کلمه جو
صفحه اصلی

slogan


معنی : ورد، شعار، خروش، ارم، تکیه کلام، نعره
معانی دیگر : آرم، آرمان، (در اصل - اسکاتلند و ایرلند) نعره ی جنگی، فریاد احضار به جنگ یا به گردهمایی

انگلیسی به فارسی

خروش، نعره، ورد، تکیه کلام، شعار، ارم


شعار، تکیه کلام، نعره، خروش، ورد، ارم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a short phrase used to summarize a principle or political message or to advertise a product; motto.
مترادف: battle cry, motto, watchword

• motto, phrase which summarizes the principles of a group or organization; catchword, attention getting phrase used in advertising; scottish battle cry
slogans are short, easily-remembered phrases, often used in advertising or by politicians.

مترادف و متضاد

ورد (اسم)
abracadabra, formula, epode, jabber, mumbo jumbo, slogan

شعار (اسم)
slogan, motto, emblem, device, banner, standard

خروش (اسم)
slogan, clamor, cry, banner cry, roar, roaring, crying, battle cry

ارم (اسم)
slogan, emblem, paradise

تکیه کلام (اسم)
slogan

نعره (اسم)
slogan, yell, vociferation

motto


Synonyms: byword, catchphrase, catchword, expression, idiom, jingle, phrase, proverb, rallying cry, saying, shibboleth, trademark, war cry, watchword


جملات نمونه

1. we reject the slogan "peace at any price"
ما شعار ((صلح به هر قیمت)) را رد می کنیم.

2. The slogan was a pun on the name of the product.
[ترجمه ترگمان]شعار یک جناس لفظی با نام محصول بود
[ترجمه گوگل]شعار به نام محصول نامناسب بود

3. Such a slogan will bind us hand and foot.
[ترجمه ترگمان]این شعار دست و پا ما را به هم متصل می کند
[ترجمه گوگل]چنین شعاری دست ما و پای ما را خواهد گرفت

4. Such a slogan will bind our hand and foot.
[ترجمه ترگمان]چنین شعار دست و پا ما را به هم پیوند خواهد داد
[ترجمه گوگل]چنین شعاری دست ما و پای ما را خواهد گرفت

5. There you can see the slogan written up on the wall.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید این شعار را ببینید که روی دیوار نوشته شده است
[ترجمه گوگل]در اینجا شما می توانید شعار نوشته شده بر روی دیوار را ببینید

6. The advertising slogan was a play on words.
[ترجمه ترگمان]شعار تبلیغاتی بازی بر روی کلمات بود
[ترجمه گوگل]شعار تبلیغی یک بازی با کلمات بود

7. Her campaign slogan, "a president for the people", was pleasantly alliterative but empty.
[ترجمه ترگمان]شعار کمپین او، \"رئیس جمهور برای مردم\"، خوشایند بود اما خالی بود
[ترجمه گوگل]شعار مبارزات انتخاباتی او، 'رئیس جمهور برای مردم'، خوشایند کمکی بود اما خالی بود

8. They could campaign on the slogan "We'll take less of your money".
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانستند شعار \"ما پول شما را کم کنیم\"
[ترجمه گوگل]آنها می توانند بر روی شعار 'ما کمتر از پول خود را' را انتخاب کنید

9. The Socialists tried to trump this with their slogan.
[ترجمه ترگمان]سوسیالیست ها تلاش می کردند که این شعار را با شعار خود انجام دهند
[ترجمه گوگل]سوسیالیست ها سعی کردند این شعار را با شعارهایشان پر کنند

10. Your slogan will be judged on its originality and style.
[ترجمه ترگمان]شعار شما براساس اصالت و سبک آن قضاوت خواهد شد
[ترجمه گوگل]شعار شما بر اساس اصالت و سبک آن قضاوت خواهد شد

11. They're looking for a snappy slogan to communicate the campaign's message.
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال یک شعار کوتاه برای ارتباط با پیام کمپین هستند
[ترجمه گوگل]آنها به دنبال یک شعار سریع برای برقراری ارتباط پیام کمپین هستند

12. They fought the election on the slogan "The time has come".
[ترجمه ترگمان]آن ها با شعار \"زمان فرا رسیده است\" با این شعار مبارزه کردند
[ترجمه گوگل]آنها در انتخابات بر روی شعار 'زمان آمد' مبارزه کردند

13. The slogan is a pun on the name of the product.
[ترجمه ترگمان]شعار یک جناس لفظی با نام محصول است
[ترجمه گوگل]شعار بر نام محصول است

14. Andy Warhol's provocative slogan, 'Everyone will be famous for fifteen minutes', became a sixties byword.
[ترجمه ترگمان]شعار تحریک کننده اندی وارهول، همه به مدت پانزده دقیقه مشهور خواهند بود و به دهه شصت تبدیل خواهند شد
[ترجمه گوگل]شعار تحریک کننده اندی وارهول، 'هر کس به مدت پانزده دقیقه معروف خواهد شد، به یک کلمه شصت ساله تبدیل شده است

15. Write a tiebreaker slogan saying why you would like to visit New York.
[ترجمه ترگمان]شعار tiebreaker بنویسید که می گوید چرا می خواهید از نیویورک دیدن کنید
[ترجمه گوگل]شعار کتبی را بنویسید که چرا شما می خواهید از نیویورک دیدن کنید

We reject the slogan "peace at any price".

ما شعار «صلح به هر قیمت» را رد می‌کنیم.


پیشنهاد کاربران

شعار تبلیغاتی. جمله ای کوتاه و قابل یادآوری که در تبلیغات استفاده میشه

"شعار"

noun
■ [count] : a word or phrase that is easy to remember and is used by a group or business to attract attention

🔴political/campaign slogans
🔴advertising/marketing slogans
🔴People chanted slogans against the US government
🔴Due to the high price of gasoline, people took to the streets and chanted slogans against the government

شعار
A short phrase that is easy to remember and used in advertisement or politics

slogan ( بازاریابی )
واژه مصوب: شعار
تعریف: عبارتی که معرّف یک سازمان و محصول است


کلمات دیگر: