1- در کنار، پهلوی، نزدیک، مجاور 2- تقریبا
next to
1- در کنار، پهلوی، نزدیک، مجاور 2- تقریبا
انگلیسی به انگلیسی
حرف اضافه ( preposition )
• (1) تعریف: adjacent to or on one side of.
- We heard arguing coming from the apartment next to ours.
[ترجمه Sepideh] ما شنیدیم از اپارتمان نزدیک ما صدایی می اید
[ترجمه ثنا] ما شنیده ایم از اپارتمان کناریمان صدایی می اید
[ترجمه ترگمان] ما شنیدیم که از آپارتمان کنار ما بحث می کردند[ترجمه گوگل] ما شنیده ایم که از آپارتمان کنار ما می آید
- The chief of police sat next to the mayor at the dinner.
[ترجمه علی] سلام
[ترجمه ترگمان] رئیس پلیس در کنار شهردار در کنار شهردار نشسته بود[ترجمه گوگل] رئیس پلیس در کنار شارل در کنار شهردار نشست
• (2) تعریف: following in degree.
- Next to Christmas, Thanksgiving is my favorite holiday.
[ترجمه Sepideh] تعطیلات مورد علاقه من کریسمس و عید شکر گزاری است
[ترجمه ۰۰۰] در کنار کریسمس جشن شکر گذاری که جشن مورد علاقه ی من هست وجود دارد
[ترجمه ترگمان] در کنار کریسمس، عید شکرگزاری من تعطیلات مورد علاقه منه[ترجمه گوگل] در کنار کریسمس، شکرگذاری تعطیلات مورد علاقه من است
قید ( adverb )
• : تعریف: nearly; almost.
- He ate next to nothing at dinner.
[ترجمه ترگمان] سر شام هیچ چیز نخورد
[ترجمه گوگل] او در کنار شام ناهار خورد
[ترجمه گوگل] او در کنار شام ناهار خورد
جملات نمونه
1. Her job's so cushy: she does next to nothing and earns a fortune.
[ترجمه ترگمان]شغلش خیلی راحت است: او در کنار هیچ چیز دیگری زندگی می کند و ثروتی به دست می آورد
[ترجمه گوگل]کار او خیلی سرسخت است: او در کنار هیچ چیز کار نمی کند و ثروت را به دست می آورد
[ترجمه گوگل]کار او خیلی سرسخت است: او در کنار هیچ چیز کار نمی کند و ثروت را به دست می آورد
2. Cleanliness is next to godliness.
[ترجمه ترگمان]تمیزی در کنار godliness است
[ترجمه گوگل]خلوص در کنار خداپرستی است
[ترجمه گوگل]خلوص در کنار خداپرستی است
3. It's next to the coffee shop.
[ترجمه سیروس] در کنار مغازه کافی شاپ است
[ترجمه ترگمان]کنار مغازه قهوه است[ترجمه گوگل]این در کنار قهوه خانه است
4. We piled plenty of logs up next to the fire.
[ترجمه ترگمان]ما یه عالمه هیزم جمع کردیم کنار آتش
[ترجمه گوگل]ما چندین سیاهه را در کنار آتش گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما چندین سیاهه را در کنار آتش گرفتیم
5. The seat next to him was vacant.
[ترجمه رضا] صندلی کناری او خالی بود
[ترجمه ترگمان]صندلی کنار او خالی بود[ترجمه گوگل]صندلی کنار او خالی بود
6. She set the tray down on a table next to his bed.
[ترجمه ترگمان]سینی را روی می زی کنار تختش گذاشت
[ترجمه گوگل]او سینی را روی یک میز کنار تخت خود قرار داد
[ترجمه گوگل]او سینی را روی یک میز کنار تخت خود قرار داد
7. There was a little girl sitting next to him.
[ترجمه ترگمان]دختر کوچکی کنارش نشسته بود
[ترجمه گوگل]یک دختر کوچولو نشسته بود کنار او
[ترجمه گوگل]یک دختر کوچولو نشسته بود کنار او
8. If I see you next to never,how can we say forever.
[ترجمه ترگمان]اگه من تو رو تا حالا دیدم، چطور میتونیم برای همیشه بگیم
[ترجمه گوگل]اگر من هرگز به شما ندیده ام، چگونه می توانیم برای همیشه بگویم
[ترجمه گوگل]اگر من هرگز به شما ندیده ام، چگونه می توانیم برای همیشه بگویم
9. The campsite is in a beautiful location next to the beach.
[ترجمه ترگمان]کمپ در مکان زیبایی کنار ساحل قرار دارد
[ترجمه گوگل]اردوگاه در یک مکان زیبا در کنار ساحل قرار دارد
[ترجمه گوگل]اردوگاه در یک مکان زیبا در کنار ساحل قرار دارد
10. Can I sit next to you?
[ترجمه ترگمان]میتونم کنارت بشینم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم در کنار شما بنشینم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم در کنار شما بنشینم؟
11. I sat down on the sofa next to Barbara.
[ترجمه ترگمان]روی نیمکت کنار باربارا نشستم
[ترجمه گوگل]من روی مبل در کنار باربارا نشستم
[ترجمه گوگل]من روی مبل در کنار باربارا نشستم
12. There's a nine - storey apartment building next to the bank.
[ترجمه ترگمان]یک ساختمان ۹ طبقه در کنار بانک وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک آپارتمان 9 طبقه در کنار بانک وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک آپارتمان 9 طبقه در کنار بانک وجود دارد
13. Next to his tanned face, hers seemed pallid and unhealthy.
[ترجمه ترگمان]در کنار چهره آفتاب سوخته او رنگ پریده و ناسالم به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]در کنار چهره آلوده شده اش، آن ها به نظر می رسید کمرنگ و ناسالم بود
[ترجمه گوگل]در کنار چهره آلوده شده اش، آن ها به نظر می رسید کمرنگ و ناسالم بود
14. They display chocolates next to supermarket checkouts to encourage impulse buying.
[ترجمه ترگمان]آن ها شکلات را در کنار سوپر مارکت سوپرمارکت نمایش می دهند تا خریدهای ناگهانی را تشویق کنند
[ترجمه گوگل]آنها در کنار کالاهای سوپرمارکت شکلات ها را نمایش می دهند تا خرید ضربان ساز را تشویق کنند
[ترجمه گوگل]آنها در کنار کالاهای سوپرمارکت شکلات ها را نمایش می دهند تا خرید ضربان ساز را تشویق کنند
15. The man who lives next to you is sussed by the police in this case.
[ترجمه ترگمان]مردی که بعد از شما زندگی می کند توسط پلیس در این مورد دستگیر می شود
[ترجمه گوگل]این فرد که در کنار شما زندگی می کند پلیس در این مورد است
[ترجمه گوگل]این فرد که در کنار شما زندگی می کند پلیس در این مورد است
پیشنهاد کاربران
کنار
بعد از
The car next to cat.
ماشین کنار گربه است.
ماشین کنار گربه است.
نزدیک، تقریبا
بعد از . . . . کنار . . . . در پهلوی
کنار. . . . . بعد از
اطراف
بعدی
در برابر
کلمه text toدر اصل معنی در کنار یا پهلو ولی عامیانه تر بیشتر معنی می دهددر کناره به پهلوی یا بغل. . بغله
کنار مجاور نزدیک
به معنای عامیانه، بغل، کنار، پهلو
برای مثال؛ next to me، یعنی بغل من.
"بغل"در اینجا به معنای آغوش یا hug نیست، بلکه به معنی "کنار و پهلو" است.
برای مثال؛ next to me، یعنی بغل من.
"بغل"در اینجا به معنای آغوش یا hug نیست، بلکه به معنی "کنار و پهلو" است.
نزدیک، کنار
علاوه بر . . .
کنار، نزدیک، پهلو
کنار عامیانه این کلمه است و در دیکشنری به طور کامل درباره آن توضیح داده شده است.
کنار ، پیشه
1. beside , by کنار
2. following right after بعد از
For example : next to mama , no one ever talked to me
Or
Next to chocolate , strawberry ice cream is my favorite
2. following right after بعد از
For example : next to mama , no one ever talked to me
Or
Next to chocolate , strawberry ice cream is my favorite
معنی کلمه{ next to} در اصل در کنار میشود
به معنای کنار
مثال :pillow is next to the sofa
مثال :pillow is next to the sofa
کلمات دیگر: