کلمه جو
صفحه اصلی

modernized

انگلیسی به فارسی

مدرن، نوین کردن، بطرز نوینی دراوردن، بروش امروزی دراوردن


انگلیسی به انگلیسی

• made modern; adapted to modern ways or views (also modernised)

جملات نمونه

1. Helicopters have been upgraded and modernized.
[ترجمه ترگمان]بالگردها ارتقا یافته و مدرنیزه شده اند
[ترجمه گوگل]هلیکوپتر ها ارتقا یافته و مدرن شده اند

2. Much of the house has been modernized.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خانه به کشور مدرن تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از خانه ها مدرن شده اند

3. This large house, thoroughly modernized, is furnished with period pieces including a four-poster bed.
[ترجمه ترگمان]این خانه بزرگ که به طور کامل مدرنیزه شده است، با قطعات دوره از جمله یک تخت خواب چهار پوستر تزیین شده است
[ترجمه گوگل]این خانه بزرگ، به طور کامل مدرن، با قطعات دوره ای شامل یک تخت چهار پست

4. In this, modernized societies quite straightforwardly have more highly differentiated social structures than do traditional societies.
[ترجمه ترگمان]در این حالت، جوامع مدرن به راحتی ساختارهای اجتماعی متمایز تری نسبت به جوامع سنتی دارند
[ترجمه گوگل]در این جوامع مدرن به راحتی ساختارهای اجتماعی بسیار متمایزتری نسبت به جوامع سنتی دارند

5. Oil had stimulated new industry, cities were being modernized rapidly and ambitious plans promised change in the countryside.
[ترجمه ترگمان]نفت صنعت جدیدی را برانگیخته بود، شهرها به سرعت مدرن سازی می شدند و طرح های بلند پروازانه وعده تغییر در ییلاقات را می دادند
[ترجمه گوگل]نفت صنعت جدید را تحریک کرده بود، شهرها به سرعت در حال مدرن شدن بودند و برنامه های بلندپروازانه به تغییر در حومه ها قول داده بودند

6. Of these spatial concentrations of modernized industry, Chirton Industrial Estate is the oldest.
[ترجمه ترگمان]از این غلظت فضایی صنعت نوین سازی، طبقه صنعتی Chirton قدیمی ترین بخش است
[ترجمه گوگل]از این محدوده فضایی صنعت مدرن، املاک صنعتی Chirton قدیمی ترین است

7. It was an old farmhouse that had been modernized by the previous owner.
[ترجمه ترگمان]یک خانه روستایی قدیمی بود که توسط صاحب قبلی مدرن شده بود
[ترجمه گوگل]این یک خانه قدیمی بود که مالک قبلی آن را مدرن کرده بود

8. Science and technology modernized and agriculture will develop rapidly.
[ترجمه ترگمان]مدرن سازی علم و فن آوری به سرعت رشد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]علم و فن آوری مدرنیزه شده و کشاورزی به سرعت در حال توسعه است

9. The Best Animal Husbandry group is a modernized, non - government running technology enterprise.
[ترجمه ترگمان]بهترین گروه Husbandry حیوانی یک شرکت فن آوری پیشرفته و غیر دولتی است
[ترجمه گوگل]گروه بهترین گروه دامپروری یک شرکت مدرن و غیرانتفاعی است

10. Constructs the modernized society and in the political modernization advancement in our country, the government credit question more and more becomes the key question and the attention key.
[ترجمه ترگمان]ساختار جامعه مدرن و در پیشرفت مدرن سازی سیاسی در کشور ما، مساله اعتبار دولت بیشتر و بیشتر به پرسش کلیدی و کلید توجه تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]جامعه مدرنیزه و پیشرفت سیاسی مدرنیزه در کشور ما را تشکیل می دهد، سوال اعتباری دولت بیشتر و بیشتر تبدیل به مسئله کلیدی و کلید توجه می شود

11. The traditional industries can be modernized by employing the technological control model.
[ترجمه ترگمان]صنایع سنتی را می توان با به کارگیری مدل کنترل فن آوری مدرن کرد
[ترجمه گوگل]صنایع سنتی با استفاده از مدل کنترل تکنولوژیکی می توانند مدرن شوند

12. Among them, as the earliest modernized cities, the treaty port cities, opened to the outside under the threaten of those invading western countries and through their unequal treaties .
[ترجمه ترگمان]در میان آن ها، به عنوان اولین شهره ای مدرن، شهرهای بندری پیمان، تحت تهدید آن هایی که به کشورهای غربی هجوم می آوردند و از طریق معاهدات نابرابر خود، به بیرون باز شدند
[ترجمه گوگل]در میان آنها، به عنوان اولین شهرهای مدرن، شهرهای پورت پیمان، تحت تهدید از کسانی که به کشورهای غربی حمله می کنند و از طریق معاهدات نابرابر خود، خارج شده اند

13. The area where I grew up has been all modernized and gentrified, and has lost all its old character.
[ترجمه ترگمان]منطقه ای که من بزرگ شدم، مدرن سازی و gentrified شده و تمام شخصیت قدیمی اش را از دست داده است
[ترجمه گوگل]منطقه ای که من بزرگ شدم تمام مدرنیزه شده و ریشخند گرفته شده است و تمام شخصیت قدیمی آن را از دست داده است

14. The infantry is / are still an important component of the modernized armies.
[ترجمه ترگمان]پیاده نظام، جز مهمی از ارتش های مدرن هستند
[ترجمه گوگل]پیاده نظام هنوز / جزء مهمی از ارتش های مدرن است

15. There are, however, many cultural barriers to be surmounted on the path toward a unified and modernized Sierra Leone.
[ترجمه ترگمان]با این حال، موانع فرهنگی بسیاری وجود دارند که بر سر راه به سوی یک سیرالئون یکپارچه و مدرن نصب می شوند
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از موانع فرهنگی در مسیر سیرالئون متحد و مدرن قرار دارد

پیشنهاد کاربران

مدرن ( شده ) ، مدرن سازی شده، مدرنیزه ( شده )

یا مُدرن می توانیم بگوییم یا نُوین.
Modern =
مدرن/نوین
Modernly =
مدرنانه/نوینانه
Modernity =
مدرنگی/نوینی/نوینگی
Modernize =
مدرنیدن/نوینیدن
Modernizing =
مدرنیدن، مدرنان/نوینیدن، نوینان
مُدرنان مانند خندان ( کسی که میخنند = چیزی که می مدرند )
Modernizer =
مدرننده/نویننده
Modernized =
مدرنیده/نوینیده
Modernization =
مدرنش/نوینش/مدرن سازی، نوین سازی
Modernness =
مدرنیَّت/نوینیَّت
Modernism =
مدرنگرایی/نوینگرایی
Modernist =
مدرنگرا/نوینگرا
*Modernistize =
مدرنگرایاندن/نوینگرایاندن
*Modernistized =
مدرنگرایانده/نوینگرایانده
*Modernistizaion =
مدرنگرایانش/نوینگرایانش
Modernistic =
مدرنگرایک/نوینگراییک
Modernisticize = مدرنگرایکاندن/ نوینگرایکاندن
*Modernisticizer =
مدرنگرایکاننده/نونیگراییکاننده
*Modernisticized =
مدرنگرایکانده/نوینگرایکانده
*Modernisticization =
مدرنگرایکانش/نونینگرایکانش
*Modernistical =
مدرنگرایین/نوینگرایین
*Modernistically =
مدرنگرایینانه/نوینگرایینانه
*Modernisticalize =
مدرنگرایینیدن/نونینگرایینیدن
*Modernisticalizer =
مدرنگراییننده/نونیگراییننده
*Modernisticalized =
مدرنگرایینیده/نونیگرایینیده
*Modernisticalization =
مدرنگرایینش/نوینگرایینش

آن واژه هایی که با ستاره = * مشخص شده، بدین معنی ایه که یا اصلا در زبان وجود نداره، یا به ندرت بکار میره.




کلمات دیگر: