ورزش : تیمهاى لیگ فرعى
minors
ورزش : تیمهاى لیگ فرعى
انگلیسی به فارسی
افراد زیر سن قانونی، خردسال، رشته فرعی، شخص نابالغ، کهاد
جملات نمونه
1. the minors
(امریکا - بیس بال) تیم های محلی یا دست دوم
2. the corruption of minors
(حقوق) از راه به در بردن اشخاص نابالغ (به ویژه همخوابی با آنان)
3. sixteen-year olds are classed as minors
شانزده ساله ها صغیر محسوب می شوند.
پیشنهاد کاربران
صغار
کم سن و سال
افراد به بلوغ نرسیده
a person under the age of full legal responsibility.
"the court would take account of the minor's wishes"
به سن قانونی نرسیده
? What does your God say about molesting minors
"the court would take account of the minor's wishes"
به سن قانونی نرسیده
? What does your God say about molesting minors
کلمات دیگر: