1- شلپ شلپ خوردن، قلپ قلپ خوردن 2- (عامیانه) با حرص و ولع خوردن 3- (عامیانه) با شوق و ذوق پذیرفتن 4- به آسانی باورکردن
lap up
1- شلپ شلپ خوردن، قلپ قلپ خوردن 2- (عامیانه) با حرص و ولع خوردن 3- (عامیانه) با شوق و ذوق پذیرفتن 4- به آسانی باورکردن
انگلیسی به فارسی
لپ تاپ
جملات نمونه
1. Their audience will lap up whatever they throw at them.
[ترجمه ترگمان]مخاطبین آن ها هر چیزی که به آن ها پرتاب می کنند را دامن خواهند زد
[ترجمه گوگل]مخاطبان آنها هر آنچه را که در آنها پرتاب می کنند پائین می آورند
[ترجمه گوگل]مخاطبان آنها هر آنچه را که در آنها پرتاب می کنند پائین می آورند
2. The cat began to lap up the milk.
[ترجمه ترگمان]گربه شروع به دامن زدن به شیر کرد
[ترجمه گوگل]گربه شروع به شستن شیر کرد
[ترجمه گوگل]گربه شروع به شستن شیر کرد
3. Ice cream is one food that most kids lap up without hesitation.
[ترجمه ترگمان]بستنی تنها غذایی است که اغلب بچه ها بدون تردید دامن می زنند
[ترجمه گوگل]بستنی یک غذای است که اکثر بچه ها بدون تردید می روند
[ترجمه گوگل]بستنی یک غذای است که اکثر بچه ها بدون تردید می روند
4. I began to lap up the milk happily, my tail swishing from side to side.
[ترجمه ترگمان]با خوشحالی شیر را بغل کردم، دمش به طرف دیگر تاب می خورد
[ترجمه گوگل]من شستن شیر را با خوشحالی شروع کردم، دم خود را از طرف به طرف در می آورد
[ترجمه گوگل]من شستن شیر را با خوشحالی شروع کردم، دم خود را از طرف به طرف در می آورد
5. These clever students lap up all the information that I can give them.
[ترجمه ترگمان]این دانش آموزان باهوش تمام اطلاعاتی را که من می توانم به آن ها بدهم دور هم جمع می کنند
[ترجمه گوگل]این دانش آموزان باهوش تمام اطلاعاتی را که من می توانم به آنها بدهم را پوشانده ام
[ترجمه گوگل]این دانش آموزان باهوش تمام اطلاعاتی را که من می توانم به آنها بدهم را پوشانده ام
6. In addition to the Hong Bi lap up, we also have the video of the field.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر دامن Hong، ما ویدیو این زمینه را نیز داریم
[ترجمه گوگل]ما علاوه بر لپ تاپ هنگ بی، ما نیز ویدیو از میدان داریم
[ترجمه گوگل]ما علاوه بر لپ تاپ هنگ بی، ما نیز ویدیو از میدان داریم
7. You never lap up your elbow with your tongue.
[ترجمه ترگمان] تو هیچ وقت با زبون خودت زانو نمی زنی
[ترجمه گوگل]شما هرگز آرنج خود را با زبان خود نزول نکنید
[ترجمه گوگل]شما هرگز آرنج خود را با زبان خود نزول نکنید
8. So will EI lap up India's milk market?
[ترجمه ترگمان]آیا EI بازار شیر هند را دامن خواهد زد؟
[ترجمه گوگل]پس آیا EI به بازار هندوستان چسبیده است؟
[ترجمه گوگل]پس آیا EI به بازار هندوستان چسبیده است؟
9. You still need to lap up compliments to satisfy your overly self - esteem .
[ترجمه ترگمان]تو هنوز باید تعریف و تمجید کنی که خودت رو راضی کنی
[ترجمه گوگل]شما هنوز هم نیاز به کمال تعجب برای برآوردن خود را بیش از حد عزت نفس
[ترجمه گوگل]شما هنوز هم نیاز به کمال تعجب برای برآوردن خود را بیش از حد عزت نفس
10. They're happy to lap up the hospitality of their rescuers.
[ترجمه ترگمان]آن ها از دیدن مهمان نوازی نجات دهندگان خود خوشحال هستند
[ترجمه گوگل]آنها خوشحال هستند تا مهمان نوازی نجات پیدا کنند
[ترجمه گوگل]آنها خوشحال هستند تا مهمان نوازی نجات پیدا کنند
11. Royal Family element: lacking a domestic equivalent, Americans lap up the latest imported blue-blooded scandals.
[ترجمه ترگمان]عنصر خانواده سلطنتی: فقدان یک معادل داخلی، آمریکایی ها آخرین رسوایی های مربوط به آبی را دامن می زنند
[ترجمه گوگل]عنصر سلطنتی خانواده: بدون معادل داخلی، آمریکایی ها آخرین رسوایی های خون آشام وارداتی را تحمل می کنند
[ترجمه گوگل]عنصر سلطنتی خانواده: بدون معادل داخلی، آمریکایی ها آخرین رسوایی های خون آشام وارداتی را تحمل می کنند
12. The fox could easily lap up the soup, but the stork could only wet the end of her long bill in it.
[ترجمه ترگمان]روباه به راحتی می توانست سوپ را بردارد، اما لک لک تنها می توانست انتهای بیل درازش را در آن خیس کند
[ترجمه گوگل]روباه به راحتی می تواند سوپ را بپوشاند، اما طوفان می تواند تنها پایان نامه بلند خود را در آن خیس کند
[ترجمه گوگل]روباه به راحتی می تواند سوپ را بپوشاند، اما طوفان می تواند تنها پایان نامه بلند خود را در آن خیس کند
13. Don't lap up your soup, children, it's not polite.
[ترجمه ترگمان]از soup ناراحت نباش، بچه ها، مودبانه نیست
[ترجمه گوگل]سوپ خود را خالی نکنید، بچه ها، مودبانه نیست
[ترجمه گوگل]سوپ خود را خالی نکنید، بچه ها، مودبانه نیست
14. Her Highness commands Han Meng - hsiang to lap up the wine in her hair!
[ترجمه ترگمان]عالیجناب \"هان meng\" دستور میده که شراب رو تو موهاش جمع کنه
[ترجمه گوگل]قیاس او دستورات هان منگ - hsiang به ضرب و شتم شراب در موهای خود را!
[ترجمه گوگل]قیاس او دستورات هان منگ - hsiang به ضرب و شتم شراب در موهای خود را!
پیشنهاد کاربران
قدر دانی کردن، سپاسگزاری کردن
با زبان خوردن شیر و بستنی و. . . ، لیس زدن
با جان و دل پذیرفتن و استقبال کردن
کلمات دیگر: