1. an invasion of british waters
تجاوز به دریاهای ساحلی انگلستان
2. the invasion of england by the normans in a. d. 1066
گرفتن انگلستان توسط نورمان ها در سال 1066 میلادی
3. the invasion of privacy of a newly married couple
به هم زدن خلوت یک زوج تازه ازدواج کرده
4. the invasion of the body by a disease
مورد تهاجم قرار گرفتن بدن توسط یک بیماری
5. their invasion of iran was a great disaster
تاخت و تاز آنها بر ایران فاجعه ی عظیمی بود.
6. the allied invasion of normandy
حمله ی متفقین به ساحل نرماندی
7. the annual invasion of france by tourists
هجوم سالیانه ی جهانگردان به فرانسه
8. the mongol invasion was a great calamity
هجوم مغولان فاجعه ی عظیمی بود.
9. a severe locust invasion
هجوم شدید ملخ
10. the destructive consequences of the mongol invasion
پیامدهای ویرانگر هجوم مغولان
11. "war and peace" contains fictionalized scenes of napoleon's invasion of russia
((جنگ و صلح)) دارای صحنه های افسانه مانندی از حمله ی ناپلئون به روسیه است.
12. These phone calls are a gross invasion of privacy.
[ترجمه ترگمان]این تماس های تلفنی نوعی تهاجم بزرگ به حریم خصوصی هستند
[ترجمه گوگل]این تماس های تلفنی یک حمله ناگهانی به حریم خصوصی است
13. Since the US invasion the president's reputation has nosedived.
[ترجمه ترگمان]از زمان حمله آمریکا به شهرت رئیس جمهور سقوط کرده است
[ترجمه گوگل]از آنجا که تهاجم ایالات متحده، شهرت رییس جمهور از بین رفته است
14. The air force counterattacked and repelled the invasion.
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی، حمله را دفع می کند و invasion را دفع می کند
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی ضد حمله و تهاجم را دفع کرد
15. The leaflets stoked up fears of an invasion.
[ترجمه ترگمان]این اعلامیه ها ترس از حمله را تشدید کرده بودند
[ترجمه گوگل]این جزوات ترس از تهاجم را از بین می برد
16. She complained that the photographs were an invasion of her privacy.
[ترجمه ترگمان]او شکایت داشت که این عکس ها به حریم خصوصی او تجاوز کرده اند
[ترجمه گوگل]او شکایت کرد که عکس ها حمله به حریم خصوصی او بود
17. The invasion attempt was intended as a political gesture against his opponents.
[ترجمه ترگمان]این اقدام تهاجمی به عنوان یک حرکت سیاسی علیه مخالفان وی در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]تلاش تهاجم به عنوان یک حربه سیاسی علیه مخالفان خود بود
18. When the invasion occurred he ruled as a puppet of the occupiers.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تهاجم به وقوع پیوست، او به عنوان دست نشانده اشغالگران حکومت کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که این تهاجم رخ داد، او به عنوان عروسک اشغالگران حکومت می کرد
19. The regiment covered itself with glory in the invasion battle.
[ترجمه ترگمان]هنگ با شکوه و جلال در میدان نبرد غرق شد
[ترجمه گوگل]این قلعه خود را با شکوه در نبرد تهاجمی پوشش داد