کلمه جو
صفحه اصلی

theoretically


موافق علم نظری، ار لحاظ فر­ عملی

انگلیسی به فارسی

موافق علم نظری،ار لحاظ فرض عملی


از نظر تئوری


انگلیسی به انگلیسی

• hypothetically, abstractly, speculatively
you use theoretically to say that although something is supposed to happen or to be the case, it may not in fact happen or be the case.

جملات نمونه

1. it is theoretically possible
از نظر تئوری (دیدمان) امکان پذیر است.

2. Theoretically he had control over more than $400 million in US accounts. But, in fact, it was the US Treasury and State Department who controlled those accounts.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ نظری، بیش از ۴۰۰ میلیون دلار در حساب های ایالات متحده در اختیار داشت اما در حقیقت، وزارت خزانه داری آمریکا و وزارت امور خارجه آمریکا بودند که این حساب ها را کنترل می کردند
[ترجمه گوگل]از لحاظ نظری او بیش از 400 میلیون دلار در حسابهای ایالات متحده کنترل داشت اما، در حقیقت، این وزارت خزانه داری و وزارت امور خارجه ایالات متحده بود که این حساب ها را کنترل می کرد

3. Theoretically, a line can extend into infinity.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تئوری، یک خط می تواند تا بی نهایت امتداد یابد
[ترجمه گوگل]به لحاظ نظری، یک خط می تواند به بی نهایت گسترش یابد

4. Theoretically, Damian's the boss, but I coordinate the team on a day-to-day basis.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تئوری، (دیمین)، (دیمین)، اما من تیم را به طور روز به روز هماهنگ می کنم
[ترجمه گوگل]از لحاظ نظری، دامیان رئیس است، اما من تیم را به صورت روز به روز هماهنگ می کنم

5. The debits and credits should theoretically balance out within a month.
[ترجمه ترگمان]بدهکار و بستانکار از لحاظ نظری باید در عرض یک ماه تعادل خود را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]بدهی ها و اعتبارات باید در عرض یک ماه توازن داشته باشند

6. Theoretically we could still win, but it's very unlikely.
[ترجمه ترگمان]از نظر تئوری، ما هنوز می توانیم پیروز شویم، اما خیلی بعید است
[ترجمه گوگل]از لحاظ نظری، هنوز هم می توانستیم برنده شویم، اما این بسیار بعید است

7. Theoretically, the price is supposed to be marked on the shelf.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تئوری قیمت باید روی قفسه مشخص شود
[ترجمه گوگل]به لحاظ نظری، قیمت در قفسه مشخص می شود

8. Theoretically, it's a good idea to live without a car, but practically speaking, it would be difficult to manage without one.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تئوری، این ایده خوبی است که بدون یک اتومبیل زندگی کنید، اما عملا صحبت کردن بدون آن مشکل است
[ترجمه گوگل]از لحاظ نظری، ایده خوبی است که بدون ماشین زندگی کنیم، اما عملا صحبت کردن بدون آن مشکل می شود

9. It is theoretically possible for computers to be programmed to think like humans.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ نظری این امکان وجود دارد که کامپیوترها برنامه ریزی شوند تا مانند انسان ها فکر کنند
[ترجمه گوگل]از لحاظ نظری امکان دارد کامپیوترها برنامه ریزی شوند تا به فکر انسان باشند

10. It's theoretically possible, but highly unlikely ever to happen.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ نظری امکان پذیر است، اما بعید است که این اتفاق بیفتد
[ترجمه گوگل]از لحاظ نظری امکان پذیر است، اما بعید است هرگز رخ دهد

11. It is theoretically possible for him to overrule their decision, but highly unlikely.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ نظری برای او امکانپذیر است که تصمیم خود را تغییر دهد، اما بسیار بعید به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]از لحاظ نظری او ممکن است تصمیم خود را لغو کند اما بسیار بعید است

12. Western cars, holidays, consumer goods and lifestyles are theoretically within their reach, although in practice quite beyond it.
[ترجمه ترگمان]خودروهای غربی، تعطیلات، کالاهای مصرفی و سبک زندگی از لحاظ نظری در دسترس خود قرار دارند، اگر چه در عمل کاملا فراتر از آن عمل می کنند
[ترجمه گوگل]خودروهای غربی، تعطیلات، کالاهای مصرفی و شیوه زندگی به لحاظ نظری در دسترس خود قرار دارند، اگر چه در عمل کاملا فراتر از آن است

13. Stigler admitted that, theoretically speaking, monopolies were usually bad for society.
[ترجمه ترگمان]Stigler اعتراف کرد که به لحاظ نظری، انحصار برای جامعه بد بوده است
[ترجمه گوگل]استیگلر اذعان کرد که از لحاظ نظری، انحصارات معمولا برای جامعه بد است

14. It is theoretically possible that this activity could trigger an eruption, but highly unlikely, he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت: از لحاظ نظری این امکان وجود دارد که این فعالیت می تواند منجر به فوران شود، اما بسیار بعید به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]از لحاظ نظری ممکن است که این فعالیت موجب فوران شود، اما بسیار بعید به نظر می رسد

پیشنهاد کاربران

به لحاظ/به طور نظری
به لحاظ/به طور تئوری

ار منظر تئوری

از نظر علمی/ نظری
به لحاظ علمی / نظری

به لحاظ تئوری

از دید تئوری

قاعدتا

نظری، به صورت نظری

روی کاغذ - - - مثال: روی کاغذ این روش بهتره


کلمات دیگر: