققان قادر به دریافت پیام هایی بودند که در غیر این صورت به عقب برگردانده می شد

7. Luke faced his mindless doppelganger, but it was Mara Jade who eventually killed Luuke Skywalker.
[ترجمه ترگمان]لوک با همزاد خودش رو به رو شد، اما مثل \"مارا\" بود که نهایتا \"اسکای واکر اسکای واکر\" رو کشته
[ترجمه گوگل]لوق با doppelganger بدون ذهن خود مواجه شد، اما آن را Mara Jade بود که در نهایت Luuke Skywalker را کشت

8. Photographs of Putin doppelganger Lo Yuanpin, 4 were swiftly published on online news sites and in newspapers across China turning him into a minor celebrity overnight.
[ترجمه ترگمان]عکس هایی از \"ولادمیر Yuanpin\" (Putin Yuanpin)، ۴ نفر به سرعت در سایت های خبری آنلاین منتشر شدند و در روزنامه ها سرتاسر چین او را تبدیل به یک فرد مشهور کردند
[ترجمه گوگل]عکسهای پوتین doppelganger Lo Yuanpin، 4 به سرعت در سایت های خبری آنلاین و در روزنامه های سراسر چین منتشر شد و او را تبدیل به یک شخصیت جزئی در یک شب شد

9. When he became leaner and faster, his digital doppelganger also became sleeker and more fleet - footed.
[ترجمه ترگمان]وقتی او لاغرتر و تندتر شد، doppelganger دیجیتالی او نیز تبدیل به sleeker و fleet شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او سریعتر و سریعتر شد، دیوپپالگنر دیجیتالیش نیز خیرهکنندهتر شد و ناوگان بیشتری از آن استفاده میکرد

10. Fixed black screen deadlock when skipping doppelganger cinematic.
[ترجمه ترگمان]ثابت کردن بن بست صفحه سیاه وقتی که cinematic را حذف می کند
[ترجمه گوگل]هنگام خاموش شدن سینمایی doppelganger از صفحه نمایش سیاه و سفید ثابت

11. Such similarity spells danger, for plantations of doppelganger bananas lack genetic diversity and are therefore at risk of succumbing to disease.
[ترجمه ترگمان]چنین شباهت در معرض خطر، برای کشت موز doppelganger، فاقد تنوع ژنتیکی است و بنابراین در معرض خطر قرار گرفتن در برابر بیماری قرار دارند
[ترجمه گوگل]چنین شباهتی خطرناک است، زیرا مزارع موزهای doppelganger دارای تنوع ژنتیکی نیستند و بنابراین در معرض خطر قرار گرفتن در معرض بیماری هستند

12. Doppelganger works as a liberator of feeling and intuition in White's novels, opening horizons beyond social patterns, rational decisions, and institutionally approved emotions.
[ترجمه ترگمان]Doppelganger به عنوان نجات دهنده احساسات و شهود در رمان های سفید عمل می کند و افق های فراتر از الگوهای اجتماعی، تصمیمات منطقی و احساسات را تایید می کند
[ترجمه گوگل]Doppelganger به عنوان یک رقیب احساس و شهود در رمان های سفید کار می کند، افق ها را فراتر از الگوهای اجتماعی، تصمیم های منطقی و احساسات تایید شده توسط نهادی باز می کند

13. And I think the idea of a doppelganger or a person who shares your experiences so intimately that they are you is kind of a fulfillment of a fantasy that we have as humans, " he said. "
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" من فکر می کنم ایده یک فرد یا فردی که تجربیات شما را چنان محکم به اشتراک می گذارد که آن ها هستند، نوعی اجرای فانتزی است که ما به عنوان انسان داریم
[ترجمه گوگل]او گفت: 'من فکر می کنم که ایده یک فرد یا افرادی که تجربیات شما را به گونه ای بسیار متمادی به اشتراک می گذارند که شما آنها هستید'، نوعی تحقق یک فانتزی است که ما به عنوان انسان داریم ' '

14. Or how about Katie Holmes' little doppelganger, Suri Cruise, who was voted the most adorable "celebriots" by Forbes magazine?And they know "cute".
[ترجمه ترگمان]یا درباره کتی Holmes، doppelganger کروز، که به خاطر مجله فوربس به most \"celebriots\" رای داده بود؟ و آن ها \"بامزه\" را می دانند
[ترجمه گوگل]و یا چگونه در مورد doppelganger کمی کتی هولمز، Suri کروز، که توسط 'فوربس' مجله فوربس شایان ستایش 'celebriots' رای دادند؟ و آنها می دانند 'زیبا'

پیشنهاد کاربران

alternate: 'Doppelg�nger', noun
Deprived from the German language, literally meaning "Ghostly Double".
One who nearly or completely resembles another - but with no biological relation.
Believed to be an omen of death if one was ever to see their Doppelg�nger.

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

Someone that looks the exact same as another person. yet not a twin. ghost identical to living person: an apparition in the form of a double of a living person
yo i saw someone that looked just like u. . . could have been your doppelganger

looklike ( person*=شباهت داشتن
**dead - ringer=عین هم بودن؛ از همدیگر مو نزدن



کلمات دیگر: