کت، نیمتنه، روکش، پوشاندن، روکش کردن، اندودن روکش
coated
کت، نیمتنه، روکش، پوشاندن، روکش کردن، اندودن روکش
انگلیسی به فارسی
پوشش داده شده، پوشاندن، روکش کردن، اندودن
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: covered with a layer or coat.
- You can tell he's sick by his coated tongue.
[ترجمه ترگمان] تو می تونی به اون بگی که از زبان coated مریض شده
[ترجمه گوگل] شما می توانید بگوئید او توسط زبان او پوشانده است
[ترجمه گوگل] شما می توانید بگوئید او توسط زبان او پوشانده است
• plated, covered
جملات نمونه
1. they have coated the water pipes with a corrosive-resisting dope
لوله های آب را با ماده ی ضد رنگ پوشانده اند.
2. the cake was coated with chocolate and capped with a sour cherry
کیک با لایه ای از شکلات پوشیده شده بود و آلبالویی بر نوک آن قرار داشت.
3. the table was coated with a layer of dust
لایه ای از گرد و خاک میز را پوشانیده بود.
4. Plastic coated worktops are easy to keep clean.
[ترجمه ترگمان]تمیز کردن پلاستیک پوشش پلاستیکی آسان است
[ترجمه گوگل]ورق های پلاستیکی پوشش داده شده برای تمیز نگه داشتن آسان است
[ترجمه گوگل]ورق های پلاستیکی پوشش داده شده برای تمیز نگه داشتن آسان است
5. He'd coated the shelves with a thick treacly varnish.
[ترجمه ترگمان]او قفسه ها را با یک لایه ضخیم و براق پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او قفسه های خود را با یک لاک الکل ضخیم پوشانده بود
[ترجمه گوگل]او قفسه های خود را با یک لاک الکل ضخیم پوشانده بود
6. Harry was coated in sand and cement,but we picked him up and dusted him down.
[ترجمه ترگمان]هری با شن و ماسه پوشیده شده بود، اما او را بلند کردیم و گردگیری کردیم
[ترجمه گوگل]هری در شن و ماسه و سیمان پوشیده شده بود، اما ما او را برداشتیم و او را سیراب کردیم
[ترجمه گوگل]هری در شن و ماسه و سیمان پوشیده شده بود، اما ما او را برداشتیم و او را سیراب کردیم
7. The fabric has been specially coated to improve its water resistance.
[ترجمه ترگمان]پارچه به طور ویژه ای پوشش داده شده است تا مقاومت آب خود را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]این پارچه به ویژه برای بهبود مقاومت در برابر آب، پوشش داده شده است
[ترجمه گوگل]این پارچه به ویژه برای بهبود مقاومت در برابر آب، پوشش داده شده است
8. The sea is coated with a film of raw sewage.
[ترجمه ترگمان]دریا با لایه ای از فاضلاب خام پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]دریا با یک فیلم فاضلاب خام پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]دریا با یک فیلم فاضلاب خام پوشانده شده است
9. A layer of snow coated the trees.
[ترجمه ترگمان]لایه ای از برف درختان را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]یک لایه برف درختان را پوشانده است
[ترجمه گوگل]یک لایه برف درختان را پوشانده است
10. The furniture was thickly coated with dust.
[ترجمه ترگمان]مبل ها از گرد و خاک پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]مبلمان با گرد و غبار پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]مبلمان با گرد و غبار پوشیده شده بود
11. He coated his chairs with white paint.
[ترجمه ترگمان]روی صندلی های خود را با رنگ سفید پوشاند
[ترجمه گوگل]او صندلی هایش را با رنگ سفید پوشانده بود
[ترجمه گوگل]او صندلی هایش را با رنگ سفید پوشانده بود
12. The mask was coated in gold leaf.
[ترجمه ترگمان]نقاب از برگ طلا پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]ماسک در برگ طلایی پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]ماسک در برگ طلایی پوشیده شده است
13. He got coated with slime from head to toe.
[ترجمه ترگمان]از سرش تا نوک پا پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]او با لجن از سر تا پا تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]او با لجن از سر تا پا تقسیم شده است
14. He got coated from head to foot with slime.
[ترجمه ترگمان]با گل و لجن پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]او از سر به پا با لجن پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]او از سر به پا با لجن پوشیده شده بود
پیشنهاد کاربران
پوشیده شده با یک لایه از چیزی
پوشیده شده از یک لایه از چیزی، روکش
کلمات دیگر: