بارج در
barge in
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to interrupt or intrude, esp. clumsily or impolitely.
• مشابه: intrude
• مشابه: intrude
- He just barged in without an invitation.
[ترجمه ترگمان] بی اجازه وارد خانه شد
[ترجمه گوگل] او فقط بدون دعوت به سر می برد
[ترجمه گوگل] او فقط بدون دعوت به سر می برد
• intrude, burst in, interrupt rudely
جملات نمونه
1. I'm sorry to barge in like this, but I have a problem I hope you can solve.
[ترجمه ترگمان]متاسفم که سرزده مزاحم شدم، اما یک مشکل دارم که امیدوارم بتونی حل کنی
[ترجمه گوگل]من #39 ؛ متاسفم که اینجوری باربری می کنم ، اما من مشکلی دارم امیدوارم بتوانید حل کنید
[ترجمه گوگل]من #39 ؛ متاسفم که اینجوری باربری می کنم ، اما من مشکلی دارم امیدوارم بتوانید حل کنید
2. I hated to barge in without an invitation.
[ترجمه ترگمان]از اینکه بدون دعوت وارد شوم از سرزده داخل شدم
[ترجمه گوگل]من از دعوت کردن بدون دعوت بیزار بودم
[ترجمه گوگل]من از دعوت کردن بدون دعوت بیزار بودم
3. Don't barge in where you're not wanted.
[ترجمه ترگمان]به جایی که نمی خوای وارد شو
[ترجمه گوگل]# 39 ؛ در جایی که #39 نیستید ، بارگیری نکنید
[ترجمه گوگل]# 39 ؛ در جایی که #39 نیستید ، بارگیری نکنید
4. Don't barge in on a conversation.
[ترجمه ترگمان]سر صحبت را باز نکن
[ترجمه گوگل]# 39 ؛ در یک مکالمه وارد شوید
[ترجمه گوگل]# 39 ؛ در یک مکالمه وارد شوید
5. 'Sorry to barge in on your cosy evening,' James said.
[ترجمه ترگمان]جیمز گفت: متاسفم که در آن شب cosy سرزده وارد شدیم
[ترجمه گوگل]# 39 ؛ با عرض پوزش برای باران در شب دنج خود ، #39 ؛ جیمز گفت
[ترجمه گوگل]# 39 ؛ با عرض پوزش برای باران در شب دنج خود ، #39 ؛ جیمز گفت
6. Sorry to barge in, but I couldn't help overhearing what you were saying.
[ترجمه ترگمان]متاسفم که سرزده وارد شدم، اما نتوانستم جلوی حرف های شما را بگیرم
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش از باربری ، اما من نمی توانم #39 را شنود کنم که شما می گویید
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش از باربری ، اما من نمی توانم #39 را شنود کنم که شما می گویید
7. I didn't barge in on your dinner to ask you about Tynan.
[ترجمه ترگمان]من سرزده آمدم تا از شما درباره Tynan سوال کنم
[ترجمه گوگل]من شام شما را #39 وارد نکردم تا از شما در مورد تینان سال کنم
[ترجمه گوگل]من شام شما را #39 وارد نکردم تا از شما در مورد تینان سال کنم
8. Eric left the barge in a hurry.
[ترجمه ترگمان]اریک با عجله قایق رو ترک کرد
[ترجمه گوگل]اریک با عجله کشتی را ترک کرد
[ترجمه گوگل]اریک با عجله کشتی را ترک کرد
9. Fortuna escaped the destruction of the sail barge in a small private skiff.
[ترجمه ترگمان]فورچونا ماژور از کشتی بادبانی کوچک در یک قایق کوچک خصوصی فرار کرد
[ترجمه گوگل]فورتونا با یک اسکیف کوچک خصوصی از تخریب کشتی بادبان فرار کرد
[ترجمه گوگل]فورتونا با یک اسکیف کوچک خصوصی از تخریب کشتی بادبان فرار کرد
10. You don't want to barge in there and demandinformation about your Tommy.
[ترجمه ترگمان]تو که نمی خوای بری اونجا و در مورد تامی حرف بزنی
[ترجمه گوگل]شما شماره 39 را نمی خواهید در مورد Tommy خود تغییر شکل دهید
[ترجمه گوگل]شما شماره 39 را نمی خواهید در مورد Tommy خود تغییر شکل دهید
11. Oil leaking from a barge in the Mississippi River poses a hazard to the drinking water of New Orleans.
[ترجمه ترگمان]نشت نفت از یک قایق در رودخانه می سی سی پی، خطری برای آب آشامیدنی نیواورلئان به شمار می رود
[ترجمه گوگل]نشت روغن از یک بارج در رودخانه می سی سی پی خطری برای آب آشامیدنی نیواورلئان است
[ترجمه گوگل]نشت روغن از یک بارج در رودخانه می سی سی پی خطری برای آب آشامیدنی نیواورلئان است
12. I'm sorry to barge in like this, but I need ur help with a problem.
[ترجمه ترگمان]متاسفم که از این کار خوشم آمد، اما من به کمک احتیاج دارم
[ترجمه گوگل]من #39 ؛ متاسفم که اینطور بارگیری می کنم ، اما برای یک مشکل به کمک شما نیاز دارم
[ترجمه گوگل]من #39 ؛ متاسفم که اینطور بارگیری می کنم ، اما برای یک مشکل به کمک شما نیاز دارم
13. Sorry to barge in, but it's an emergency.
[ترجمه ترگمان]ببخشید که سرزده اومدم، اما اضطراریه
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش از باربری ، اما این یک مورد اضطراری است
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش از باربری ، اما این یک مورد اضطراری است
14. I'm sorry to barge in like this, but I need your help with a problem.
[ترجمه ترگمان]متاسفم که سرزده مزاحم شدم، اما به کمکت احتیاج دارم
[ترجمه گوگل]من #39 ؛ متاسفم که اینطور بارگیری می کنم ، اما درمورد یک مشکل به کمک شما نیاز دارم
[ترجمه گوگل]من #39 ؛ متاسفم که اینطور بارگیری می کنم ، اما درمورد یک مشکل به کمک شما نیاز دارم
پیشنهاد کاربران
اگر در شرایطی که ندانسته و ناخداگاه و از روی غیر عمدی به حریم شخصی یک نفر ( اتاق شخصی و . . . ) و به شرطی که طرف هم اطلاعی از حضور غیر مترقبه شما نداشته باشد ) استفاده میشه. بدون دعوت به جایی رفتن ( شاید این معنی بهترین معنی برای این اصطلاح باشه ) . در نزدن و وارد اتاق کسی شدن.
مثال : ?your just barge in here, and you don't knock
بدون اجازه وارد شدی و در نزدی؟
i wish you'd knock instead of just barging in.
ای کاش در میزدی قبل از اینکه سرت رو مینداختی پایین و میومدی تو اتاق.
مثال : ?your just barge in here, and you don't knock
بدون اجازه وارد شدی و در نزدی؟
i wish you'd knock instead of just barging in.
ای کاش در میزدی قبل از اینکه سرت رو مینداختی پایین و میومدی تو اتاق.
با بی ادبی وسرزده وارد شدن، مزاحم شدن
بی اجازه و سر زده وارد شدن
To enter abruplty or rudely
Who asked you to barge into our conversation
To enter abruplty or rudely
Who asked you to barge into our conversation
کلمات دیگر: